loading...
بزرگترین سایت مقالات علمی در زمینه هایی مختلف
methodical25 بازدید : 130 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (3)

پوست شما از چه نوعي است؟

به طور کلي پوست افراد مختلف بر اساس چربي و ترشحات آن به چهار نوع تقسيم ميشوند:
1- پوست معمولي: پوستي است که ترشحات چربي آن در حد متعادل بوده و دچار خشکي يا چربي بيش از اندازه نيست. اکثر افراد داراي چنين پوستي هستند. اين نوع پوست هنگام لمس بسيار با طراوت و تازه است.
2- پوست چرب: در پوست بدن يک فرد بالغ حدود دو ميليون غده چربي وجود دارد که بيشتر آنها در پوست صورت، سر، سينه، پشت، دست و پا پراکنده هستند. ولي کف دست و پا فاقد غده چربي است. چربي پوست دو عمل انجام ميدهد: 1) دفع برخي مواد زايد 2) محافظت از پوست در برابر سرما، رطوبت و مواد خارجي از جمله مواد آرايشي، ميکروبها و نور آفتاب. اگر ترشح چربي پوست بيش از حد طبيعي باشد، پوست فرد هميشه چرب و براق است. حداکثر چربي پوست در سنين شانزده تا پنجاه سالگي است.
3- پوست خشک: اين پوست به علت کمبود ترشح چربي و آب، خشک، زبر و نسبتا خشن است و نرمي و لطافت لازم را ندارد و تدريجا به رنگ تيره ميگرايد. پوست خشک معمولا پوسته پوسته ميشود. خشکي پوست ميتواند در اثر تابش آفتاب مداوم يا بادهاي خشک گرمسيري باشد ولي بسياري از افراد به طور ژنتيکي داراي پوست خشک هستند.
4- پوست مختلط: اين نوع پوست بسيار شايع است و به اين صورت است که برخي نواحي پوست بدن خشک و برخي نواحي چرب است. مثلا ممکن است پوست  گونه و پشت دست خشک و پوست پيشاني، بيني و چانه چرب باشد.

 

 

طريقه تشخيص نوع پوست:

 

 

براي تشخيص نوع پوست خود کافي است يک تکه کاغذ را بر روي پيشاني، گونه ها و شانه خود بکشيد و سپس به آن نگاه کنيد. اگر بر روي کاغذ لکه هاي روغني کم وبيش وسيعي مشاهده شود، پوست شما چرب است. اگر فقط اثر مختصري از چربي بر روي کاغذ بيفتد نشانه اين است که شما داراي پوست معمولي هستيد. اگر کاغذ با اصطکاک  روي پوست حرکت کند و هيچگونه اثري از چربي بر روي آن نباشد، نشانه خشک بودن پوست شماست. اما اگر کاغذي که بر روي پيشاني و چانه و بيني کشيده ميشود چرب ولي کاغذي که بر روي گونه ها کشيده ميشود هيچگونه چربي نداشته باشد، نشانه آن است که پوست شما از نوع مختلط است. توجه داشته باشيد که حداقل چهار ساعت پيش از انجام اين آزمايش نبايد صورت خود را با آب و صابون شسته و يا از کرم و لوازم آرايش بر روي آن استفاده کرده باشيد.

 

عوامل موثر بر حالت و سلامت پوست:

 

 

در پزشکي جمله جالبي وجود دارد که ميگويد: "پوست آيينه بدن است" اين بدان معناست که هر گونه بيماري يا حالت جسماني و رواني غيرطبيعي موجب تغيير در پوست ميشود و چون مو نيز يکي از ضمايم پوستي به شمار ميرود، بديهي است که حالت و سلامت مو نيز تحت شرايط مختلف تغيير ميکند. در مورد برخي از مشاهير مانند اميرکبير گفته اند که بدنبال حوادث غيرمترقبه، که جان آنها را تهديد ميکرده، ناگهان تمامي موهايشان سفيد شده است.
بايد در اينجا اين نکته را يادآور شويم که پوست يک فرد ممکن است در طول حيات و بخاطر تغييرات غددي، رواني، ارثي، محيطي يا بيماري تغيير کند. مثلا بعضي افراد در سنين بلوغ دچار چربي بيش از حد پوست ميشوند که به علت افزايش هورمونهاي جنسي است. چربي پوست زنان در طول مدت عادت ماهانه دستخوش تغييراتي ميشود و اکثر زنان پس از سن يائسگي (حدود پنجاه سالگي) دچار کاهش چربي پوست ميشوند. بنابراين ممکن است تا سن خاصي پوست شما چرب باشد و از آن به بعد معمولي يا مختلط شود يا بالعکس.
اکثر ناراحتيهاي روحي موجب تغيير قوام و شادابي پوست ميشوند. خستگي و کار زياد، کشيدن سيگار، مصرف الکل، مصرف مواد آرايشي غيراستاندارد يا مصرف بي رويه و زياد اين مواد، استفاده خودسرانه و نابجاي برخي داروها (مثلا ماليدن مکرر پماد بتامتازون به صورت) موجب آسيب پوست و بروز چروک و پيري زودرس پوست ميشود.
از همه اين مسائل که بگذريم عامل وراثت مهمترين مسئله در حالت پوست است. در حقيقت به عنوان يک توصيه طنزآميز و عين حال مهم و کليدي جهت دستيابي به يک پوست زيبا و سالم بايد گفت:
"اگر ميخواهيد پوست خوبي داشته باشيد، پدربزرگ زيبايي انتخاب کنيد!!!"
پوست خود را زياد با آب و صابون نشوييد (حداکثر دو بار در روز) ولي اگر به خاطر مسائل شغلي مجبوريد اين کار را بکنيد، از صابونهاي خنثي استفاده کنيد.
پوست خود را از تابش زياد آفتاب، وزش بادهاي گرم و خشک و همچنين سرما محافظت کنيد. براي اين محافظت بهتر است علاوه بر پوشش مناسب از کرمهاي ضدآفتاب نيز استفاده کنيد.
در هواي گرم از کرمهاي مرطوب کننده و در هواي سرد از کرمهاي محافظ اسنفاده کنيد.
مصرف شير پاک کن اشکالي ندارد. شما ميتوانيد به جاي شير پاک کن مصنوعي از نوع طبيعي مثل شير، بادام شيرين يا عصاره خيار استفاده کنيد.
از مصرف سيگار و الکل حدالمقدور پرهيز کنيد، چون اين دو ماده جزو مضرترين مواد براي پوست بوده و موجب تغيير رنگ، چروک پوست و پيري زودرس ميشوند.
استفاده از ماسکهاي پوستي ميتواند مفيد باشد چون موجب تميزي، طراوت و شادابي پوست ميشود. بهترين ماسکها، همان ماسکهاي منشکل از آب مپوه ها، پوست ميوه ها يا بافت ميوه ها هستند که در منزل ميتوان به راحتي از آنها استفاده کرد. براي اين منظور ابتدا صورت را بشوييد، قسمت مورد نظر از ميوه (مثلا خيار) را بر روي نقاط مختلف پوست بگذاريد و بيست دقيقه بعد آن را با آب يا پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست خود پاک کنيد. بهترين زمان براي استفاده از ماسکها هنگام غروب است.
پوست هيچگاه نبايد خشک بماند چون در اين صورت به محرکهاي خارجي حساس ميشود.
بنابراين هرگاه پوست قسمتي از بدنتان خشک شده بود، حتما آن را با کرم مناسبي چرب نگهداريد ولي هيچگاه پوست خود را بيش از حد با کرم چرب نکنيد.
پوست آيينه بدن است، پس براي برخورداري از يک پوست سالم بايد جسم و روان سالم داشت. پيش از هر چيز تغذيه خود را اصلاح کنيد. از مصرف چربي و شيريني بيش از حد بپرهيزيد. غذا را به آرامي بخوريد و خوب بجويد.

 

اثرات و عوارض مواد آرايشي يا درماني و حساسيت هاي پوستي

 

 

از جمله مواد آرايشي که به طور رايج مورد مصرف قرار ميگيرند ميتوان پودر، کرم، رژ، عطر، ريمل،سايه و لاک را نام برد.
پودرها تقريبا فاقد چربي و خشک هستند. لذا مصرف آنها براي افرادي که پوست خشک دارند مناسب نيست، مگر اينکه پيش از ماليدن پودر سطح پوست خود را با يک کرم بپوشانند. اما پودرها به سبب خشک بودن خود موجب کاهش اثرات محيطي از قبيل تغييرات دما، تابش آفتاب و باد بر روي پوست ميشوند و از آن محافظت ميکنند. مصرف پودر مناسب در نواحي غرق سوز شده ميتواند مفيد باشد چون پودر عرق را جذب ميکند و مانع تاثير سو  آن بر روي پوست ميشود.
مصرف بيش از اندازه هيچگونه مواد آرايشي براي پوست مفيد نيست. حتي داروهاي پوستي هم فاقد عوارض جانبي نيستند. بنابراين بايد مصرف مواد آرايشي و دارويي کم و در حد لزوم باشد. يکي از عوارض اين مواد پيري زودرس و ايجاد چين و چروک است. عارضه ديگر تغيير رنگ پوست است که ميتواند منتشر و يا به صورت لکه اي باشد. ولي شايع ترين عارضه مواد آرايشي و دارويي در پوست، تحريک و حساسيت پوستي است.



 

شستشوي صحيح صورت

 

 

بهترين روش تميز کردن صورت، شستشو با آب و صابون است. بايد روزي دو بار صورت را با آب و صابون شست. شستشو نبايد بيش از دو دقيقه طول بکشد. نوع صابون را بسته به نوع پوست خود و با مشورت پزشک انتخاب کنيد. هرگز يک صابون را تصادفي و ندانسته به صورت خود نزنيد. پس از شستشو، صورتتان را با حوله خشک کنيد. براي خشک کردن نبايد حوله را به صورت خود بکشيد، بلکه فقط کافيست حوله را با پوست صورت خود تماس دهيد و به آرامي روي نقاط مختلف صورت فشار دهيد. يکي از دلايل پيري زودرس و پيدايش چين و چروک و خشونت پوست، خشک کرد آن با حوله به روش خشن است. پس از خشک کردن صورت يک کرم مرطوب کننده بر روي آن بماليد تا رطوبت پوست حفظ شود.
براي تميز کردن مواد آرايشي از پوست ميتوانيد از پنبه آغشته به گلاب يا شير پاک کن و يا آب و صابون استفاده کنيد. اگر از صابون استفاده ميکنيد، پس از ماليدن صابون به تمام صورت، سي ثانيه صبر کنيد و سپس سه بار صورتتان را با آب گرم بشوييد و آنگاه با حوله به آرامي خشک کنيد و يک کرم مرطوب کننده بماليد.


پوست خود را چگونه مرطوب نگه داريم

 

 

طراوت و شادابي پوست عمدتا به علت رطوبت آن است. اگر رطوبت پوست در اثر خشکي و گرماي محيط و يا  جريان خون پوست در اثر سرماي يا کهولت سن کاهش يابد، پوست دچار چروکيدگي ميشود و طراوت خود را از دست ميدهد. يکي از مواقعي که بايد مراقب خشک شدن پوست شد، هنگام خروج از حمام است. مواقع ديگر عبارتند از فصول گرم سال، پس از شستن صورت و سنين پيري. کساني که پوست خشک دارند بيش از سايرين بايد مراقب باشند.
بايد بدانيد که براي حفظ رطوبت پوست لازم نيست مرتب صورت خود را بشوييد، بلکه برعکس، اين کار باعث پاک شدن لايه چربي محافظ پوست و خشونت آن ميشود. براي مرطوب نگهداشتن پوست بايد از مرطوب کننده ها استفاده کنيد. کرم هاي مرطوب کننده موجود  در داروخانه ها براي اين منظور بسيار مناسب هستند. طرز استفاده از مرطوب کننده ها به اين صورت است که پس از خروج از حمام با شستشوي صورت و خشک کردن آن، کرم را به صورت نقطه نقطه بر روي نواحي مختلف پوست پيشاني، گونه، بيني و چانه بماليد و سپس آن را با ضربات آهسته نوک انگشت بر روي تمام پوست صورت و گردن خود پهن کنيد. بهتر است هر روز صبح پس از شستن صورت خود با آب و صابون، کرم مرطوب کننده را بماليد و چند دقيقه صبر کنيد تا جذب شود و آنگاه اگر مايل بوديد به آرايش بپردازيد. يک بار مرطوب کردن پوست در ابتداي روز کافي است ولي اگر حمام رفتيد، پس از خروج از حمام نيز اين کار را انجام دهيد. اگر در آب و هواي گرم و خشک هستيد و يا پوست شما خشک است، بهتر است روزي دو بار پوست خود را مرطوب کنيد.


ماسکهاي زيبايي:

 

 

ماسکها موادي هستند که معمولا از محصولات طبيعي تهيه ميشوند و براي پاکيزه کردن، خروج مواد زائد از منافذ پوستي، نرم کردن و لطيف کردن، افزايش جريان خون و تغذيه پوست به کار ميروند. هر ماسک را بايد به مدت بيست دقيقه بر روي پوست قرار داد و سپس آن را به وسيله شستوي کامل با آب پاک کرد. ميتوان به جاي شستشو با آب، ماسک را به وسيله پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست پاک کرد. بهترين زمان براي استفاده از ماسک هنگام غروب است و دو بار در هفته کافي است.
در اينجا به برخي از ماسکهاي مفيد و رايج اشاره ميشود:

- ماسک آناناس:

اين ميوه تاثير جالبي بر جوشهاي غرور به ويژه گلوله هاي چربي زيرپوستي (جوشهاي کيستيک) دارد. براي تهيه ماسک آناناس کافي است که يک آناناس رسيده را پوست بکنيد و در مخلوط کن بريزيد تا به صورت مخلوط غليظي در بيايد.
سپس به اندازه وزن آن به آن الکل ميوه بيفزاييد و يک ليوان روغن آفتابگردان به مخلوط حاصل اضافه کنيد. حال ميتوانيد روزي يک بار، هر بار بيست تا سي دقيقه، اين محلوط را به صورت ماسک بر روي صورت خود قرار دهيد و سپس آن را با آب سرد بشوييد.

- ماسک پرتقال:

يک پرتقال را پوست بکنيد، هسته ها و پوستهاي نازک پره هاي آن را جدا کنيد، روي پوست صورت خود بخوابانيد و پس از بيست دقيقه با آب سرد بشوييد. اين ماسک براي درمان جوشهاي غرور جواني (آکنه) موثر است ولي افرادي که پوست خشک دارند نبايد آن را مصرف کنند.

- ماسک آلوي قرمز:

هفت يا هشت عدد آلوي قرمز تهيه کنيد و هسته هاي آنها را خارج کنيد. سپس آنها را با افزودن ده قطره روغن بادام کاملا با يکديگر مخلوط کنيد تا به صورت يک ماده خميري در بيايد. آنگاه اين مخلوط را به مدت بيست دقيقه روي صورت خود قرار دهيد و سپس با آب بشوييد. اين ماسک به ويژه در کساني که منافذ پوستي آنها مثلا در پوست بيني، باز و زشت منظره شده موثر است و پوست را زيبا ميکند. استفاده از اين ماسک را به افرادي که پوست چرب دارند توصيه ميکنيم.

- ماسک خيار:

يک يا دو خيار را رنده کنيد و به صورت ماسک بر روي پوست صورت خود قرار دهيد و بيست دقيقه بعد آن را با آب يا پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست خود پاک نماييد. ماسک خيار تاثير زيادي در ايجاد طراوت و شادابي و لطافت پوست دارد.

- ماسک زرده تخم مرغ:

به کساني که پوست خشک دارند توصيه ميشود که از اين ماسک استفاده کنند تا پوستشان نرم و لطيف شود. زرده تخم مرغ مملو از چربي و کلسترول است و چربي پوست را تامين ميکند. براي تهيه ماسک زرده تخم مرغ کافي است يک زرده تخم مرغ را با چند قطره سرکه سيب و چند قطره روغن بادام يا زيتون يا آفتابگردان مخلوط کنيد و به مدت بيست دقيقه روي پوست قرار دهيد. سپس آن را به مسيله آب يا پنبه آغشته به گلاب از سطح پوست پاک کنيد.

- ماسک سيب:

يک سيب را پوست بکنيد و آن را نصف کنيد و يک نيمه آن را خورد کنيد و با يک قاشق غذاخوري عسل مخلوط کنيد و خوب هم بزنيد. سپس آن را بر روي صورت و گردن بماليد، آنگاه پوست را با نوک انگشتان ماساژ دهيد. براي اين کار، ماساژ را از پايين گردن شروع کنيد و به طرف بالا بياييد. سپس از سمت راست گردن به سمت چپ و بالعکس ماساژ دهيد . آنگاه با نوک انگشتان به پوست صورت خود ضربات آرامي بزنيد تا جريان خون پوست بيشتر شود.
حال کمي صبر کنيد تا ماسک خشک شود و پس از بيست دقيقه آن را بشوييد. اين ماسک باعث جلوگيري و درمان چروک صورت ميشود و سبب طراوت و تقويت پوست ميگردد.

- ماسک سفيده تخم مرغ:

سفيده تخم مرغ را با همان مقدار الکل طبي (الکل سفيد) مخلوط کنيد و آن را با نوک انگشتان خود برداريد و روي پوست بگذاريد و ماساژ دهيد. روش ماساژ بايد از پايين به بالا و از سمت راست به چپ و چپ به راست باشد.
سپس کمي صبر کيند تا ماسک خشک شود و بيست دقيقه بعد بشوييد. اين ماسک هم براي رفع چين و چروک صورت خوب است.

- ماسک هلو:

براي تهيه اين ماسک کافيست سه يا چهار هلوي تازه را بشوييد و هسته آنها را خارج کنيد. لازم نيست پوست هلوها را بکنيد . اکنون هلوها را له کنيد و با يک زرده تخم مرغ و يک قاشق غذاخوري پودر جوانه گندم کاملا مخلوط کنيد و بر روي پوست صورت بماليد و بيست دقيقه بعد آن را با آب سرد يا پنبه آغشته به گلاب پاک کنيد. اين ماسک در رفع خشکي پوست و ايجاد طراوت و تازگي و جلوگيري از چروک صورت بسيار موثر است.

- ماسک ليموترش:

اين ماسک براي پوستهاي خشک مفيد است. براي تهيه اين ماسک، آب يک ليموترش تازه را بگيريد و با يک زرده تخم مرغ و چند قطره روغن بادام يا آفتابگردان مخلوط کنيد و بر روي پوست بماليد و ماساژ دهيد و پانزده دقيقه بعد آن را بشوييد.

- ماسک گلابي:

اين ماسک هم براي پوستهاي چرب بسيار مفيد است . استفاده از اين ماسک را به افرادي که منافذ پوستي آنها واضح و نازيبا شده توصيه ميکنيم. براي تهيه آن کافي است که يک گلابي رسيده را خرد کنيد و بر روي پوست صورت بماليد و بيست دقيقه بعد آن را با آب يا پنبه آغشته  به گلاب از سطح پوست خود پاک کنيد.
 


از بين بردن موهاي زائد صورت

 

 



در برخي خانمها موهاي صورت بيش از حد طبيعي هستند و از نظر زيبايي مشکل آفرين ميباشند. افزايش غيرطبيعي موي صورت ميتواند به علل گوناگوني باشد، ولي شايعترين علت آن مسئل ناشناخته و احتمالا وراثي است. از جمله علل ديگر ميتوان به بيماريهاي غدد داخلي، کيست تخمدان و مصرف بعضي داروها اشاره نمود.
در زمان حاملگي موهاي ظريفي در لب بالا، چانه و گونه ها رشد ميکند که چند ماه پس از زايمان خود به خود از بين ميروند. بنابراين وجود آنها در زمان حاملگي نبايد موجب نگراني شود. در هنگام يائسگي نيز در برخي خانمها موهاي صورت زياد ميشوند که براي درمان آنها بايد با پزشک متخصص زنان مشورت کرد تا در صورت لزوم قرصهاي استروژني تجويز نمايد.
براي از بين بردن موهاي اضافي صورت روشهاي مختلفي وجود دارد: بيرنگ کننده ها، کرمهاي موبر، سوزاندن، تراشيدن، بند انداختن، استفاده از موم، اشعه ايکس، استفاده از موچين.

1- بيرنگ کننده ها:  بيرنگ کردن يا دکلره کردن، ساده ترين راه درمان موهاي اضافي است. براي اين منظور ميتوانيد از کرمهاي مخصوص که با پودرهاي ويژه اي مخلوط ميشوند و يا از آب اکسيژنه استفاده کنيد. پوست را با آب و صابون به خوبي بشوييد تا چربي آن پاک شود. بيرنگ کردن بيشتر براي موهاي ظريف و کرکها مناسب است.

2- موم، موچين، تراشيدن و بند انداختن: تمام اين روشها تقريبا مشابه هستند و هيچ بک را توصيه نميکنيم، بويژه بند انداختن را که يک روش غيربهداشتي و خشن است. امروزه دستگاه هاي تراشنده جديدي به بازار عرضه شده  که تقريبا تمام موها را از ريشه درمي آورد ولي هر بار که موها کنده شوند، ضخيمتر شده و رشد آنها تسريع ميگردد. بنابراين اثر روشهاي مزبور موقتي است و به تحمل درد و ناراحتي آن نمي ارزد.

3- کرم هاي موبر: اين کرم را معمولا بايد به مدت ده دقيقه بر روي موضع قرار داد و سپس موها را مالش داد و بعد از آن شست. به اين ترتيب موهاي اضافي از بين ميروند. اگر پوست شما حساس باشد و در اثر مصرف اين کرمها دچار سرخي و التهاب يا خارش شود، از آنها استفاده نکنيد.

4- سوزاندن يا الکتروليز: در اين روش ريشه مو را بوسيله جريان ضعيف الکتريسيته ميسوزانند. اگر تعداد موهاي زائد صورت اندک و پراکنده باشد، بهترين راه درمان آن، سوزاندن است. اين عمل بايد توسط فرد مجرب انجام شود تا ريشه مو کاملا سوزانده شود و از رشد مجدد آن جلوگيري به عمل آيد. ممکن است براي سوزاندن تمام اين موهاي زائد نياز به چند جلسه مراجعه باشد. پس از هر بار الکتروليز، محل آن را با پنبه الکلي تميز کنيد و پماد ويتامين A بر روي آن بماليد. اين عمل موجب تسکين و تسريع التيام زخمها ميشود.

5: اشعه ايکس: استفاده از اشعه ايکس براي از بين بردن موهاي زائد تقريبا منسوخ شده است چرا که موجب آسيب پوستي ميشود و روش مؤثر و بيخطري نيست.

6- رفع علت: اگر افزايش موي صورت بعللي باشد که قبلا گفتيم بايد علت آن برطرف شود. مثلا اگر بعلت آسيب تخمدان يا بيماري غدد داخلي موهاي صورت افزايش يابند، بايد با مراجعه به پزشک و درمان ناراحتي علت اين افزايش را ريشه کن کرد. به اين ترتيب موعهاي زائد صورت نيز برطرف ميگردند.
اگر رشد اضافي موهاي صورت به دليل مصرف بعضي داروها باشد، بايد مصرف آن دارو را با صلاحديد پزشک مربوطه متوقف نمود.


ماسکهاي ويژه پوست دست

 

 



- جهت نرم کردن پوست دست، مقدار برابر گليسيرين و گلاب را مخلوط کرده و به کار بريد.
- جهت نرم و سفيد کردن دست، مقدار عسل و آب ليموترش را مخلوط نموده به مدت پانزده تا بيست دقيقه روي دستها بماليد و سپس بشوئيد.
- جهت نرم کردن دستهاي زبر و خشن، دو عدد زرده تخم مرغ را با دو قاشق چاي خوري روغن بادام شيرين به همراه بيست و پنج گرم گلاب و بيست و شش قطره تنتور ساده بنژوان مخلوط کرده و دستها را آغشته نماييد و با يک دستکش نخي بپوشانيد و پس از چند ساعت بشوئيد. (يک تا دو بار در ماه)
- جهت نرم کردن دستهاي خشن و تيره ميتوان از مخلوط آب پرتقال و عسل استفاده کرد.


آکنه يا جوش غرور جواني

 

 

يکي از شايعترين بيماريهاي پوستي انسان که فرضيات زيادي در مورد علل پيدايش و درمان آن مطرح شده، آکنه يا جوش غرور جواني است. اين بيماري در اکثر جوانان در سنين بلوغ پديد مي آيد و شدت آن در افراد مختلف متفاوت است و اکثرا پس از سن بيست و پنج سالگي بهبود مِي يابد. بسياري از اين افراد پس از  ازدواج بهبود مي يابند.
جوشهاي غرور به صورت دانه هاي قرمز، حوشهاي سر سياه، و توده هاي سفت زيرپوستي در ناحيه گونه، بيني و پيشاني، پشت گردن و قسمت فوقاني پشت و سينه ظاهر ميشوند. اين جوشها در پايه  يک مو بوجود مي آيند و ناشي از آماس، التهاب و انسداد مجراي غده چربي کنار مو هستند. پيدايش جوش غرور ناشي از يک علت خاص نيست بلکه چندين عامل در پيدايش و شدت آن نقش دارند: کمبود ويتامين
A يا B، ارث، ميکروبها، نوع غذا، مشکلات عصبي و روحي، تغييرات غددي هورموني، نوع پوست، بهداشت صورت، مصرف برخي داروها و بعضي از بيماريها.
شايد مهمترين عامل ايجادکننده جوشهاي غرور، تغييرات هورموني زمان بلوغ باشد. در هنگام بلوغ، هورمونهاي جنسي ناگهان افزايش مي يابند و مقدار آنها در خون بسيار زياد ميشود. اين هورمونها باعث افزايش ترشح چربي پوست ميشوند و زمينه را براي رشد ميکروب و التهاب غدد چربي صورت و پيدايش جوش فراهم مي آورند. اکثر خانمها در نزديکي عادت ماهيانه خود دچار افزايش جوشهاي صورت ميشوند. خانمهايي که دچار آکنه هستند معمولا هورمونهاي  مردانه زيادتري دارند و در بسياري از آنها رشد موي صورت نيز بيش از معمول است.
نوع غذا ميتواند در جوش صورت موثر باشد. مصرف مواد قندي  مثل ماکاروني، نان، برنج، شيريني و شکلات و مصرف غذاهايي حاوي فندق، پسته، بادام، موز، نارگيل و گردو ميتواند موجب تشديد آکنه شود که يکي از علل آن احتمالا افزايش چربي خون است.
ناراحتيهاي روحي و عصبي تاثير به سزايي در بروز آکنه دارند. بدنبال فشارهاي عصبي و کمخوابي، صورت شادابي و طراوت خود را از دست ميدهد و جريان خون کم شده  وسيستم  دفاعي  پوست ضعيف ميشود و زمينه براي رشد آکنه فراهم مي آيد و بسرعت بر تعداد جوشها افزوده ميشود.
مسائل وراثتي و ژنتيک  نيز در ابتلا به جوش غرور جواني و شدت آن نقش دارند. حتما تاکنون افرادي ديده ايد که اکثر اعضاي خانواده شان دچار جوشهاي غرور بزرگ و فراوان ميشوند. به طور کلي نقش يک زمينه فاميلي در ابتلا به اين بيماري ثابت شده است.
کمبود ويتامينهاي
A و B نيز به عنوان عواملي در ايجاد جوش غرور مطرح شده اند. اين دو ويتامين، اثر سازنده و ترميم کننده بر پوست دارند و کمبود آنها موجب آسيب پوست و کاهش دفاع آن ميشود. به همين علت بسياري از متخصصين پوست براي درمان آکنه از ويتامين A  نيز استفاده ميکنند.
عدم رعايت بهداشت پوست يکي از عوامل مهم در ايجاد يا تشديد جوشهاي غرور است. اصولا پيدايش جوش غرور ناشي از افزايش ترشح چربي و تجمع ميکروب در غده چربي کنار مو است. بنابراين رعايت نکات بهداشتي ميتواند تقش موثري در بهبود و تخفيف آن داشته باشد. دستکاري کردن اين جوشها موجب انتشار عفونت به نقاط ديگر و افزايش تعداد و حجم جوشها ميشود. امروزه آنتي بيوتيک ها و مواد ضدعفوني کننده عامل لاينفک درمان جوشهاي غرور هستند.
مصرف برخي داروها ممکن است موجب تشديد جوشهاي غرور شود. از حمله اين داروها ميتوان به قرصهاي ضدبارداري اشاره کرد.
علاوه بر قرص هاي ضدبارداري، مصرف مکرر بيش از  اندازه پماد بتامتازون، فلوسينولون، تريامسينولون و کرمهاي چرب نيز ميتواند موجب پيدايش يا تشديد جوشهاي غرور شود.

درمان آکنه


براي درمان آکنه بايد يکسري اقدامات و توصيه هاي بهداشتي را اجرا نمود و نيز با مراجعه به پزشک  و دريافت داروهاي مناسب به مقابله با آن پرداخت.

توصيه هاي مهم:


براي جلوگيري از پيشرفت جوشها و کاهش حجم و تعداد آنها بايد توضيه هاي زير را در نظر داشته باشيد و به آنها عمل کنيد.
1 - جوشها را دستکاري نکنيد و آنها را با فشار خالي نکنيد. براي خالي کردن آنها به يک انستيتوي زيبايي مراجعه کنيد تا با دستگاه هاي مکنده جوشها را تخليه کنند. اگر چنين مرکزي در نزديکي شما وجود ندارد، انگشتان خود را با الکل ضدعفوني کنيد، ناخنها را کوتاه کنيد و با يک دستمال تميز جوشها را به آهستگي فشار دهيد تا تخليه شوند.
2 - پوست خود را به نرمي ماساژ دهيد. اين کار راميتوانيد به طور مرتب، خودتان انجام دهيد و يا به يک   فرد مجرب مراجعه کنيد تا پوست شما را ماساژ دهد. ماساژ باعث تخليه چربي پوست شده و از پيشرفت جوشها جلوگيري ميکند.
3 - آسودگي رواني داشته باشيد. سعي کنيد خواب مرتب داشته باشيد. استراحت کافي داشته باشيد و از فشارهاي روحي و عصبي بپرهيزيد. (البته اگر ممکن باشد)
4 - روزي دو بار صورت خود را بشوييد و ماساژ دهيد. براي شستشو از صابون اسيدي (گوگردي) که پزشک توصيه ميکند استفاده کنيد. ابتدا صورت خود را خوب صابون بزنيد تا از کف پوشيده شود. آنگاه با نوک انگشتان، پوست صورت خود را ماساژ دهيد تا صابون در منافذ پوست به خوبي نفوذ کند و چربيهاي جمع شده در جوشها را از بين ببرد. از سوي ديگر ماساژ باعث بهبود جريان خون پوست و طراوت و شادابي آن ميشود. با کف دست خود پوست صورت را از راست به چپ، از چپ به راست  و سپس از پايين به بالا ماساژ دهيد.  کل زمان ماساژ صورت با کف صابون بايد پنج دقيقه طول بکشد. پس از آن صورت خود را با آب گرم بشوييد تا کاملا پاک شود. سپس بلافاصله مقداري آب بسيار سرد را بر روي پوست صورت خود بپاشيد تا منافذ آن بسته شود. آنگاه با يک پنبه آغشته به گلاب، سطح پوست را پاک کنيد. گلاب يا آب ليمو، اثر قابض دارند و باعث افزايش گردش خون و بهبود پوست ميشوند.
5 - هفته اي يک يا دو بار از ماساژ سرکه سيب استفاده کنيد تا چربي پوست کاهش يابد. براي اين کار کافي است مقداري سرکه سيب را در همان مقدار آب بريزيد و سپس با انگشت مقداري از اين مخلوط را برداريد و بر روي صورت خود بماليد و ماساژ دهيد. ماساژ را با حرکات حلقوي و ضربه اي آهسته انجام دهيد و ابتدا از پايين به بالا و سپس از بالا به پايين حرکت کنيد. آنگاه چند دقيقه صبر کنيد و سپس صورت خود را بشوييد.
6 - از مصرف غذاهاي چرب، شيريني زياد، سس مايونز، خامه، شکلات، گردو، فندق، موز، تخم مرغ، بعضي از ماهيها و نارگيل حتي المقدور بپرهيزيد. ولي نيازي به رژيمهاي سخت نيست. سعي کنيد سبزيها و ميوه هايي را که حاوي ويتامين
A هستند زيادتر مصرف کنيد: هويج، اسفناج، شاهي و گوجه فرنگي. همچنين مصرف چاي و ادويه جات را محدود کنيد.
7 - سعي کنيد هر روز صورت شما در معرض نور آفتاب قرار گيرد. اشعه آفتاب تاثير بسيار خوبي در بهبود جوشهاي غرور جواني دارد. بهتر است براي محافظت چشمها از عينک آفتابي کمک بگيريد. البته بعضي محققين معتقدند که نور آفتاب پس از مدتي موجب تشديد آکنه ميشود، بنابراين بهتر الست اصتفاده از آفتاب را فقط براي شروع درمان به کار گيريد.
8 - از ورزش و پياده روي غفلت نکنيد. بسياري از جوشهاي پوستي پس از مدتي ورزش به  کلي ناپديد ميشوند. اگر هر روز صبح، مسافتي معادل حداقل سه کيلومتر را به صورت پياده روي يا به صورت دويدن طي کنيد و پس از آن يک دوش بگيريد، متوجه ميشويد پس از مدت بسيار کوتاهي پوست شما بسيار  شادابتر ميشود و بسياري از جوشها برطرف ميگردند. ورزش و استحمام باعث باز شدن منافذ پوست، بهبود جريان خون آن و رفع چربي ميشود.
9 - براي شستشوي صورت از آب گرم استفاده کيند. صابون شما بهتر است از نوع اسيدي باشد که چربي را کم کند. مصرف مواد آرايشي و کرمهاي چرب را محدود کنيد و در صورت استفاده ابتدا پوست را به يک کرم مرطوب کننده آغشته کرده و سپس از پودر يا ساير مواد آرايشي استفاده کنيد و شب هنگام خواب همه اين مواد را به وسيله شير پاک کن تميز کنيد.روزي يک بار از ماسک آناناس استفاده کنيد. تاثير اين ماسک بر جوشهاي غرور و بخصوص گلوله هاي چربي زير پوستي (جوشهاي کيستيک) بسيار جالب است.. نحوه تهيه اين ماسک در قسمت ماسکها شرح داده شده است.
10 - پس از شستشوي صورت، هيچگاه با يک حوله به طور خشن صورتتان را پاک نکنيد، بلکه يک دستمال کاغذي يا حوله نرم را با پوست خود تماس دهيد تا خشک شود.

اقدامات پزشکي


در کنار توصيه هاي مزبور، داروهايي توسط پزشک متخصص براي شما تجويز ميشوند که رل اصلي را در بهبود آکنه بر عهده دارند.


ريزش مو، دلايل آن و بعضي راههاي درمان

 

 



سلامتي پوست و مو نقش عمده اي را در زيبايي و در نتيجه، آرامش رواني افراد ايفا ميکند. زيبايي و سلامت مو، مخصوصا در ميان خانمها بسيار حائز اهميت است، به طوريکه امروزه کمتر خانمي را ميتوان يافت که حداقل يک بار در اين ارتباط به پزشک متخصص مو مراجعه نکرده باشد. بنابراين ريزش مو جزو مسائلي است که ميتوان ذهن يک خانم را به خود مشغول کند.
آنچه قبل از درمان ريزش مو اهميت دارد، شناخت علل واقعي آن است، چه بسا به واسطه چنين شناختي، به راحتي با حذف علت بتوان معلول را برطرف کرد.

تعريف ريزش مو: ريزش روزانه بيش از صد الي صد و پنجاه  تار مو را تحت عنوان  ريزش مو مطرح ميکنند. لازم به يادآوري است که تعداد تار موهاي سر يک فرد بالغ در افراد داراي موهاي تيره حدود يکصد هزار و در افراد بلوند بين يکصد و چهل تا يکصد و پنجاه هزار است. اين ريزش به صورت کند صورت ميگيرد به طوريکه  ممکن است فرد  تا مدت زمان زيادي متوجه آن نشود.
ريزش مو را به دو گروه عمده ژنتيکي و غيرژنتيکي تقسيم ميکنند. ريزش موي غير ژنتيکي ميتواند در مرحله رشد مو صورت بگيرد (در مصرف کنندگان بعضي داروها يا در طي شيمي درماني) و يا اينکه در مرحله رکود آن باشد. در نوع اول، با اتمام دوره درمان ، صورت مسئله به کلي پاک ميشود. اما موضوع اين بحث نوع دوم خواهد بود که علل آن به اختصار در زير آمده است:

  • استرسهاي فيزيکي: جراحي، کم خوني، تغيير سريع وزن؛ عفونتهاي شديد نظير حصبه يا مخملک که باعث افزايش شديد حرارت بدن  و انسداد مجاري تغذيه فوليکولي مو ميگردند و بيماريهايي مانند کم کاري غده تيروئيد.
  • استرسهاي روحي: بيماريهاي رواني، اضطراب و يا مرگ عزيزان.
  • داروها: داروهاي ضد فشار خون، ضد نقرس و مصرف مقادير بالاي ويتامين A.
  • تغييرات هورموني: مصرف قرصهاي ضد بارداري، بارداري و يائسگي.
  • رژيم غذايي: کاهش ذخاير آهن بدن به دليل کمبود آهن غذايي و ذفع آهن هنگام خونريزيهاي شديد قاعدگي.

تشخيص قطعي علت: تشخيص علت واقعي ريزش مو چندان کار ساده اي نيست. ممکن است پزشک متخصصي که بيمار را تحت نظر گرفته نياز به انجام آزمايشات دقيقي داشته باشد و اين بيمار است که بايد براي انجام کليه آزمونهاي مربوطه يا پزشک همکاري نمايد. اين آزمونها را ميتوان به صورت زير خلاصه نمود:

  • اندازه گيري سطح هورمونهاي جنسي  نظير تستسترون، دي هيدروکسيل اتيل آندروستنديون، آندروساتديون، FSH، LHT، و پولاکتين.
  • اندازه گيري آهن سرم و ظرفيت کل آهن باند شده (TIBC).
  • اندازه گيري هورمون محرک تيروئيد (TSH).
  • آزمون تشخيص بيماري سيفليس (VDRL).
  • شمارش کل سلولهاي خوني (CBC).
  • نمونه براداري پوست سر.

علاوه بر اين آزمونها، سوابق پزشکي بيمار هم در تشخيص قطعي علت به پزشک ياري ميکند. بيمار بايد پزشک را در جريان کليه سوابق ژنتيکي ريزش مو، بيماريها و داروهاي مصرفي خود قرار دهد.

مختصري از درمان: روشهاي درماني متنوعي در اين زمينه وجود داردکه با نظر پزشک انتخاب ميگردند. از درمانهاي دارويي ميتوان به محلول موضعي ماينوکسيديل اشاره نمود. اين دارو با اتساع عروق در موضع مورد نظر جريان خون را در آن نقطه افزايش داده رشد فوليکوئهاي مو را تحريک مينمايد. حداقل دوره درمان با اين دارو چهار ماه است و با توجه به اينکه در صورت جذب پوستي منجر به بروز عوارض جانبي نظير افت فشار خون ميشود، بايد توجه داشت که پوست سر عاري از هر گونه زخم يا خراشيدگي باشد.
در ابتداي درمان با اين دارو تارهاي مو نازک و کمرنگ هستند ولي به تدريج ضخيم ميگردند.
از ساير داروها ميتوان به آنتي آندروژنها (داروهاي ضد هورمونهاي مردانه) نظير سيپروترون  استات، فلوتامايد  و اسپيرونولاکتون اشاره کرد
.
توجه:  مصرف داروي فيناسترايد يا پروپشيا کهبه  مردان به عنوان يک آنتي آندروژن تجويز ميگردد، براي زنان باردار يا زناني که قصد بارداري دارند منع مصرف دارد.
قرصهاي ضدبارداري نيز براي درمان ريزش موي ناشي از اختلالات هورموني تجويز ميشوند.
از درمانهاي طبيعي ميتوان به مصرف چاي سبز، خرما، ويتامين
B6 اشاره کرد.


روش عمومي استفاده از شامپو، لوسيون، اسپري، کرم و ماسک مو

 

 



الف) شامپوها:
شامپوها اصولا به سه فرم مايع (
Liquid)، ژل شلمپو (Gel Shampoo ) و شامپو کرم (Cream Shampoo) عرضه ميشوند. صرف نظر ار فرم شامپو، ابتدا موها را به خوبي خيس کرده و سپس کمي از شامپو را به موها زده، يک تا سه دقيقه موها را ماساژ دهيد تا به خوبي کف کند. سپس سر را کاملا  شسته و آبکشي نماييد. در صورتي که هر روز سر را ميشوييد، يک بار شامپو زدن در هر بار حمام رفتن کافي است. در غير اين صورت، حد اقل دو بار شامپو بزنيد. شستشو با آب سرد موجب درخشان تر شدن رنگ موها ميشود.
شامپوهاي ضد شوره معمولا داراي دوره و روش کاربرد محدودي هستند.
روش کاربرد اين شامپوها در ابتداي درمان معمولا هر روز و يا يک روز در ميان به مدت يک ماه و پس از آن به صورت يک بار در هفته و به مدت يک سال است.

ب) کرم، لوسيون، محلول و کنسانتره:

روش کاربرد همه محصولات فوق کم و بيش مشابه است. پس از شستشوي موها با شامپو و خشک کردن با حوله، موها را با کرم، لوسيون، محلول کنسانتره آغشته کرده و بدون شستشوي مجدد موها را خشک کرده و حالت دهيد.
(توجه ، روش استفاده همراه اين محصولات را هميشه به دقت مطالعه کنيد. بعضي از محلولها و کرمها نياز به شستشوي مجدد دارند).

ج) اسپري هاي مو:

پس از شستشوي موها با شامپو و خشک کردن با حوله، از اسپري استفاده کنيد. دفعات اسپري بسته به بلندي موها متفاوت است. معمولا براي موهايي با طول متوسط، چهار تا پنج بار اسپري در يک نوبت کفايت ميکند. سپس موها را شاننه کنيد تا همه موها به اسپري آغشته شوند و در انتها موها را همزمان با خشک کردن حالت دهيد.

د) ماسکها:
پس از شستشوي موها با شامپوي مناسب، ماسک را به همه موها ماليده به خوبي ماساژ دهيد. دو تا پنج دقيقه صبر کنيد و سپس با آب شسته و آبکشي کنيد. سپس موها را خشک کرده و حالت دهيد. ماسکها را معمولا يک يا دو بار در هفته به کار ميبرند.

methodical25 بازدید : 124 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

اضطراب چیست

 

همة انسانها اضطراب را در زندگى خود تجربه می‌کنند و طبیعى است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهاى تهدیدکننده و تنش‌زا مضطرب می‌شوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امرى غیرعادى است.

اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. به‌طور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است.

بررسیها نشان می‌دهد که اضطراب در مردها، طبقات اقتصادى مرفه و جوانان کمتر است و در زنان، افراد کم‌درآمد و سالمندان بیشتر شایع می‌باشد

اضطراب در کودکان و نوجوانان

بسیارى از کودکان هنگام قرارگیرى در وضعیت جدید مثل روبرو شدن با افراد جدید، احساس اضطراب کرده و به‌طور خجالت‌آورى به مادر و پدر، افراد فامیل و یا وابستگان به اصطلاح «آویزان» می‌شوند.

معمولاً والدین می‌توانند آنها را تشویق به خروج از «منطقه امن» بکنند. هر چند بعضى از کودکان در مقابل این شرایط مقاومت کرده و آنها را نمی‌پذیرند. به‌منظور کمک به کودکان در این موقعیت باید صبر و حوصله کافى داشت به‌طوریکه آنها احساس اعتماد به نفس کافى جهت مقابله با مسائلى که به نظرشان مشکل مى آید، را کسب کنند.

بسیارى از والدین از این احساس کودکانشان آگاه نیستند تا روزى که آنان به مشکلى برخورد می‌کنند مثل روز رفتن به مدرسه و ... منشاء این اضطراب در کودکان ناشناخته می‌باشد. اغلب ترکیبى از یک ترس ناشناخته و فقدان کنترل همراه با یک طبیعت ناشى از شرم و خجالت زمینة بسیارى از اضطراب کودکان را تشکیل می‌دهد.

بسیارى از شکایتهاى کودکان در دوران ابتدائى مدرسه همچون درد معده یا سوزش سر دل و یا دردهاى پراکنده دیگر، ناشى از وجود یک اضطراب نهفته در کودکان است که وجود اختلاف در خانواده و نگرانى در پدر و مادر می‌تواند از علل آن باشد که این نگرانى مستقیماً به کودک انتقال یافته و با این شکایات بروز مى کند.

شایعترین اختلالات اضطرابى در کودکان و نوجوانان عبارتند از:

ـ اضطراب جدایى (
Separation Anxiety)

ـ اضطراب امتحان (
Exam Anxiety)

ـ اضطراب اجتماعى (
Social Anxiety)

ـ ترس از مدرسه (
School Phobia)

عوامل موثردر اضطراب نوجوانان و مقابله با آن

سرچشمه بسیاری از ناراحتیهای ظاهراً غیر منطقی نوجوانان اضطرابی است که از عوامل گوناگون از جمله عوامل زیر ناشی می شود : تغییرات جسمانی از قبیل نگرانی از دیررسی بلوغ به خصوص در پسرها، نگرانی از زود رسی بلوغ به خصوص در دخترها، ترس و احساس خجالت از تغییر جسمانی و رنج ناشی از عدم پذیرش تغییرات جسمانی، عدم پذیرش از جانب همسالان، مستقل شدن، بروز رفتار پرخاشگرانه، غیر منطقی بودن، نداشتن مهارتهای لازم برای زندگی، تمایلات جنسی و آشفتگی در نقش. در اینجا به طور مختصر بعضی از این عوامل مورد بررسی قرار می گیرند:

نحوه رویارویی با رنج ناشی از تغییرات جسمانی

تغییرات ناشی از دوران بلوغ را نوجوان بتدریج می پذیرد. علت اصلی نگرانی در مورد نکات دیگری همچون زودرسی و دیررسی بلوغ و احساس خجالت در مواجهه با تغییرات جسمانی، عدم آگاهی، آگاهی ناقص یا محدود و یا اطلاعات نادرست نوجوان در زمینه های مختلف بلوغ و تغییرات جسمانی ناشی از آن است، که بهترین راه پیشگیری نیز فراهم آوردن آگاهی و بینش دقیق، صحیح و به موقع است. والدین باید قبل از پیدایش علایم ثانویه بلوغ فرد را بطور مناسب و با مراعات شئون اخلاقی، در جریان مسائلی از جمله سن بلوغ، عوامل موثر در پیدایش بلوغ و تغییرات جسمانی و آثار روانی آن بگذارند. والدین و مربیان با فراهم آوردن جوی آزاد و سالم باید این امکان را به نوجوان بدهد که سوالات، افکار، احساسات و احیاناً نگرانیهای خود را صادقانه مطرح و جوابهای مناسب دریافت کند و نباید بگذارند تا نوجوانان برای یافتن پاسخ سوالات خود کسانی که صلاحیت ندارند از جمله همسالان مراجعه و دچار انحراف و اضطراب شود. در مواردی که نوجوان نمی تواند مسائل را حضوری با والدین مطرح کند، باید مربیان و اولیای مطلع و متعهد مدرسه در حد مجاز نوجوان را راهنمایی کنند و با ارائه کتابهای مناسب و بحثهای مفید، زمینه بدست آوردن اطلاعات سالم را فراهم آورند.

رویارویی با اضطراب ناشی از عدم پذیرش از جانب همسالان

نتایج پژوهشی نشان داده است که ناامنی، وابستگی شدید و ناسالم نوجوان به والدین، ناتوانی یا نداشتن مهارتهای لازم در برقرار کردن روابط عاطفی، اجتماعی و اخلاقی سالم، تفاوت در فرهنگ خانواده ها و بخصوص عدم پذیرش ارزشها و آداب و رسوم گوناگون، موجب اضطراب بسیاری از نوجوانان می شود. برای اینکه نوجوانی که تجربه های ذکر شده را نداشته است دچار اضطراب شدید نشود و یا اضطراب او ادامه پیدا نکند اقدامات زیر مفید است :

  • والدین باید گرایش فرزند خود به همسالان را بدرستی درک کنند، زیرا این یک نیاز طبیعی است که بخواهد مورد توجه و حمایت همسالان قرار گیرد.
  • والدین با نوجوان در مورد گزینش دوست توافق نمایند تا دچار تعارض نشود و پنهان کاری نیز نکند.
  • باید سعی کنند به طور منطقی با نوجوان روبرو شوند و در وقت مناسب، با گفتگوی ملایم و استدلال، او را متوجه نتایج نامطلوب بعضی از معاشرتها کنند.
  • والدین و مربیان برای دوستان نوجوان باید اعتبار و احترام قایل باشند.
  • والدین و مربیان و... باید در همه مواقع بخصوص در برابر همسالان، احترام و شخصیت نوجوان را حفظ کنند.

رویارویی با اضطراب ناشی از دوگانگی و ترس از مستقل شدن

یکی از عمومی ترین نیازهای نوجوان کسب استقلال از افراد خانواده و دیگران است. مطالعات نشان داده که اضطراب در کسانی بیشتر دیده می شود که دچار ناامنی شدید، عدم اعتماد به نفس، وابستگی ناسالم به والدین بخصوص مادر هستند. کسب استقلال در بسیاری از نوجوانان اضطراب ایجاد می کند. از جمله حالاتی که در زمینه مستقل شدن دیده می شود، تضاد و دوگانگی است، یعنی نوجوان در حالیکه می خواهد و می داند که باید مستقل شود از استقلال نیز می ترسد. برای جلوگیری از این دوگانگی والدین باید وضعیتی فرآهم آورند تا نوجوان با بدست آوردن اعتماد بنفس، امنیت روانی و جرات تجربه کردن، بتدریج درصدد کسب استقلال برآیند. یکی از دلایل اساسی در اضطراب ناشی از مستقل شدن، عدم آگاهی از وضعیتی است که نوجوان بعد از مستقل شدن پیدا خواهد کرد. به نوجوان باید مسئولیت و فرصت داد که در بسیاری از امور مربوط به خود اظهار عقیده کنند و تصمیم بگیرند، ولو اینکه اشتباه کنند. و نباید نوجوانان را به خاطر اشتباهاتشان مورد تنبیه یا تحقیر قرار داد بلکه باید به آنها این فلسفه را آموخت که زندگی سراسر تلاش و مبارزه است و آنها می توانند از خطاهای خود درسهای مفید بیاموزند. در نیاز نوجوانان به کسب استقلال تفاوتهای فردی وجود دارد به همین دلیل نباید آنها را مقایسه ملامت آمیز کرد زیرا گاهی باعث دلسردی، احساس نا امنی و اضطراب می شود.

رویارویی با اضطراب ناشی از بروز رفتار پرخاشگرانه

یکی از خصوصیات بعضی از نوجوانان مخالفت با افراد مختلف در خانه و خارج از آن است که گاه بصورت پرخاشگری کلامی یا غیر کلامی بروز می کند. عدم توانایی در کنترل رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب بسیاری از نوجوانان است. بطور خلاصه بالا بردن میزان مقاومت و تحمل کودک در برابر ناکامی و سختیها، ارضاء صحیح نیازهای کودک، ایجاد امنیت روانی و بوجود آوردن الگوهای رفتار مناسب می تواند در پیشگیری رفتار پرخاشگرانه موثر باشد. اگر این اقدامات بموقع انجام نشود باید در زمان حال امکاناتی فراهم آوریم که نوجوان کمتر پرخاشگری کند و با اضطراب کمتری روبه رو شود. توصیه های زیر در این زمینه مفید است:

  • والدین و دیگران باید تا حد ممکن از امر و نهی های زیاد، بی مورد و غیر اصولی خودداری کنند.
  • از ایجاد ممنوعیت و محدودیتهای بی مورد که مغایر با نیاز نوجوان به کسب آزادی و استقلال است خود داری کرد.
  • با تقویت روحیه نوجوان بخصوص تکیه بر مهارتها و تواناییهای مثبت او، باید روشهای مناسب مواجهه با ناکامی را به او آموخت.
  • به نوجوان باید آموخت که در مقابله با خشم به جای اینکه بدون تفکر خشمی کنترل نشده ابراز دارند منطقی برخورد کنند و بدون توهین و تحقیر به دیگران ابراز وجود کنند و عواطف خود را بیان کنند.
  • باید به او فهماند که نحوه برخورد دیگران با او تا حدی نتیجه رفتار خود اوست.
  • در برابر پرخاشگری نوجوان نباید از تنبیه یا تحقیر استفاده کرد، زیرا این رفتارها خود باعث تشدید پرخاشگری می شوند بهتر است به عمل پرخاشگرانه او، پاسخ نداد، منتها باید به نوجوان فهماند که بی اعتنایی ظاهری به پرخاشگری او حمل بر تائید یا قبول آن نیست.

·         انواع اضطراب

 

 

اضطراب انواع مختلف و متنوعى دارد که هر فردى ممکن است به یک یا چند نوع از این اختلالات مبتلا باشد:

۱ـ اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر (
Generalized Anxiety Disorder)


ترکیبى از علائم زیر در این اختلال وجود دارد:

طپش قلب، تنگى نفس، اسهال، بی‌اشتهایى، سستى، سرگیجه، تعریق، بی‌خوابى، تکرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن کف دست، احساس گرفتگى گلو، نگرانى نسبت به آینده، گوش به زنگ بودن نسبت به محیط. در اضطراب فراگیر خطر واقعى وجود ندارد.

۲ـ اختلال هراس (
Panic Disorder)

این افراد دچار حملات اضطرابى پیش‌بینى نشده‌اى می‌شوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت و حتى چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال می‌ترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بی‌اختیار دست به کارهایى بزنند و یا علائم روانى ـ حسى غیرمعمول نشان دهند. سایر علائم اختلال اضطراب فراگیر نیز در این اختلال مشاهده می‌گردد.

۳ـ ترسهاى اختصاصى یا ساده (
SimplePhobia)

شایعترین نوع ترس است. در خانمها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقى است که طى آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیتها و موقعیتهاى خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندى، جراحت، خون و مرگ اجتناب می‌کند. در این موارد خود فرد متوجه افراطى و غیرمنطقى بودن ترس خویش است.

۴ـ ترس از مکانهاى باز (
Agorophobia)

افراد مبتلا به این اختلال از وارد شدن به موقعیتهاى ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضاى باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع می‌کنند. این افراد از ترک کردن محیط منزل دچار ترس شدید هستند. این اختلال در نوجوانى شروع می‌شود و معمولاً این افراد تجربة اضطراب جدایى را در دوران کودکى داشته‌اند.

۵ـ ترسهاى اجتماعى (
Social Phobia)

این نوع ترس از اواخر دوران کودکى یا اوائل نوجوانى شروع می‌شود. این افراد در مواجهه با دیگران احساس شرمسارى می‌کنند، نگران هستند که دستها و صدایشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت کردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود کردن، انتقاد کردن، اظهارنظر کردن و اشتباه کردن می‌ترسند.

۶ـ اختلال وسواس (
Obsessive-compulsive Disorder)

عبارت است از وسواس شدن افکار یا اعمال غیر ارادى، تکرارى و غیرمنطقى که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار می‌کند. این بیمارى می‌تواند به‌صورت وسواس فکرى، وسواس عملى و یا وسواس فکرى و عملى توأم با هم باشد.

در وسواس فکرى، فرد نمی‌تواند فکرى را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگرى یا جنسی)، یعنى یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد.

در وسواس عملى فرد براى اجراى تکرارى عملى خاص یا سلسله اعمالى خاص احساس اجبار می‌کند مثل شستن مکرر دستها. فکر وسواسى موجب افزایش اضطراب شخص می‌گردد درحالی‌که عمل وسواسى اضطراب شخص را کاهش می‌دهد.

۷ـ اختلال استرس پس از سانحه (
PTSD: Post Troumatic Stress Disorder)

این اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار» نامیده می‌شد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانى که شدت آن می‌تواند براى هرکس آسیب‌رسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعى مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید.

علل اضطراب

 

اضطراب می‌تواند ناشى از یک وضعیت روحیـاجتماعى، فیزیکى، زیست‌شناختى، اختلالات طبى، اثرات جانبى داروها و یا ترکیبى از این موارد باشد. هنر یک پزشک در این است که اضطراب شما را در مجموعه‌اى از این عوامل تشخیص و راهنمایى کند.

فاکتورهاى روانى ـ اجتماعى

 

ـ حالات درونى فرد و انگیزه‌هاى ناخودآگاه
ـ ناتوانى فرد در مقابله با فشارهاى محیطى مانند کار، ازدواج و مبادلات بازرگانى
ـ احساس جدایى یا طرد شدن
ـ احساس فقدان یا از دست دادن حمایتهاى عاطفى مثل مرگ همسر

ـ تغییرات ناگهانى محیطى یا حوادث غیرمنتظره و خطرناک از قبیل:
٭ حوادث طبیعى مثل زلزله
٭ استرس ناشى از یک بیمارى طبى
٭ استرس ناشى از داروها
٭ استرس ناشى از مصرف مواد مخدر مثل کوکایین

ـ یادگیرى در منزل و محیط مثل یادگیرى اضطرابها و ترسهاى والدین
ـ افکار و عقاید غیرمنطقى، غلط و اغراق‌آمیز در مورد خطرات موجود در موقعیتها مثل
اضطراب امتحان که همراه با افکار و عقاید غلوآمیز می‌باشد.

 

عوامل جسمانى و زیست‌شناختى

 

ـ ژنتیک

اضطراب اغلب از زمان کودکى و طفولیت شروع می‌شود. بنابراین تشخیص علائم زود هنگام این اختلالات از اهمیت خاص کلینیکى برخوردار است. مطالعات در این زمینه روى دو قلوهایى که پدر و مادر مضطرب داشتند شروع شده و ثابت شده است که اختلالات اضطرابى به شدت در فرزندان دوقلوى والدین مصطرب، حتى آنانکه در محیطهاى مختلف بزرگ شده‌اند، بیشتر است. در این زمینه ژنهاى مخصوصى که واسطه‌هاى شیمیایى مجزایى را تولید می‌کنند شناخته شده است

.ـ فعل و انفعالات شیمیاى مغز

 

علل طبى و اثرات داروها

 

نواع و اقسام بیماریهاى طبى می‌توانند علائمى شبیه علائم اختلالات اضطرابى ایجاد کنند.

ـ اثرات مصرف داروهاى روانگردان و مواد مخدر

ـ پرکارى تیروئید، کم‌کارى تیروئید و کمبود ویتامین ب١٢

ـ وجود غده‌اى در غدة فوق کلیوى به‌نام فئوکروموستیوم، هورمون اپینفرین (
Epinephrin) تولید می‌کنند که می‌تواند موجب علائم اضطرابى به‌صورت حمله‌اى شود.

ـ برخى ضایعه‌هاى مغزى علائمى ایجاد می‌کنند که شبیه علائم اختلال وسواس عملى است.

ـ بی‌نظیمهاى قلبى علائم جسمى اختلال هراس (پانیک) را ایجاد می‌کند.

ـ کمبود قند خون (هیپوگلسیمی) می‌تواند علائمى شبیه علائم اختلال اضطرابى تولید کند.

ـ و بسیارى موارد دیگر.

 

ارتباط اضطراب با بیماریهای دیگر

 

اضطراب و کاهش قند خون

 

کاهش قند خون در هر شرایطى با علائم اضطراب هماهنگى کامل دارد. یعنى در هر اضطراب قند خون کاهش پیدا می‌کند و این مطلبى است که تحقیقات جدید را به‌سوى خود منعطف کرده است.

این واقعیت ما را به این مهم راهنمایى مى کند که شاید با کنترل قند خون بتوان علائم اضطراب را در افراد کاهش داد.

 

درمان اضطراب

 

در بعضى از موارد اضطراب بدون نیاز به درگیرى پزشک در این ماجرا می‌تواند درمان گردد. این موارد اضطراب طبیعى نام دارند که طى آن اضطراب به خوبى توسط بیمار کنترل شده و برطرف می‌شود مثل ترس ناشى از امتحان نهایى و یا ترس ناشى از مصاحبه. در چنین شرایطى استرس می‌تواند توسط اعمال و روشهاى زیر تحت کنترل درآید:

ـ صحبت با شخص مورد اعتماد

ـ روشهاى ایجاد تمرکز

ـ حمام گرفتن طولانى

ـ استراحت در یک اتاق تاریک

ـ ورزشهاى تنفس عمیق

 

درمان دارویى

 

در گذشته داروهایى از خانوادة بنزودیازپانها مانند دیازپام (والیوم)، آلپرازولام (زانکس)، لورازپام (آتیوان) و باسپیرون در درمان اختلالات اضطرابى مورد استفاده قرار می‌گرفت.

در حال حاضر استفاده از داروهاى ضدافسردگى مانند
Sertaline (Zoloft)، Paroxctine (Paxil)، Fluxetin (Prozac) و Venlafaxineکاربرد بیشترى دارد.

تجویز داروهاى ضد اضطراب یک پدیده مشخص در تمام دنیا است. تخمین زده می‌شود که بین ١٠ تا ٢٠% از مردم در نیمکره غربى تقریباً به‌طور مرتب از این داروها استفاده می‌کنند. طبق اظهار نظر رسمى
FDA (سازمان غذا و دارویى آمریکا) در سال ١٩٧٨، ده میلیون آمریکایى از داروهاى دسته بنزودیازپینها استفاده می‌کرده‌اند.

عده‌اى معتقدند که این آرام‌بخشها روش مؤثر و کم هزینه‌اى در مقایسه با سایر طرق درمانى است. عده‌اى نیز بر اثرات مؤثر درمانهاى غیردارویى تأکید دارند.

 

درمان غیردارویى

 

درمان غیردارویى شامل تکنیکهاى متعددى می‌باشد. در تمام این روشها به بیمار آموزشهاى کلاسیک کسب آرامش یاد داده می‌شود و بدین‌وسیله بدن خود به مقابلة مؤثر و مستقیم با عوامل تنش‌زا برمى خیزد.

ـ تن‌آرامى یا آرام‌سازى (
Relaxation)

ـ مواجه‌سازى (
exposure)

ـ غرقه‌سازى (
Flooding)

ـ حساسیت‌زدایی((
Desensitization

ـ سرمشق‌دهى (
Modeling)

ـ توقف فکر (
Thought Stopping) ـ و موارد دیگر

 

پیشگیرى شامل:

۱-رژیم غذایى

رژیم غذایى فاکتور بسیار مهمى است

براى آنکه از تغذیه سالم برخوردار باشید توصیه مى شود :

١- متنوع بخورید .

٢- مصرف غذاهاى پرچرب و یا شیرین را محدود کنید .

٣- از مصرف مقادیر زیاد نمک و کافئین پرهیز کنید .

٤- ویـتامـینهاى
A، D، E و K
را بیش از مقادیر مجاز مصرف نکنید زیرا بدن این ویتامینها را ذخیره مى کند و اگر مقادیر زیادى از آنها در بافتهاى بدن تجمع یابند ممکن است اثرات سمى داشته باشد.

٥- در روز چندین بار غلات و به اندازه کافى سیب زمینى بخورید.

٦- در مورد سبزیجات و میوه اصل پنج بار در روز را فراموش نکنید.

٧- روزانه به اندازه کافى لبنیات و حداقل یک بار در هفته ماهى بخورید، گوشت و تخم مرغ به اندازه مصرف کنید.

٨- به اندازه بنوشید، مصرف آب در زندگى حیاتى است و باید روزانه ٨ لیوان (٢ لیتر) آب بنوشید.

٩- خوشمزه و سالم بپزید ، با آب کم ، با چربى کم و حرارت کم.

١٠- آهسته بخورید و لذت ببرید.

١١- بطور مرتب خود را وزن کنید و پر تحرک باشید.

- نمایه توده بدن را با استفاده از فرمول زیر محاسبه و با استاندارد مقایسه کنید:

 

یعنى اینکه وزن بدن بر حسب کیلو گرم را بر مربع قد بر حسب متر تقسیم نمائید
حال :

- اگر نمایه بدنتان کمتر از ٥/١٨ کیلو گرم باشد کم وزن مى باشید.
- اگر نمایه توده بدنتان ٥/١٨ تا ٩/٢٤ کیلو گرم باشد وزنتان در محدوده طبیعى است.
- اگر نمایه توده بدنتان ٢٥ تا ٩/٢٩ کیلو گرم باشد دچار افزایش وزن مى باشید.
- اگر نمایه تودة بدنتان بیشتر یا مساوى با ٣٠ کیلو گرم باشد مبتلا به چاقى مى باشید.

همیشه سعى نمایید با تغذیه صحیح و فعالیت بدنى، نمایه توده بدن خود را در محدوده طبیعى نگهدارید.

۲-ورزش منظم

ورزش نکردن خصوصاً ورزش منظم به‌گونه‌اى تمام مراحل درمان اضطراب را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هنگامى که علت اضطراب مشخص شود و یک برنامه درمانى مشخص تدوین گردد، به‌راحتى درمان‌پذیر بوده و سریعاً شخص به زندگى عادى بر می‌گردد ولى در صورت فقدان علت تشخیص، احساس اضطراب در یک پریود طولانى شخص را آزار داده و از فعالیتهاى اجتماعى دور می‌سازد پژوهشگران دریافته‌اند که پیاده‌روى تند و سریع به مدت ٤٠ دقیقه میزان اضطراب را به‌طور متوسط تا ١٤ درصد کاهش می‌دهد.

۳-مدیتیشن ( Meditation)

٤ـ اجتماعى باشید.

هنگامى که تحت فشار روانى هستیم غالباً به‌طور غریزى تمایل پیدا می‌کنیم که خود را از صحنه عمل کنار کشیده و به گوشه‌اى پناه ببریم. کارى بدتر از این وجود ندارد؟!!! گوشه‌گیرى به تشدید استرس کمک می‌کند. در این زمان باید سعى کنیم که با دوستان خود ارتباط بیشترى داشته باشیم.

باید ترتیبى دهیم که عده‌اى بچه کوچک کنار ما باشند، کودکان می‌دانند که چگونه مارا مجبور به خنده کنند تا نگرانیمان را از یاد ببریم. ۵ـ هیجانات سرکوب شده خود را روى کاغذ بیاورید.

متخصصان معتقدند که نوشتن ساده هیجانات بر روى کاغذ موجب تسکین روحى و روانى شخص می‌شود. نوشتن احساساتان در دفترچه کمک می‌کند تا فشار روانى ناشى از رویدادهایى مثل از دست دادن شغل، رنج بردن از مشکلات زناشوئى و ... را تسکین دهد.

۶ـ بخندید و شوخ‌طبع باشید.


مطالعات زیادى نشان داده که خنده می‌تواند یکى از سالمترین پادزهرهاى فشار روانى باشد.

هنگامى که می‌خندیم یا حتى طبق برخى تحقیقات موقعى که ما لبخند می‌زنیم جریان خون به مغز افزایش می‌یابد و موادى بنام اندروفین (هورمانهاى ضد دردى که در شخص احساس خوش و سلامت ایجاد می‌کند) در مغز آزاد می‌شود و سطح هورمونهاى استرس‌زا را در خون پایین می‌آورد.

۷ـ ذهن خود را متمرکز زمان حال کنید.

اگر بتوانید ذهن خود را چنان پرورش دهید که امیدها و آمال خود را به کنارى نهاده و موقع مناسب و مقتضى به سراغ تک تک آنان بروید،به آرامش ذهنى دست خواهید یافت.

جاده‌اى که به آرامش ذهنى منتهى می‌گردد از راهى موسوم به توجه می‌گذرد.این توجه به خود در هنگام عمل کردن به کارهاى ساده نظیر ظرف شستن و ... باعث می‌شود که به هیچ وجه بى هدف و سرگردان همچون بطرى بر امواج دریا شناور نشویم.

٨ـ گوش دادن به موسیقى ملایم:

برخى مطالعات اخیر نشان داده است که موسیقى آرام باعث آهسته کردن ضربان قلب و افزایش آندروفینها و کاهش اضطراب می‌شود.

٩ـ افزایش اعتماد به نفس:

با داشتن اعتماد به نفس بالا حداکثر استفاده را از تواناییهاى خود در مواجهه با استرس خواهید برد و درنتیجه کمتر دچار مشکل می‌شوید.

اما افرادى با اعتماد به نفس پایین نه تنها از شیوة مناسبى جهت مقابله استفاده نمی‌کنند بلکه آسیب بیشترى نیز به آنان وارد می‌شود.

١٠ـ حمایت اجتماعى

وجود حمایت اجتماعى در زندگى هر فرد سبب می‌شود که در مقابل بحرانهاى زندگى همانند سپر از وى دفاع کند. به همین دلیل ما باید شبکهٔ اجتماعى و روابط اجتماعى خود را گسترش دهیم تا بتوانیم به آنها تکیه کنیم و فکر کنیم که افرادى هستند که ما را دوست بدارند و ما نیز آنها را دوست بداریم.

با کسب حمایت اجتماعى در سطح بالاتر، احساس امنیت و اعتماد به خود افزایش می‌یابد و در مقابل استرس و فشار روانى کمتر آسیب می‌بینیم.

١١ـ آمادگى براى موقعیتهاى تنش‌زا

باید یاد گرفت که در شرایط استرس‌زا فکر خود را از ترس و نگرانى دور کرد و در جهت مفید قرار داد. مثلاً باید به کارى که در حال انجام است تمرکز نمود و به زمینه‌هاى اضطراب‌زا آن فکر نکرد.

مثلاً بازیکنان فوتبال به جاى فکر کردن به اینکه زیر نظر عدة زیادى از تماشاگران هستند به فعالیت و نقش خود در هنگام بازى متمرکز شوند.

١٢ـ كسب اطلاعات در مورد موقعیت

عدم اطلاع از موقعیت فشارآور سبب استرس و اضطراب بالاترى در افراد می‌گردد بنابراین کسب آگاهى و اطلاعات در مورد موقعیتها و مواردى که مواجه خواهند شد سبب می‌شود که از پیامد موقعیت مطلع شده و کمتر دچار نگرانى و دلواپسى شوند.

مثلاً اگر بیماران قبل از عمل جراحى آگاهى یابند که عمل چگونه انجام خواهد شد و میزان درد پس از عمل را بدانند و سیر بهبودى برایشان روشن شود، کمتر دچار اضطراب می‌گردند.

١٣ـ تن‌آرامى (
Relaxation)

طى آن عضلات بدن براى مدتى کوتاه به‌طور ارادى منقبض گردیده و سپس به حالت آرامش برمی‌گردند. این کار طى مراحل و سلسله مراتبى انجام می‌گیرد. با این روش که به تنهایى و یا همراه با تکنیکهاى دیگر به‌کار می‌رود نشانه‌هاى اضطراب کاهش می‌یابد.

١٤ـ راه‌حلهاى دیگر

راههاى دیگرى که می‌توانید در چنین موقعیتى انجام دهید مورد توجه قرار داده و آنها را بیازمایید و مناسبترین راه را انتخاب نموده و استفاده نمایید.

٭ اجتناب از موقعیتهاى تنش‌زا نه تنها حضور و مشارکت کمتر در موقعیتهاى ناراحت‌کننده و استرس‌زا سبب کاهش اضطراب می‌شود بلکه باید سعى شود که در محیط خانوادگى و ارتباطهاى بین فردى آرامش برقرار باشد.

٭ خودت باش سعى کنید در موقعیتهاى فشارزا طبیعى رفتار نمایید و از نقش بازى کردن پرهیز نمایید.

٭ انتظارات، ترسها، مهارتها و امیدهایتان را بشناسید. لازم به ذکر است که یک برنامه دارویى مناسب و قابل دسترس و یا انجام درمانهاى غیردارویى و البته ترکیب آن دو، بهترین نوع درمان می‌باشد.

methodical25 بازدید : 101 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

مقدمه ................................................................................................

درون جنین میلیونها سلول بنیادی وجود دارد که بزرگی همه آنها کمتر از یک نقطه است. این سلولها از پتانسیل بالایی برخوردار هستند و می‌توانند طی فرایند تمایز یابی به سلولهای بافتهای مختلف در بدن تبدیل شوند. پتانسیل تقریبا نامحدود این سلولها آنها را در کانون تحقیقات پزشکی قرار داده است. تصور کنید که این سلولها بتوانند حافظه بیمار مبتلا به آ آلزایمر را به وی برگردانند.

پوستی را که در اثر سانحه آسیب دیده جایگزین کنند یا بیمار معلولی را قادر به راه رفتن دوباره کنند! و .... اما پیش از آنکه دانشمندان نحوه استفاده از سلولهای بنیادی را برای مقاصد پزشکی فرا بگیرند باید دریابند که چگونه می‌توانند قدرت این سلولها را تحت کنترل خود درآورند. آنها باید نحوه استفاده از سلولهای بنیادی و تبدیل آنها به بافتها یا اندامهای خاصی را فرا بگیرند تا بتوانند یک بیمار یا بیماری علاج کنند.




Farid ghandi
سلول تخم لقاح یافته

 

سلول بنیادی چیست؟

سلول بنیادی سازنده بدن انسان است. سلولهای بنیادی درون جنین در نهایت به سلول ، بافت و اندامهای مختلف بدن جنین تبدیل می‌شوند. برخلاف یک سلول معمولی که قادر است با تکثیر شدن چندین سلول از نوع خود را بوجود آورد سلول بنیادی همه منظوره و بسیار توانمند است و وقتی تقسیم شود، می‌تواند به هر یک از انواع سلولها در بدن تبدیل شود. سلولهای بنیادی از قابلیت خود نوسازی هم برخوردارند. سلولهای بنیادی خود بر دو نوع هستند. سلولهای بنیادی جنینی و سلولهای بنیادی بالغ.

سلولهای بنیادی جنینی از جنین بدست می‌آیند. یک جنین 3 تا 5 روزه حاوی سلولهای بنیادی است که به شدت در حال تکثیر هستند تا اندامها و بافتهای مختلف جنین را بسازند. افراد بالغ نیز در قلب
،  مغز،  مغز استخوان  ،  ریه ها و اندامهای دیگر خود سلولهای بنیادی دارند. این سلولها مجموعه‌های درونی مخصوص ترمیم هستند و سلولهایی که بر اثر بیماری ، مصدومیت و کهولت سن صدمه می‌بینند دوباره تولید می‌کنند.

تاریخچه

در اوایل دهه 1980 میلادی دانشمندان نحوه قرار گرفتن سلولهای بنیادی جنینی از موش و کشت آنها را در آزمایشگاه فرا گرفتند و در سال 1998 برای اولین بار در سلولهای بنیادی جنینی انسان را در آزمایشگاه تولید کردند. اما این سوال پیش می‌آید که پژوهشگران جنین انسان را از کجا بدست می‌آورند؟ جنین را می‌توان با تولید مثل ، تلفیق  اسپرم و تتخمک یا شبیه سازی تولید کرد.




Farid Ghandi
جنین در مرحله 8 سلولی

 

راههای تولید جنین

تولید مثل

این راه طبیعی تولید جنین است.

تلفیق گامتها در شرایط آزمایشگاه

پژوهشگران تمایل زیادی به تولید جنین از طریق تلفیق اسپرم و تخمک ندارند. با این وجود بسیاری از آنها جنینهای بارور شده در کلینیکهای بارورسازی استفاده می‌کنند. گاهی اوقات زوجهایی که نمی‌توانند بطور طبیعی بچه‌دار شوند و می‌خواهند به شیوه مصنوعی صاحب فرزند شوند چندین جنین بارور شده تولید می‌کنند که همگی آنها مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. و جنینهای اضافی را برای انجام تحقیقات علمی اهدا کنند.

شبیه سازی درمانی

در این شیوه یک سلول از بیماری‌ که نیازمند درمان از طریق سلول بنیادی است با تخمک اهدا شده ادغام می‌شود. پس از آن  هسته تخمک جدا شده و هسته سلول شخص بیمار جایگزین آن می‌گردد. سپس تخمک حاصل از طریق شیمیایی یا الکتریکی تحریک می‌گردد تا  تقسیم سلولی انجام دهد. جنین حاصل مواد ژنتیکی بیمار را حمل خواهد کرد که می‌تواند پس زدن سلولهای بنیادی را پس از پیوند آنها به میزان زیادی کاهش دهد.

تکثیر سلولهای بنیادی در آزمایشگاه

جنین 3 تا 5 روزه را بلاستوسیست می‌نامند. یک بلاستوسیست توده ای مشکل از 100 سلول و یا بیشتر است. سلولهای بنیادی سلولهای درونی بلاستوسیست هستند که در نهایت به هر سلول ، بافت و اندام درون بدن تبدیل می‌شوند. دانشمندان سلولهای بنیادی را از بلاستوسیست جدا کرده و آنها را درون ظرف پتری دیش در آزمایشگاه کشت می‌دهند. پس از آنکه سلولها چندین بار تکثیر شدند و میزان آنها از گنجایش ظرف کشت فراتر رفت آنها را از آن ظرف برداشته و درون چندین ظرف قرار می‌دهند. سلولهای بنیادی جنینی که چندین ماه بدون ایجاد تمایز پرورش یافته‌اند خط سلول بنیادی نامیده می‌شوند.

این خطوط سلولی را می‌توان منجمد کرده و بین آزمایشگاهها به اشتراک گذاشت. کار با سلولهای بنیادی بالغ برای دانشمندان سخت‌تر است. زیرا استخراج و کشت آنها نسبت به سلولهای بنیادی جنینی دشوارتر است. یافتن سلولهای بنیادی در بافت بالغ به تنها مشکل است بلکه دانشمندان هم برای کنترل آنها در آزمایشگاه با مشکل رو به رو هستند. اما حتی کنترل سلولهای بنیادی جنینی هم که به خوبی در آزمایشگاه پرورش می‌یابند آسان نیست دانشمندان همچنان در تلاشند تا این سلولها را به رشد در انواع خاصی از بافت وادارند.




Farid Ghandi
جنین در مرحله 38 روزه

 

موانع بر سر راه استفاده از سلول بنیادی

یکی از این موانع مشکل پس زدن است. اگر سلولهای بنیادی جنینی اهدا شده به یک بیمار تزریق شوند ممکن است سیستم ایمنی بدن بیمار این سلولها را مهاجمان خارجی تلقی کرده و به آنها حمله کند. اما استفاده از سلولهای بنیادی بالغ تا حدودی از این مشکل می‌کاهد. زیرا  سیستم ایمنی بدن بیمار سلولهای بنیادی خود بیمار را پس نمی‌زند.

کاربرد سلولهای بنیادی در بازسازی سلولها

از سلولهای بنیادی می‌توان برای بازسازی سلولها یا بافتهایی استفاده کرد که بر اثر بیماری یا جراحت صدمه دیده‌اند. این نوع درمان به درمان سلولی معروف است. یکی از کاربردهای بالقوه این شیوه درمان ، تزریق سلولهای بنیادی جنینی در قلب برای بازسازی سلولهایی است که بر اثر حمله قلبی صدمه دیده‌اند. در یکی از تحقیقات ، پژوهشگران زمینه  سکته قلبی چندین موش را فراهم کرده و پس از آن سلولهای بنیادی جنینی را درون قلب آسیب دیده موشها تزریق نمودند. در نهایت سلولهای بنیادی  بافت ماهیچه آسیب دیده را بازسازی کردند و کارکرد قلب موشها را بهبود بخشیدند.

از سلولهای بنیادی می‌توان برای بازسازی سلولهای مغزی بیماران مبتلا به
پارکینسون استفاده کرد. این بیماران فاقد سلولهایی هستند که ناقل عصبی موسوم به دوپامین را تولید می‌کنند. بدون وجود این پیک شیمیایی حرکت بیماران مبتلا به پارکینسون نامنظم و منقطع است. و این افراد از ارزشهای غیر قابل کنترل رنج می‌برند. در تحقیقات انجام شده روی موشها پژوهشگران سلولهای بنیادی جنینی را در مغز موشهای مبتلا به بیماری پارکینسون تزریق کردند و شاهد آن بودند که سلولهای بنیادی ، موشها را بهبود بخشیدند. دانشمندان امیدوارند که روزی بتوانند این موفقیت خود را در انسانهای مبتلا به پارکینسون هم تکرار کنند.




Farid Ghandi
جنین دو ماهه

 

کاربرد سلولهای بنیادی در تولید اندام کامل

شاید دانشمندان بتوانند حتی یک اندام کامل را در آزمایشگاه پرورش داده و آن را جایگزین اندامی کنند که بر اثر بیماری آسیب دیده است. برای این کار باید نوعی چارچوب از جنس پلیمر زیست تجزیه پذیر را به شکل اندام مورد نظر بسازند و سپس آن را با سلولهای بنیادی جنینی یا بالغ بارور سازند. پس از آن عوامل رشد مخصوص آن اندام افزوده می‌شوند تا پرورش اندام را تحت کنترل و هدایت درآورند.

پس از آنکه چارچوب با بافت خاص آن اندام پوشیده شد آن را به بیمار پیوند می‌زنند. با بوجود آمدن بافت از سلولهای بنیادی چارچوب تجزیه شده و در نهایت یک گوش
، کبد یا هر اندام دیگر باقی خواهد ماند. از جمله بیماریهایی که احتمالا روزی یا درمان سلولی معالجه خواهند شد می‌توان به پارکینسون ، دیابت ، بیماری قلبی ، صدمه به نخاع ، سوختگی ، آلزایمر و ضعف بینایی اشاره کرد.

اختلاف نظر در مورد تحقیقات سلول بنیادی

تحقیقات سلول بنیادی یکی از بزرگترین موضوعاتی است که اجتماعات علمی و مذهبی را رو در رو قرار داده است و هسته این اختلاف یک سوال است حیات چه موقع آغاز می‌شود؟ برای بدست آوردن سلولهای بنیادی دانشمندان یا باید از جنینی استفاده کنند که بارور شده است و یا به روش شبیه سازی ، جنینی را از سلول بدن بیمار و تخمک اهدایی بسازند. در هر دو صورت برای جدا کردن سلولهای بنیادی یک جنین باید جنین از بین برود. و اگرچه این جنین تنها 4 یا 5 سلول را دربرمی‌گیرد. بعضی از رهبران مذهبی بر این باورند که این کار همانند گرفتن جان یک انسان است.

شبیه سازی انسان

مساله دیگر مورد اختلاف شبیه سازی انسان است. اگر دانشمندان بتوانند جنینی را در آزمایشگاه خلق کنند آیا نمی‌توانند آن جنین را درون رحم یک مادر دیگر پیوند زده و زمینه رشد یک نوزاد را فراهم کنند؟! ایده شبیه سازی انسان افکار هولناک و مخوف پرورش ابر انسانها با ضریب هوشی بسیار بالا و قابلیتهای فیزیکی مانند قهرمانان خیالی سوپر من و بت من و یا خلق کودکانی که صرفا برای استفاده از اندام پرورش می‌یابند را تداعی می‌کند.

هنگامی که گروهی از محققان اسکاتلندی در سال 1997 اعلان کردند که توانسته‌اند با موفقیت گوسفندی را به نام دالی شبیه سازی کنند وحشت ناشی از شبیه سازی شدت گرفت. حتی با افزایش آگاهی و شناخت دانشمندان از سلولهای بنیادی و توانایی کنترل آنها بحثهای اخلاقی و سیاسی در این مورد داغ‌تر و وخیم‌تر می‌شود. بسیاری از دولتها محدودیتهای شدیدی را بر تحقیقات سلول بنیادی اعمال کرده‌اند و تامین بودجه این تحقیقات را با مشکلات زیادی مواجه نموده‌اند.



Farid Ghandi

 

آینده بحث

مخالفت جامعه جهانی با پدیده شبیه سازی مولد انسان گسترده و عام‌الشمول است. اما به نظر می‌رسد بسیاری از کشورها با انجام تحقیقات پزشکی برای مقابله با بیماری‌هایی چون پارکینسون ،آلزایمر ،‌ بیماری های قلبیو سرطان ازطریق تولید جنینهای آزمایشگاهی و همچنین تحقیق و بررسی روی آنها به منظور ایجاد توسعه و پیشرفت در علوم پزشکیو مهندسی ژنتیک بدون آن که هدف این تحقیقات تولد صرف انسان شبیه سازی شده باشد، مخالفت چندانی نداشته باشند. با وجود این ، برخی کشورها از جمله واتیکان مخالفت صریح و موکد خود را در این مورد ابراز داشته و با عمل شبیه سازی انسان با هر هدف و مقصودی که باشد، مخالفند.

از جمله استدلالهای این گروه برای مخالفت با شبیه سازی این است که ما با این کار به تولید انسان‌هایی اقدام می‌کنیم که در نهایت آنها را از میان می‌بریم و از اینرو ، در جهتی حرکت خواهیم کرد که منجر به نقض قواعد اساسی حقوق بشر و کرامت انسانی خواهد شد. آیا اصولا ما حق داریم که با انسان زنده آزمایشهای علمی بکنیم . بعضیها می‌گویند که اینکار به بشریت خدمت خواهد کرد ممکن است این گفته درست باشد ولی آیا شما حاضرید خود حاصل چنین تولدی باشید و محکوم به تولد برای آزمایش و ابزار آزمایش دانشمندان باشید؟
منبع:تارنگار دانشجویان گروه زیست شناسی دانشکده علوم دانشگاه فردوسی

methodical25 بازدید : 123 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

سلول‌های بنیادی

سلول‌های بنیادی سلول‌های اولیه‌ای هستند که توانائی تبدیل و تمایز به انواع مختلف سلول‌های انسانی را دارند و از آنها می‌توان در تولید سلول‌ها و نهایتا بافت‌های مختلف در بدن انسان استفاده کرد .

منابع اصلی سلول‌های بنیادی شامل : مغز استخوان، بند ناف و جفت می‌باشد . امروزه استفاده از این سلول‌ها جهت ترمیم بافتهای آسیب دیده انسانی در حال گسترش است .

جالب اینکه سلول‌های بنیادی چند پتانسیلی هستند یعنی قابلیت تبدیل به بافت‌های مختلف را دارند اعم از بافت عصبی ؛ عضلانی ؛ پوششی و غیره. که این توانائی محور اصلی توجه به سلول‌های بنیادی است .

مزیت اصلی سلول‌های بنیادی بند ناف این است که بسیار اولیه بوده و توان تمایز بالایی دارند.همچنین سلول‌های مشتق از مغز استخوان ( BMCs ) توان تمایز بالایی دارند.

 

کاربردهای سلول‌های بنیادی

  • بیماران قلبی:

توصیه می‌شود برای افرادی که در مراحل وخیم بیماری قلبی بوده و در انتظار دریافت قلب پیوندی به‌سر می‌برند، در کنار تجویز داروهای سرکوب‌کننده سیستم ایمنی، از روش پیوند سلول‌های بندناف به‌عنوان یک روش کمکی استفاده کرد. بر این اساس، این ایده در دنیا مطرح شده است که نمونه سلول‌های بندناف هر شخص در ابتدای تولد گرفته شود و برای سال‌های بعد برای خود فرد ذخیره شود.با این عمل، بیمار شانس بیشتری برای زنده ماندن تا زمان دریافت قلب را خواهد داشت. این روش به‌ویژه در بیماران کهنسال که سلول‌های بنیادی مغز استخوان آنها برای پیوند کافی نیست، از اهمیت بالاتری برخوردار است. از این‌رو، امروزه در اغلب کشورها بانک‌های ویژه‌ای برای جداسازی و نگهداری سلول‌های بنیادی بندناف نوزادان تاسیس شده است. مزیت دیگر این سلول‌ها، نداشتن مشکل دفع پیوند سلول‌های بنیادی جنینی است. چراکه از خود فرد اخذ می‌شوند و در سال‌های بعدی زندگی، دوباره به همان شخص تزریق می‌شوند.

  • بیماران کبدی:

پیوند سلول‌های بنیادی علاوه بر بیماران قلبی در سایر بیماران نیز نتایج خوبی را نشان داده است. برای مثال، در حال حاضر اگر بیماری دچار سرطان کبد باشد، جراح مجبور است برای جلوگیری از انتشار سرطان (متاستاز) به بخش‌های دیگر بدن، بخش سرطانی کبد را نابود کند. برای این منظور معمولاً طی دو عمل جراحی هم‌زمان، خون ناحیه سرطانی کبد را قطع می‌کنند تا بافت سرطانی به تدریج نابود شود. در عین حال چون بخش باقیمانده کبد باید بتواند وظایف کل کبد را به عهده گیرد، لازم است تا این اعمال جراحی به نحوی انجام شود که بخش سالم باقیمانده، فرصت تکثیر را پیدا کند و در نهایت عملکرد کبد کامل را ایفا نماید. برای این منظور، حداقل 6 هفته زمان لازم است تا بخش باقیمانده و سالم کبد تکثیر شود. اما پیوند سلول‌های بنیادی بخش سالم کبد، این مدت زمان به 2 هفته کاهش می‌یابد. با این کار نه تنها کبد فرد بیمار در مدت زمان کمتری ترمیم می‌شود، بلکه با خارج کردن سریع‌تر بخش سرطانی از بدن، احتمال بروز متاستاز و دست‌اندازی سرطان به بخش‌های دیگر بدن فرد نیز کاهش می‌یابد.

                                      استفاده سلول های بنیادی در cloning

یک دودمان سلول بنیادی جمعیتی از سلول ها است که مستمرا تقسیم شده و از بافت های انسان یا دیگر موجودات بدست می آید . محققین برای اهداف درمانی و پژوهشی از سلول های بنیادی جنینی و بالغ استفاده می کنند . Totipotent: این سلول ها توانایی تولید تمام سلول های مورد نیاز یک موجود زنده را داشته و عاقبت آنها مشخص نیست و بر اساس نیاز ، توانایی تبدیل شدن به هر سلولی را دارا می باشند. Pluripotent: انواع بسیار زیادی از سلول ها را تولید می کنند ولی محدودیت داشته و قادر به تولید تمام بافت های مورد نیاز برای توسعه و تکامل جنینی نمی باشند. Multipotent: توانایی آنها محدود به تولید تعداد خاصی از سلول ها به خصوص سلول های اختصاصی یک بافت بوده و تولید سلول های تمایز یافته یک بافت را بر عهده دارند . سلول های بنیادی جنینی : معمولا از بلاستولا بدست می آیند . بلاستولا کره توخالی است که تقریبا از 140 سلول تشکیل می شود و در رحم لانه گزینی خواهد کرد سن بلاستولا حدود 4-5 روز می باشد . سلول های تشکیل دهنده آن به سطح داخلی کره چسبیده(inner cell mass) بوده و همه از نظر ژنتیکی یکسان می باشند . این سلول ها همان سلول های بنیادی جنینی بوده و آغاز کننده تکوین جنین می باشند و پتانسیل تبدیل شدن به هر نوع از بخش های بدن را دارند . برای تهیه یک دودمان سلول های بنیادی جنینی ، یک بلاستولا به سلول های منفرد تقسیم می گردد . هر سلول منفرد همراه با مواد غذایی وفاکتور های رشد در محیط کشت قرار گرفته و شرایط تقسیم شدن برای آن فراهم می آید . این سلول ها تا زمانی که تحت شرایط کنترل شده محیطی همراه با فاکتورهای رشد مناسب برای جلوگیری از تمایز قرار گیرند به تقسیم شدن ادامه می دهند .قدرت تقسیم این سلول ها نا محدود بوده ( دو سال در in vitro) و تقسیم بدون تمایز انجام می دهند . سلول های pluripotent بوده و خاصیت کانی زایی دارند . جهت رشد در in vitro سلول های فیبروبلاست جنین جوجه را به عنوان یک لایه تغذیه کننده نیاز دارند این سلول ها در حیوان آزمایشگاهی در محل تزریق تراتوما ایجاد می کنند. تراتوما شامل عناصر سلولی و مشتق از یک لایه رویشی اولیه بوده و هیچ کدام از بافت های موجود در ان قادر به ایجاد تومور نمی باشند .این سلول ها فاقد G1 check point و G1 restriction point می باشند و فعالیت تلومراز در آنها بالا می باشد . از نظر مارکر های سلولی عامل رونویسی OCT4 را بیان می کنند و فاقد غیر فعال شدن کروموزوم x می باشند . در حال حاضر برای تحقیق اکثر دودمانهای سلولی از جنین موش بدست می آیند . در حال حاضر پژوهشگران در حال بررسی منابع دیگری برای تهیه سلول های بنیادی می باشند : مثل 1- سلول های بنیادی جنینی حاصل از جنین های IVF . 2- سلول های بنیادی جنینی حاصل از therapeutic cloning ( کلونینگ درمانی)

دودمان های سلولی بنیادی بالغ : این دودمانها از بافت ای بالغ مثل خون بند ناف ، خون محیطی مغز استخوان و..... بدست می آیند . این سلول ها به تعداد بسیار کم در این بافتها وجود دارند به طوریکه در مغز استخوان این سلول ها به نسبت 15000/1 وجود دارند. تعداد تقسیم آنها محدود بوده (2-3 روز) و یک الی سه ظرفیتی بوده و قدرت plasticity(انعطاف پذیری) محدود دارند . احتیاج به لایه تغذیه کننده نداشته و تراتوما تشکیل نمی دهند. مارکرOCT4 را بیان می کنند و فاقد G1 check point بوده و فعالیت تلومرازی بالا دارند. در اکثر تحقیقاتی که بر روی این نوع سلول ها انجام می شوند از سلول های بنیادی ارگانیزم های مدل استفاده می گردد زیرا بدست آوردن سلول های بنیادی بالغ از انسان نیاز به روشهای جراحی دارد . روش تهیه این نوع سلول ها : سلول های بنیادی از مغز استخوان موش استخراج شده و به محیط کشت منتقل می شوند بعد سلول ها شروع به تقسیم کرده و دودمان سلولی ایجاد می شود . برای تهیه انواع سلول ها این دودمان را در محیط های خاصی می توان کشت داد و سلول های مخصوص آن محیط را بدست آورد . سلول های بنیادی زایای جنینی :منشا این سلول ها ، سلول های زایای جنینی و برجستگی گنادهای جنین 10-5 هفته ای می باشد. سلول های بنیادی در این بافتها به مقدار فراوان وجود داشته و تا مادامی که نیاز نباشد تقسیم نمی شوند . قدرت تقسیم آنها از نظر محدودیت در حد متوسط (70-80 تقسیم) بوده و تقسیم بدون تمایز انجام می دهند . سلول های pluripotent و clonogenic بوده ولی تراتوما ایجاد نمی کنند . شرایط و عوامل محیطی در سرنوشت این سلول ها (هم در in vitro و هم در in vivo) موثر بوده و همانند دو سلول بنیادین قبلی نشانگر OTC4 را بیان و فاقد G1 checkpoint بوده و فعالیت تلومراز در این سلول ها نیز بالا می باشد . در جدول به برخی از معایب و مزایای سلول های بنیادی جنینی و بالغ زیر اشاره شده است سلول های بنیادی بالغ


رشد سلول های بنیادی علاوه بر شرایط محیط کشت به شرایط بستر (
matrix) یا micro environment این سلول ها نیز بستگی دارد . یکی از این عوامل سلول های موجود در بستر است که با ایجاد فرورفتگی ها به عنوان آشیانه ای برای لانه گزینی سلول های بنیادی نقش مهمی را ایفا می کنند . ضمنا این سلول ها در کنترل تولید مجدد و خود سازی سلول های بنیادی در in vitro نقس اساسی دارند . این فرورفتگی های بستر به عنوان انکوباتور هایی برای محافظت این سلول ها و جمعیت سلول های بنیادین جنینی عمل می کنند. مکانیسم ملکولی این عوامل و فرورفتگی های بستر در رشد، تکثیر و حفظ سلول های بنیادی به واسطه ترکیبات بیوشیمیایی و عوامل زیر می باشد: 1- ماتریکس خارج سلولی به علت داشتن یک سری پروتئین ها و سوبسترا ها و لیگاندهای مختلف از جمله اینتگرین ها نقش مهمی در هدایت و لانه گزینی سلول های بنیادی در این حفرات دارند . 2- فاکتورها و عوامل مترشحه از سلول های مجاور و همسایه در روند هدایت اختصاصی سلول های بنیادی به یک بافت هدف و اختصاصی نقش کلیدی دارند. 3- تماس سلول- سلول باعث متعهد بودن یک سلول بنیادین در لانه گزینی و رشد و تکثیر آن می شود . 4- فاکتورهای درونی سلول های بنیادی که در لانه گزینی این سلول ها موثرند شامل یک سری پروتئین های تنظیمی ، بیان ژنهای خاص و تغییرات کروموزومی و ساعت زیستی این سلول ها و ....... می باشند . از مهمترین کاربردهای سلول های بنیادی cloning و درمان می باشند . محققین از دو مدل پایه ای برای توسعه دادن درمان با سلول های بنیادی استفاده می کنند : 1- اکثر آزمایشات اولیه با استفاده از سلول های بنیادی کشت شده انجام می شوند . این سلول ها از نمونه های بافتی یا جنینی انسان یا ارگانیزم های مدل بدست می آیند . 2- روش های درمانی ابتدا در حیواناتی مثل موش و رت ، قبل از استفاده در انسان ، انجام می شوند . اکثر روش های درمانی که به کمک سلول های بنیادی انجام می شوند مبتنی بر روش های cloning می باشند در درمان با سلول های بنیادی از سلول هایی استفاده می شود که توسط شخص دیگری اهدا شده اند و این امر احتمال پس زدن سلول ها را توسط فرد گیرنده افزایش می دهد . برای جلوگیری از این پدیده از سلول های بنیادی خودی استفاده می شود ، مثلا به روش های زیر * سلول های بنیادی بالغ سالم از فرد بیمار جمع آوری شده و در آزمایشگاه آنها را برای تولید بافت جدید دستکاری می کنند و این بافت دوباره به بدن فرد بیمار پیوند زده می شود . * therapeutic cloning : سلول های بنیادی جنینی تهیه می شوند که از نظر ژنتیکی با فرد بیمار یکسان می باشند . * دستکاری سلول های بنیادی در درون بدن : مثلا دارویی طراحی می شود که بعضی سلول های بنیادی خاص را وادار می کند تا در بدن بیمار ، عملکرد از دست رفته را باز یابند . در این روش به عمل جراحی و پیوند هیچ نیازی نمی باشد . البته روش های گفته شده تا کنون در مورد انسان به طور قطعی استفاده نشده اند ولی در آینده نزدیک این آزمایشات حتما به ثمر خواهند نشست .

پلاستیسیته : سلول ها از مکان اولیه خود به ارگان دیگر مهاجرت کرده و ماهیت سلول های آن بافت یا ارگان را بدست می آورند . این پدیده در سلول های مغز استخوان ( توانایی تبدیل به سلول های کبدی و کلیوی ) و سلول های مغز ( توانایی تبدیل به خون و ماهیچه ) دیده می شود . . در آینده ممکن است بتوان از این خاصیت برای انجام روش های درمانی جدید به کمک سلول های بنیادی ، استفاده کرد . البته هنوز مشخص نشده که آیا این نوع سلول ها واقعا می توانند مانند سلول های طبیعی بافت عمل کنند یا خیر . روش های cloning که بر اساس استفاده از سلول های بنیادی می باشند به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند . 1- therapeutic cloning 2- reproductive cloning بعضی اهداف cloning را می توان به شرح زیر بیان کرد : ** اهداف پزشکی : این هدف سودمند ترین هدف از cloning می باشد . چگونگی استفاده از cloning در پزشکی عبارت است از 1- کلون کردن حیوانات مدل برای بررسی بیماری ها : اکثر چیزی که محققین در مورد بیماری های انسان می دانند از مطالعه حیوانات مدل مثل موش بدست آمده است . اغلب حیوانات مدل مهندسی می شوند تا دچار یک بیماری خاص گردند . ایجاد این حیوانات ترانس ژن زمان بر بوده و نیاز به آزمایش و خطا و چندین نسل تولید مثل دارد . به کمک تکنیک های cloning می توان زمان لازم برای تهیه این حیوانات را کاهش داد . 2- کلون کردن سلول های بنیادی برای تحقیق : سلول های بنیادی اجزاء تشکیل دهنده بدن می باشند که مسئول نمو ، حفظ و ترمیم بدن می باشند . در نتیجه می توان از آنها برای ترمیم ارگانها و بافتهای بیمار یا تخریب شده استفاده کرد . 3- تهیه دارو : حیواناتی مثل گاو و گوسفند و بز برای تولید دارو ها و پروتئین های مفید در پزشکی مهندسی ژنتیک می شوند . در این مورد نیز کلون کردن روشی سریع و جدید برای ایجاد این گونه حیوانات می باشد . ** حمایت از گونه های در خطر و منقرض شده . ** کلون کردن انسان . برای درک بهتر روش های cloning ابتدا باید به شرح تکنیک SCNT (somatic cell nuclear transfer) بپردازیم : SCNT : به معنی انتقال دادن هسته یک سلول سوماتیک به سیتوپلاسم یک تخمک می باشد اما به طور کل به جابه جا کردن هسته دو سلول را SCNT می گویند . SCNT در دوزیستان به راحتی انجام می شود اما در پستانداران به علت اندازه کوچک تخمک این کار مشکل تر می باشد . تخمک پستانداران در متافاز II ، 1/ % تخمک دوزیستان است بنابراین قبل از اینکه SCNT در پستانداران بتواند با موفقیت انجام شود تکنیک هایی لازم است تا با دستکاری تخمک بتوان هسته آن را خارج کرده و تخمک را با یک سلول سوماتیک ترکیب کرد . این تکنیک ها در اواخر دهه 1960 و اوایل 1970 ابداع شدند . روش انجام SCNT بعدا در هنگام توضیح روش های cloning بیشتر شرح داده خواهند شد . در واقع اساس روش های cloning همان SCNT می باشد یعنی پس از انجام SCNT ، عملیات کلونینگ انجام می گیرد . اولین مورد از کلون کردن موفق یک پستاندار توسط SCNT در سال 1981 توسط Hoppe و Illumesee گزارش شد . آنها توسط انتقال هسته یک سلول به سیتوپلاسم یک زیگوت بدون هسته سه موش کلون شده به دست آوردند . در سال 1983 McGrath و Solter با انتقال هسته یک زیگوت به یک زیگوت بدون هسته موش های زنده به دست آوردند . آنها هنگامی که از هسته سلول هایی که در مراحل نموی پیشرفته تری بودند استفاده می کردند ، نتیجه ای بدست نمی آوردند . نتیجه بخصوصی که از این آزمایشات بدست آمد کشف imprinting بود ، بدین معنی که ژن های متفاوتی در هنگام اووژنز و اسپرماتوژنز فعال یا غیر فعال می شوند و نمو صحیح نیاز به مشارکت پیش هسته های نر و ماده با هم دارد . در سال 1986 ، Willadsen به کمک ویروس سندایی سلول های جنین های 8 یا 16 سلولی را با تخمک بدون هسته گوسفند ترکیب کرد و حیوان کاملا سالم بست آورد . روش استفاده از سلول های بنیادی بعدا با موفقیت برای خوک ، موش ، خرگوش و گاو نیز انجام شد . . در سال 1996 ، Campbel و Wilmut ،هسته سلول های یک جنین 9 روزه را به تخمک انتقال دادند . Campbel این سلول ها را وادار کرد تا قبل از ادغام با تخمک بدون هسته وارد مرحله استراحت شوند. از این آزمایشات دو گوسفند سالم بدست آمد . در سال بعد آنها با همان تکنیک ، هسته سلول های کشت شده غدد پستانی بالغ را به تخمک منتقل کردند و بدین ترتیب گوسفند دالی به وجود آمد . پس از دالی به کمک هسته سلول های بالغ حیوانات بسیاری از قبیل موش ، گاو ، خرگوش و خوک و بز نیز کلون شده اند . ناهنجاری های نموی و فیزیولوژیک در بسیاری از جنین های کلون شده مشاهده می شود . چون بسیاری از این ناهنجاری ها وراثتی نیستند ، پس در اثر نقص در همانندسازی کروموزوم ها به وجود نیامده اند بلکه بر اثر برنامه ریزی مجدد (reprogramming) خصوصیات اپی ژنتیک سلول های سوماتیک مخصوصا در ژنهای ایمپرینت شده به وجود می آیند . دو اصل اساسی که از آزمایشات SCNT بدست آمده اند عبارتند از : عدم تغییر ژنوم طی تمایز – توانایی سیتوپلاسم برای reprogramming فعالیت ژنها و هدایت سلول ها به سمت تمایز

.

Therapeutic cloning: سلول ها بنیادی جنینی را می توان توسط روش مشابهی که برای cloning یک ارگانیزم کامل به کار می رود تهیه کرد. چون این روش استفاده های درمانی زیادی دارد کلونینگ درمانی نامیده می شود . روش انجام به این گونه است که هسته یک سلول تخمک را خارج می کنند ، سلول های خونی تحت شرایطی که باعث redifferentiation می گردد کشت می شوند . این سلول ها توسط پالس الکتریکی یا ویروس سندایی با تخمک بدون هسته ترکیب می شوند . تخمک همانند یک زیگوت تحریک به تقسیم شدن می شود . جنینی که ایجاد می شود از سلول های بنیادی تشکیل شده که از نظر ژنتیکی مشابه سلول های دهنده بافت می باشند .این روش، روش مناسب برای تهیه بافتی است که کاملا با بدن بیمار سازگار است . اکثر سرمایه گذاری در therapeutic cloning بر روی زمینه های زیر متمرکز شده است : تهیه ماهیچه قلبی برای پیوند قلب- تهیه نورون برای درمان فلج – تهیه بافت مغز برای درمان پارکینسون – تهیه سلول های پانکراس برای درمان دیابت – تهیه سلول های کبدی . یکی از مهمترین امتیازات این تکنیک برای تهیه بافت ، تهیه بافتهایی است که توسط فرد گیرنده دفع نمی شوند . از این روش می توان برای تولید یک ارگانیزم کامل نیز استفاده کرد اما هدف اصلی therapeutic cloning تهیه سلول های بنیادی می باشد . دانشمندان امیدوارند با استفاده از سلول های بنیادی و کلون کردن آنها روزی درمان قطعی برای بیماری های قلبی عروقی ، انواع سرطان ، آلزایمر و ............. پیدا کنند . Reproductive cloning (artificial cloning or embryo cloning): در این تکنیک ، یک یا چند سلول بنیادی از یک جنین خارج شده و از آنها برای تولید جنین جدید استفاده می شود . این عمل برای انواع مختلفی از سلول ها انجام شده و در مورد انسان نیز آزمایشات محدودی انجام گرفته است . نحوه انجام : لقاح اسپرم و تخمک در in vitro – تشکیل بلاستولا – ماده ای شیمیایی برای برد استن zona pllucida(منطقه شفاف ) به کار می رود و پس از برداشتن این لایه ، بلاستولا به سلول های مجزا تبدیل می گردد . هرکدام از این سلول ها در ظرف مجزایی قرار گرفته و توسط یک منطقه شفاف مصنوعی پوشیده می شوند . این سلول ها برای تبدیل به جنین ، به رحم منتقل می شوند . در انجام reproductive cloning از SCNT نیز میتوان استفاده کرد بدین معنی که هسته سلول سوماتیک یک فرد به تخمک بدون هسته منتقل شده و این تخمک برای ایجاد جنینی به رحم منتقل می شود . این روش cloning این امکان را فراهم می کند تا تغییرات ژنتیکی دقیقی را به هر حیوانی وارد کرد و حیواناتی با تغییر مورد نظر ایجاد کرد . مثلا در یک آزمایش ژن فاکتورIX انعقاد خون به سلول های یک گوسفند شبیه سازی شده وارد شد و این گوسفند فاکتور IX را در شیر خود ترشح می کرد. مثال ها و کاربرد های دیگر روشهای cloning و SCNT بعدا توضیح داده خواهند شد .

ریسک های reproductive cloning: 1- نرخ بالای خطا : نرخ موفقیت در این روش 1/ تا 3 % است یعنی در هر هزار تلاش برای cloning فقط 30 کلون موفق بدست می آید و این پدیده می تواند به یکی از علل زیر باشد : تخمک بدون هسته و هسته انتقال یافته ممکن است سازگار نباشند . تخمکی با هسته انتقال یافته ممکن است به درستی تقسیم و نمو نیابد . کاشتن جنین در رحم مادر جایگزین ممکن است با موفقیت انجام نگیرد . ممکن است حاملگی با شکست روبه رو شود . 2- مشکلات موجود در نمو ثانویه: حیوانات کلون شده در هنگام تولد نسبت به انواع طبیعی اندازه بزرگتری دارند ( (LOS) large offspring syndrome) . این حیوانات اندام ها بزرگ غیر طبیعی دارند و دچار مشکلات تنفسی و گردش خون می شوند . چون وقوع LOS صد در صد نیست نمی توان وقوع آن را به طور حتم پیش بینی کرد . همچنین بعضی کلون های فاقد LOS دارای ناهنجاری کلیوی و مغزی و ناهنجاری سیستم ایمنی می باشند . 3- الگو های غیر طبیعی بیان ژن ها : در جنین های طبیعی ، DNA برای بیان یک سری خاص از ژن ها برنامه ریزی شده است . بعدا در هنگام تمایز سلول های جنینی این برنامه تغییر می یابد . برای هر نوع سلول تمایز یافته این برنامه متفاوت است . در cloning ، هسته انتقال یافته برنامه مشابه با جنین طبیعی را ندارد بنابراین دانشمندان باید به این هسته برنامه جدید بدهند . برنامه ریزی مجدد کامل برای نمو کامل یا نزدیک به کامل ضروری است . 4- تفاوت های تلومری : پس از تقسیم سلول ها ، کروموزوم ها کوتاه تر می شوند زیرا تلومر ها پس از هر بار کپی برداری از DNA کوتاه می شوند . هر چه ارگانیزم پیرتر باشد تلومرهای آن کوتاه تر می باشند زیرا سلول ها بارها و بارها تقسیم شده اند . پس اگر برای کلون کردن از سلول های پیر استفاده شده باشد چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ آیا تلومر های کوتاه تاثیری بر نمو خواهند داشت ؟کروموزوم گاو و موش کلون شده از حالت طبیعی طویل تر می باشند . این سلول ها علائم دیگری از جوانی را نیز نشان می دهند و به نظر می رسد که دوره زندگی طولانی تری نسبت سلول های طبیعی داشته باشند . از طرف دیگر کروموزوم های دالی تلومرهای کوتاه تری از حالت طبیعی داشتند ، یعنی سلول ها روند پیری رل سریعتر طی می کردند . هنوز مشخص نیست که چرا طول تلومر در حیوانات مختلف کلون شده متفاوت است و رابطه مشخصی بین طول تلومر و عمر ارگانیزم کلون شده پیدا نشده است . آیا سلول های بنیادی پیوند شده به بدن ، در بدن تومور تشکیل نمی دهند ؟ سلول های بنیادی جنینی برای تقسیم مستمر و غیر متمایز باقی ماندن برنامه ریزی شده اند . برای اینکه به طور موفق بتوان از آنها در درمان استفاده کرد باید آنها را به نوع خاصی از بافت متمایز کرد و سرانجام تقسیم آنها را متوقف ساخت .هر سلول بنیادی جنینی غیر متمایزی که در بدن قرار گرفته می تواند به طور غیر کنترلی تقسیم شده و تومور ایجاد کند . جلوگیری از رشد تومور برای موفقیت در درمان ضروری می باشد . در سلول های بنیادی بالغ و جنینی تنظیم نا مناسب ژن ها می تواند منجر به رشد غیر طبیعی و ایجاد تومور گردد . این نگرانی برای سلول هایی که برای یک دوره زمانی در آزمایشگاه کشت شده اند وجود دارد زیرا آنها ممکن است نحوه تنظیم بیان ژن های خود را از آنچه که در بدن اتفاق می افتد تغییر دهند . بسیاری از بافتها مثل خون به فرایندی تجدیدی شونده که سلول ها را به سمت توقف تقسیم ، تمایز و حتی مرگ پس از یک دوره زمانی خاص ، هدایت می کند ، تکیه دارند . هدایت صحیح به شکل سیگنالهایی است که از سلول های مجاور و از محیط دریافت می شوند . در محیط کشت برای انجام تقسیم ، سلول ها با مایعی تغذیه می شوند که حاوی مواد غذایی و فاکتور های رشد برای فعال شدن ژن های دخیل در تقسیم می باشد . در اکثر موارد سیگنال های منظم که توسط محیط نرمال سلول ایجاد می شوند همگی وجود ندارند . همه سلول ها به این حالت جدید حیات به درستی پاسخ نمی دهند . بعضی ها می میرند و فقط آنهایی باقی می مانند که با محیط تطبیق یافته اند و دستخوش رشد نا محدود می شوند . پس از دوره های تقسیم زیاد در آزمایشگاه ، سلول های زنده مانده به سلول هایی تبدیل می شوند که قادر به پاسخ به سیگنال های بدن نمی باشند ، آنها حتی ممکن است دچار تغییرات دائمی در DNA خود گردند . برگرداندن این سلول ها به بدن مخاطره آمیز است زیرا آنها علی رغم تمایز به رشد خود ادامه می دهند و ممکن است تومور ایجاد کنند . شبیه سازی محیط نرمال بدن در آزمایشگاه یکی از چالش هایی است که در تحقیقات سلول های بنیادی مورد توجه است .سلول های بنیادی برای پیوند به بدن یا اینکه ابتدا در آزمایشگاه به بافت یا سلول مورد نظر تبدیل می شوند و بعد به بدن پیوند می شوند و یا اینکه سلول ها در حالت بنیادی به محل آسیب دیده بدن تزریق می شوند و این سلول ها به طور خود به خود به بافت محل تزریق تبدیل می شوند و جایگزین سلول های آسیب دیده و مرده می گردند .

دستکاري ژنتيکي سلول هاي ES 1- gene targeting: هدف قرار دادن زن توسط نوترکيبي همولوگ در سلول هايES مطالعه بسياري از سيستم هاي بيولوزيک را منقلب کرده است. از آنجا که سلول هاي ES مي توانند به تمام بافت ها و از جمله سلول هاي زايا تبديل شوند بنابراين تغيير دادن ژنوم سلول هاي ES مي تواند توسط توليد مثل کايمرهاي حاصل از ترکيب سلول بنيادي تغيير يافته و و سلول هاي نوع وحشي براي ايجاد حيواناتي با جهش مورد نظر در تمام سلول هاي خود ، انتقال يابد. در اين روش موش هايي با انواع تغييرات مثل موتاسيون هاي نول و نقطه اي ، بازآرايي هاي کروموزومي و حذف هاي بزرگ توليد شده اند. علاوه بر اين مي توان ژنهاي گزارشگر تحت کنترل پروموتر هاي خاص را هدف قرار داده و بيان ژنها را از اين طريق بررسي کرد . براي هدف قرار دادن بخشي از زنوم توسط نوترکيبي همولوگ يک targeting vector با دو بازو تهيه مي شود که يکي از بازو ها با منطقه `5 و ديگري با منطقه `3 لوکوسي که بايد تغيير کند همولوگ مي باشند. ژنهاي معمول تحمل دارو يا يک ژن رسپتور بين اين دو بازوي همولوژي قرار مي گيرد تا بتوان سلول هاي transfect شده را متمايز کرده و کلون هارا آناليز کرد . بعضي از روش هايي که در انها از targetingزنها استفاده شده است در زير بيان مي شوند.

 

 

 

 

 

عملکرد ژن : بهترين استفاده gene targeting در سلول هاي ES مطالعه عملکرد زنها توسط ايجاد موش هاي داراي نقص در ژن مورد نظر- موشهاي knock out- مي باشد. براي ايجاد يک ژن ناک اوت شده تمام يا بخشي از منطقه ژن با يک ژن گزارشگر جايگزين مي شود اگر ژن گزارشگر تحت کنترل ژن موردنظر قرار بگيرد اين ژن knock in ناميده مي شود و اطلاعات بيشتري در مورد عملکرد زن توسط توانايي مطالعه بيان ژن و رد يابي سلول هاي هدف قرار گرفته بدست آورد. در سال هاي اخير تکنيک ناک اوت ژن ها آنقدر پيشرفت کرده که مي توان حيوانات ناک اوت شده شرطي و خاص بافتي ايجاد کرد . اين روش به خصوص هنگامي مفيد است که ناک اوت يک ژن معمول باعث مرگ زود هنگام يا فنوتيپ غير طبيعي شده و باعث مي شود تا نتوان عملکرد ژن را در يک بافت خاص دنبال کرد. ناک اوت هاي خاص بافتي و پيکري امکان استفاده از سيستم هاي نوترکيبي جايگاه خاص- اغلب سيستم cre/loxp – را فراهم کرده است. جايگاههاي Lox P توسط نوترکيبي همولوگ در دو طرف بخش کد کننده از زن انتخاب شده قرار مي گيرند. در اين شرايط ژن هنوز فعال است تا زماني که Lox P با هيچ عنصر تنظيمي تداخل پيدا نکرده است . موش ها از چنين سلول هاي ES تهيه مي شوند و مي توانند با موشهايي که در انها ريکامبيناز cre بيان مي شود کراس يابند. پس از بيان cre نوترکيبي بين دو جايگاه Lox P انجام مي شود و باعث مي شود که بخش کد کننده حذف شده و عملکرد ژن از درست برود . در مورد نام اوت هاي خاص بافتي cre تحت کنترل يک پروموتر خاص بافتي قرار مي گيرد و بنابر اين ژن هدف قرار کرفه شده فقط در بافت مورد نظر ناک اوت مي شود. براي ايجاد يک ناک اوت پيکري ، از cre تغيير يافته اي استفاده مي شود که در يک حالت قابل القاء فعال مي شود. مثلا cre با TBD فيوز مي شود و در اين صورت ،cre فقط در حضور tamoxifen فعال مي شود. با هدف قرار دادن يک cre قابل القا تحت کنترل يک پروموتر خاص بافتي مي توان ناک اوت بافتي و بدني ايجاد کرد . ناک اوت هاي قابل باز فعال شدن را نيز مي توان ايجاد کرد که در انها يک توالي خاتمه دهنده که در کنار جايگاه LoxP قرار گرفته در بالادست منطقه کد کننده زن قرار مي گيرد و مامع بيان ژن مي گردد. تحت شرايط نوترکيبي به واسطه cre توالی خاتمه خارج شده و بيان ژن دوباره فعال مي گردد. مدل سازي بيماري ها: توانايي ايجاد جهش هاي جايگاه خاص و ناک اوت کامل ژنها توسط gene targeting منجر به توليد موشهاي مدل براي انواع بيماري ها از جمله بيماريهاي عصبي و متابوليک و خوني شده است. يک مثال مربوط به آلزايمر مي باشد که حداقل بر اثر جهش در 4 ژن ايجاد مي شود . افزايش دز ژن و جهش در پروتئين پيش ساز بتا آميلوئيد (APP) با آلزايمر در ارتباط بوده جهش در زن آپوليپوپروتئين E نيز با ريسک افزايش يافته و کاهش سن شروع بيماري در ارتباط است. امروزه توسط gene targeting در سلول هايES مدل هاي موشي ايجاد شده اند که حاوي يک جهش نقطه اي در ژن APP و يا ژن ApoE ناک اوت شده مي باشند. به کمک BAC و يستم هاي نوترکيبي جايگاه خاص مثل cre/Lox P مدل هايي براي جابه جايي هاي کروموزومي براي سرطانهاي خاص ايجاد کرده اند. رد يابي دودمانها :همانطور که ذکر شد يک استفاده تکنولوزيgene targetiung قرار دادن يک ژن گزارشگر تحت کنترل يک پروموتر اندوژن براي مطالعه الگوي بيان ان ژن مي باشد(knock in) . به کمک اين تکنيک امکان رد يابي دودمانها يا انجام fate mapping توسط دستکاري ژنتيکي را فراهم آورده است . در اين سيستم يک ريکامبيناز جايگاه خاص مثل cre تحت کنترل پروموتر خاصي در دودمان يا cell type خاصي قرار مي گيرد. موشهاي تهيه شده توسط اين سلول هاي ES مي توانند با موش هاي داراي يک ژن گزارشگر همراه با يک توالي خاتمه کراس داده شوند. بيان cre در سلول هاي خاص دودمان که بر اثر نوترکيبي بين جايگاههاي LoxP ، برداشت توالي خاتمه و بيان ژن گزارشگر مي باشد ، انجام مي گيرد . بنابر اين تمام اولاد سلول هاي اوليه بيان کننده cre با ژن گزارشگر نشاندار مي شوند . بدين ترتيب مي توان سرنوشت اخلاف سلول هاي مختلف را طي تکوين دنبال نمود

سلول های جنین های کلون شده موقعیت جدیدی برای مطالعه بیماری هایی که ژن آنها شناخته نشده است ایجاد می کند . بیماری motor neuron disease(بیماری نورون های حرکتی ) یکی از این موارد است . تخریب نورون های حرکتی علت عمده این بیماری کشنده می باشد اما علت دقیق بیماری به درستی شناخته نشده است . چندین فاکتور ژنتیکی و محیطی به نظر می رسد که در این بیماری نقس داشته باشند گرچه علت تخریب نورون ها شناخته نشده است . اکثر موارد این بیماری sporadic می باشند اما 5-10 % وراثتی اند . در میان این موارد خانوادگی جهش های ژن سوپر اکسید دیس موتاز (SOD 1) مسئول تقریبا 20 % موارد می باشد و آنالیز ژنتیکی نشان می دهد که حداقل 4 ژن دیگر هنوز در رابطه با این بیماری شناخته نشده اند . در ابتدا گمان می رفت که علت این بیماری کاهش عملکرد ژن باشد اما این گمان به نظر نمی آید که صحیح باشد . موش هایی که در آنها ژن SOD 1 اندوژن حذف شده دچار بیماری نورون های حرکتی نمی شوند در حالی که موش هایی که اشکال موتان ژن انسانی را بیان می کنند دچار فلج می گردند . چون موش ترانس ژنی که ژن انسانی را حمل می کند دو نسخه ژن خودش را نیز دار است ، این مشاهده نشان می دهد که تاثیر جهش به خاطر اثر سیتوتوکسیک یک پروتئین غیر طبیعی است و نه به خاطر نبود عملکرد پروتئین . چندین منبع سلولی جدید دارای بیماری وجود دارد که آشکار می کنند این پروتئین چگونه باعث تخریب نورون ها می شود . اگر غربال ژنتیکی پیش از کاشت جنین در مورد مواردی که موتاسیون ها شناخته شده اند انجام گیرد ، سلول های بنیادی جنینی حاوی جهش را می توان از جنین بدست آورد . متناوبا ، جهش های شناخته شده را می توان به سلول های بنیادی جنین وارد کرد (جنینی که فاقد بیماری است) . در نتیجه سلول های دارای بیماری نورون های حرکتی با دودمان اولیه متفاوت خواهند بود . هر چند این روش ها فقط در مواردی در دسترس می باشند که جهش شناخته شده باشد (تقریبا 2% موارد ) . در 8 % از موارد ، حالت بیماری وراثتی است اما ژن آن کشف نشده است و SCNT در این موارد فرصت های جدیدی ایجاد می کند . روش های مختلفی برای استخراج انواع سلول های خاص از دودمانهای سلول های بنیادی ابداع شده ، گرچه در اکثر موارد هنوز عملکرد نرمال آنها پس از انتقال به بدن تائید نشده است . در هر رژیم درمانی ، باید از دفع ایمنولوژیکی سلول های پیوند شده جلوگیری کرد اما پاسخ ایمنی احتمالا در بیماری های مختلف متفاوت است . سلول های جنین های کلون شده ، در شرایطی مثل بیماری های قلبی عروقی که در انها دفع ایمنی می تواند توسط پیوند سلول های سازگار از نظر ایمونولوژی جلوگیری شود ، بسیار با ارزش است . بیماری های دیگری که به عنوان کاندیدا های مناسبی برای سلول درمانی می باشند بیماری های خود ایمنی شامل دیابت نوع 1 می باشند . در مورد این بیماری ها انتقال سلول های مشابه ار نظر ایمنی به فرد بیمار ، موجب دفع سلول ها می گردد . سلول های بنیادی ، سلول هایی هستند که واقعا می توانند به هر کدام از 200 نوع سلول بدن انسان تبدیل شوند . برای انجام این نوع درمان دو چالش در پیش رو وجود دارد : 1- وادار کردن سلول های بنیادی به تبدیل شدن به سلول مورد نظر 2- وادار کردن بدن به پذیرفتن آنها . اولین مشکل در مورد استفاده از سلول های بنیادی منبع به دست آوردن آنها است . هر کسی دارای سلول های بنیادی می باشد ، مثلا در مغز استخوان ، اما در کودکان و بالغین این سلول ها قبلا کمی تخصصی شده اند . بسیاری از محققین شک دارند که آیا این سلول ها می توانند به انواع سلول های مورد نیاز تبدیل شوند یا خیر . بنابراین در انجام تحقیقات و معالجات از سلول های بنیادی جنینی استفاده می شود که هنوز تخصصی نشده اند . امروزه اکثر سلول های بنیادی را از جنین های IVF و یا سقط شده به دست می آورند . در مورد IVF ، یک جنین 5 روزه –بلاستولا – در رحم یک زن کاشته می شود و 9 ماه بعد یک نوزاد متولد خواهد شد . جنین های اضافی برای موارد عدم موفقیت یا حاملگی های بعدی نگه دارای می شوند . برای تهیه سلول های بنیادی های جنینی برای تحقیق ، بعضی از سلول های بلاستولا های اضافی را خارج می کنند و در ظروف مجزا برای رشد ، کشت می دهند . برای تبدیل این سلول ها به دودمانهای سلولی بنیادی دائمی ( دارای عمر طولانی ) سلول ها با فاکتور های رشد خاصی تغذیه می شوند . بلاستولا ها در این عملیات از بین خواهند رفت . در دیابت نوع 1 ، به کمک تولید سلول های پانکراس به دنبال روشی برای جایگزین کردن سلول های سازنده انسولین از دست رفته می گردیم . هدف از این نوع درمان جلوگیری از تزریق دائم انسولین و جلوگیری از مشکلاتی است که بعدا زندگی بیماران را تهدید می کنند . در یکی از تحقیقات سلول های بنیادی جنینی موش را وادار به تبدیل شدن به سلول های تولید کننده انسولین کرده اند اما از این سلول ها نمی توان برای انسان استفاده کرد . در یک سری آزمایشات که در اسرائیل انجام گرفته اند توانسته اند به موش هایی که سیستم ایمنی انها توسط دستکاری ژنتیکی مهار شده ، سلول های بتای کلون شده پانکراس را پیوند دهند ، ولی در انسان نمی توان این کار را انجام داد و همچنین یکی از اهداف این نوع درمان جلوگیری از رد پیوند است زیرا دارو های سرکوبگر ایمنی اثرات نامطلوبی مثل ناهنجاری کلیوی و افزایش خطر ابتلا به سرطان را ایجاد می کنند . در یکی از پژوهش ها تلاش شده تا سلول های بنیادی را در حالی که توسط کپسولی احاطه شده اند به بدن وارد کنند تا مانع دفع ایمنی گردند . در درمان به کمک سلول های بنیادی برای جلوگیری از دفع بافت از هسته سلول های فرد بیمار استفاده می شود . دانشمندی به نام Skorecki در صدد است تا شکل تغییر یافته ای از این تکنیک را مورد استفاده قرار دهد و از ترکیب مهندسی ژنتیک و کلونینگ استفاده کند . او معتقد است که انجام therapeutic cloning برای هر بیمار به کمک سلول های خودی بسیار گران و غیر عملی است . در این روش قرار است سلول های بنیادی بالغ کلون شده را طوری تغییر ژنتیکی دهند که توسط سیستم ایمنی دفع نگردند و برای درمان هر بیماری می توان از این سلول ها استفاده کرد . تا کنون توانسته اند سلول های بنیادی انسان را به سلول های خون ، عصبی و سلول های بتای پانکراس تبدیل کنند . اما اگر بر مشکل دفع پیوند هم غلبه شود سوالی که باقی می ماند این است که آیا سلول های پیوند شده در بدن عملکرد نرمال خواهند داشت یا نه ؟ مثلا در این مورد در استرالیا سلول های عصبی تولید شده اند و به مغز نوزاد موش پیوند شده اند و عملکرد طبیعی داشته اند . اما هنوز هم قطعیت این موضوع در انسان و یا بیماری های دیگر مشخص نشده است . یکی از کاربرد هایSCNT جلوگیری از انتقال بیماری از والدین به نسل بعد می باشد ( بیماری هایی که بر اثر جهش یا ناهنجاری ژنوم هسته ای نمی باشند مثلا بیماری های میتوکندریایی) . میتوکندری های اسپرم به فرزند منتقل نمی شوند بنابراین بیماری های میتوکندریایی فقط از مادر به فرزند منتقل می شوند . برای جلوگیری از این بیماری ها می توان هسته یکی از سلول های یک جنین مبتلا به بیماری میتوکندریایی را خارج کرده و به سیتوپلاسم یک تخمک سالم منتقل کرد و این تخمک سالم را در رحم مادر کاشت. در یکی از آزمایشات انجام شده ، سلول های بنیادی جنینی به مغز موشهای تازه متولد شده ای که از بیماری مشابه با multiple sclerosis رنج می بردند تزریق شدند . این موشها فاقد سلول های تولید کننده غلاف میلین بودند. سلول های تزریق شده به تمام مناطق مغز این موشها مهاجرت کرده و خود را به انواع سلول های از دست رفته تبدیل کردند و با جایگزین شدن سلول های تولید کننده غلاف میلین ، روند بیماری متوقف شد و بسیاری از موش ها به طور کامل بهبود یافتند . با دستکاری ژنتیکی در سلول های بنیادی می توان سلول های مقاوم به عوامل سرطان زا ، عوامل دارویی و ....... را انتخاب و جدا سازی نمود . به طوری که با وارد کردن ژن متیل گوانین متیل ترانسفر از (دارای نقش در ترمیم DNA) در سلول های بنیادی ، این سلول ها در in vitro به اثرات سمیت سلولی و ژنتیکی مواد سمی مانند Bis Cloro-ethyl nitrosurea (BCNU) و O4 Benzyl Guanin (O4BG) مقاوم شده و سپس با وارد کردن این سلول ها به موجود زنده و تیمار آن با این دارو ها سایر سلول ها حذف و سلول های مقاوم به این مواد شیمیایی انتخاب و تکثیر می شوند. سلولهای بنیادی پوششی بالغ در بین کراتینو سیت های غشاء پایه پوست دیده می شوند . این سلول ها باعث تولید سلول های جدید جهت ترمیم بافت سطحی پوست می شوند. سلول های بنیادی پوششی در تولید بافت پوست تولید شده به روش مهندسی بافت کاربرد داشته و این فرآورده ها امروزه کاربرد های کلینیکی متفاوتی از قبیل بانک پوست ، ترمیم سوختگی ها و ...... دارند. همچنین سلول های بنیادی پوست باعث تولید پوشت مصنوعی و پیوندی جهت درمان زخم ها و بیماری هایی از قبیل vitteligo می شوند.

methodical25 بازدید : 82 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)
آستیگماتیسم (astigmatism) یك نقص خفیف و به راحتی قابل درمان انحنای چشم شماست که باعث تاری دید می‌شود.
آستیگماتیسم هنگامی به وجود می آید كه لایه خارجی و شفاف جلوی چشم یعنی قرنیه و یا عدسی چشم كه درون چشم قرار دارد، انحنایش در یك جهت كمی متفاوت از انحنایش در جهت دیگر است.
به این ترتیب سطح قرنیه یا عدسی در بعضی نواحی مسطح‌تر یا منحنی‌تر از نواحی دیگر است.
هنگامی كه قرنیه دارای اعوجاج باشد، شما مبتلا به "آستیگماتیسم قرنیه‌ای" هستید. هنگامی كه عدسی دارای اعوجاج باشد" آستیگماتیسم عدسی" دارید.
هر دو نوع آستیگماتیسم، تاری دید ایجاد می‌كند، اما اغلب موارد آستیگماتیسم ناشی از نایكنواختی انحنای قرنیه است.


فرد مبتلا به آستیگماتیسم هم در فاصله نزدیك و هم در فاصله دور تاری دید دارد.
آستیگماتیسم معمولاً از هنگام تولد وجود دارد و ممكن است با دوربینی یا نزدیك بینی تركیب شود. معمولاً این عارضه ثابت می‌ماند و در طول زمان بهتر یا بدتر نمی شود.
بسیاری از افرادی كه دارای مقدار اندكی آستیگماتیسم هستند که مقدار آن قدر زیاد نیست كه نیاز به عمل تصحیحی داشته باشد.
● علائم و نشانه‌ها
علائم و نشانه های آستیگماتیسم شامل موارد زیر است:
▪ اعوجاج در بخش هایی از میدان بینایی.
▪ تاری خطوط عمودی، افقی یا مایل.
● علل
▪ در چشم شما دو بخش وجود دارد كه مسئول متمركز كردن تصاویر هستند: قرنیه و عدسی.
▪ در چشم طبیعی این عناصر كانونی كننده انحنایی یكدست مانند سطح یك توپ لاستیكی دارند.
▪ قرنیه و عدسی با داشتن چنین سطح منحنی همه شعاع های نور وارد شده به چشم را به یك میزان خم می‌كنند (می‌شكنند) و یك تصویر متمركز واضح بر روی پرده حساس پشت چشم یعنی شبكیه ایجاد می‌كنند.
اما اگر انحنای قرنیه یا عدسی یكدست نباشد، شعاع های نور به طور یكسان نمی‌شكنند، در این حالت شما دچار خطای انكسار نور هستید.
آستیگماتیسم یكی از اشكال مختلف خطاهای انكسار نور در چشم است. در آستیگماتیسم، قرنیه یا عدسی در یك جهت انحنای بیشتری از جهت دیگر دارد.
آستیگماتیسم تصحیح نشده باعث تاری دید می شود. در این حالت تاری دید در یك جهت _ افقی، عمودی یا مایل _ بیش از جهت دیگر وجود دارد.
آستیگماتیسم ممكن است در تركیب با سایر خطاهای انكساری مثل نزدیك بینی یا دوربینی رخ دهد:
▪ در نزدیك بینی (میوپی) انحنای قرنیه بیشتر از حد عادی است یا كره چشم درازای بیش از حد طبیعی دارد. در نتیجه شعاع های نور به جای آنكه دقیقاً روی شبكیه متمركز شوند، در جلوی شبكیه به هم می رسند و اشیای دور تصویری مبهم خواهند داشت.
▪ در دوربینی (هیپروپی) انحنای قرنیه كمتر از حد عادی است یا كره چشم طول كمتر از حد طبیعی دارد، در نتیجه حالت عكس نزدیك بینی رخ می‌دهد. نور در پشت چشم متمركز می‌شود و تصویر اشیای نزدیك تار می‌شود اما دید دور عادی باقی می‌ماند.
▪ در اغلب موارد آستیگماتیسم از هنگام تولد وجود دارد. ممكن است آستیگماتیسم در نتیجه وارد شدن آسیب به چشم بیمار یا جراحی رخ دهد.
▪ آستیگماتیسم با مطالعه در نور كم یا تماشای تلویزیون از فاصله نزدیك بهتر یا بدتر نمی‌شود.
● چه هنگامی باید به چشم پزشك مراجعه كرد
اگر درجه آستیگماتیسم چشم شما آن قدر باشد كه در كاری كه می خواهید انجام دهید اختلال ایجاد كند یا اگر كیفیت بینایی تان مانع رضایت شما از نحوه فعالیت هایتان است، به چشم پزشك مراجعه كنید.

چشم پزشك درجه آستیگماتیسم شما را تعیین می كند و در مورد اینكه چه روشی را برای تصحیح بینایی تان انتخاب كنید به شما مشاوره خواهد داد.
تغییر درجه آستیگماتیسم چشم در طول زندگی اگر اصولاً رخ دهد، بسیار تدریجی و كند است.
انجام معاینات منظم چشم، راه مناسبی برای شناسایی تغییرات حدت بینایی است تا در صورت لزوم عینك یا لنز تماسی برای شما تجویز شود یا شماره آنها تصحیح شود.یك فرد بزرگسال سالم باید تا ۵۰ سالگی هر سه تا پنج سال یك بار معاینه چشم انجام دهد.
پس از ۵۰ سالگی فواصل معاینات كمتر کنید. اگر دچار مشكلات انكساری مانند آستیگماتیسم هستید، هر دو سال یك بار به هر تعدادی كه چشم پزشكتان توصیه می كند، به او مراجعه كنید.
● تشخیص بیماری
چشم پزشك شما ممكن است از ابزارهایی كه در زیر می آید برای معاینه چشم شما استفاده كند:
▪ قرنیه‌سنج (Keratometer) : چشم پزشك در قرنیه سنجی با استفاده از دستگاهی به نام قرنیه سنج یا كراتومتر میزان و جهت گیری آستیگماتیسم قرنیه‌ای را با اندازه گیری میزان نور منعكس شده از سطح قرنیه مشخص می‌كند.
▪ كراتوسكوپ و ویدئوكراتوسكوپ: این ابزارها برای تشخیص و تعیین مقدار انحنای سطح قرنیه در صورت وجود آستیگماتیسم مورد استفاده قرار می گیرند.
كراتوسكوپ حلقه‌های نورانی را روی قرنیه می افكند. سپس انعكاس این حلقه های نورانی روی قرنیه از طریق كراتوسكوپ مورد مشاهده قرار می‌گیرد و برحسب شكل و فواصل این حلقه‌ها می توان میزان آستیگماتیسم قرنیه را محاسبه كرد.
با اتصال كراتوسكوپ به یك دوربین ویدئویی، ویدئوكراتوسكوپ ساخته شده است، كه با آن می توان تصویر قرنیه را روی یك صفحه تلویزیونی دید.
ویدئوكراتوسكوپ رایج ترین وسیله مورد استفاده برای تعیین مقدار انحنای سطح قرنیه در آزمونی است كه مكان‌نگاری (توپوگرافی) قرنیه نامیده می شود.
● درمان
هدف درمان آستیگماتیسم تصحیح انحنای نایكنواخت قرنیه است كه باعث تاری دید می‌شود. درمان شامل تجویز عدسی های تصحیح كننده به صورت عینك یا لنز تماسی یا انجام جراحی تصحیحی می شود:
▪ اصلاح دید با تجویز عدسی تصحیح كننده: استفاده از عدسی های تصحیح كننده اثر ناشی از انحنای نایكنواخت قرنیه را برطرف می كند. عدسی تصحیح كننده ممكن است به صورت لنز تماسی یا عینك باشد.
▪ لنزهای تماسی: لنزهای تماسی هر دو آستیگماتیسم های قرنیه و عدسی چشم را تصحیح می كنند.
▪ انواع مختلفی از لنزهای تماسی در دسترس است: لنزهای سخت، لنزهای نرم، لنزهای یك بارمصرف، لنزهای با كاربرد طولانی مدت، لنزهای دوكانونی، لنزهای سخت نفوذپذیر نسبت به اكسیژن و.... با چشم پزشكتان در مورد اینكه كدامیك از این انواع مختلف لنز برای شما مناسب تر است، مشاوره كنید.
یك شیوه دیگر استفاده از لنز تماسی برای تصحیح آستیگماتیسم "روش ارتوكراتولوژی" یا Ortho-K است. در این روش شما چندین ساعت در روز لنز تماسی سخت به چشم می گذارید تا انحنای قرنیه تان تصحیح شود.
در روزهای بعد تعداد ساعات استفاده از لنز تماسی كاهش می یابد و در حدی كه شكل جدید قرنیه حفظ شود. البته اگر مدتی استفاده از این روش را قطع كنید، قرنیه چشم دوباره به شكل اولش بازمی‌گردد.
▪ عینك: در مواردی كه به دلایل مختلف استفاده از لنز تماسی از جمله ترجیح بیمار امكان‌پذیر نیست، انواع مختلف عینك می‌تواند جانشین مناسبی برای لنز تماسی باشد.
▪ جراحی برای تصحیح عیوب انكساری: در روش جراحی با شكل دهی مجدد به سطح قرنیه، آستیگماتیسم تصحیح می‌شود.
methodical25 بازدید : 95 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

پوکی استخوان (Osteoprosis)یک بیماری شایع متابولیک استخوان بوده و در آن کاهش عمومی و شدید در توده استخوانی (پوک شدن استخوان) بوجود می‌آید. که در آن عناصر تشکیل دهنده استخوان از نظر کیفیت تغییر نمی‌کند، ولی از نظر کمیت کاهش می‌یابد. در این بیماری به فعالیت استئوکلاسته افزوده می‌شود. استئوپورزپیری ، پدیده فیزیولوژیکی نزد افراد مسن محسوب می‌شود. این بیماری وقتی بروز می‌کند که کاهش توده استخوان بیش از حد سریع باشد. در ضمن خانمها بسیار بیشتر از آقایان دچار پوکی استخوان می‌شوند. و همینطور با افزایش سن احتمال بروز پوکی استخوان بیشتر می‌شود.
● علل ابتلا به پوکی استخوان
آسیب شناسی دقیق استئوپورز ناشناخته است. عوامل مستعد کننده عبارتند از:
کاهش و از بین بردن فعالیت عضو به علت حرکت طولانی مدت.
رژیمهای غذایی با کمبود مواد پروتئین ، دریافت ناکافی کلسیم ، کمبود ویتامین D و مصرف زیاد کافئین.
▪ شروع یائسگی:
استروژن هورمون زنانه‌ای که از کاهش توده استخوان جلوگیری می‌کند. تولید استروژن در تخمدانها بعد از یائسگی متوقف می‌شود، ‌در نتیجه از دست رفتن توده استخوان تسریع می‌شود. زنانی که یائسگی زودرس دارند (قبل از ۴۵ سالگی)، مانند بانوانی که تخمدانهای آنها با جراحی از بدن خارج شده است، بیشتر در معرض ابتلاء به پوکی استخوان هستند.
▪ سابقه خانوادگی:
وراثت بر میزان استخوانهای شما و سرعت از دست رفتن آنها تاثیر دارند.
▪ استخوانهای کوچک:
بانوانی که دارای استخوانهایی کوچک بوده یا کوتاه قد و یا لاغر هستند به خاطر وجود توده استخوانی کمتر، ‌به بروز پوکی استخوان مستعد‌ترند.
▪ پیشنیه قومی:
بانوان اروپای شمالی یا آسیایی تبار بیشتر در معرض ابتلاء به پوکی استخوان هستند.
▪ بعضی بیماریها:
بیماریهایی نظیر تیروئید، کلیه و برخی سرطانها ممکن است به پوکی استخوان منتهی شوند. تجویز بعضی داروها به مدت طولانی مثل کورتیکواستروئیدها و هپارین.
● علایم بالینی
توده استخوانی هر فرد معمولا در ۳۰ تا ۳۵ سالگی به بیشترین میزان خود می‌رسد. پس از این سن ، کاهش توده استخوان به صورت یک روند طبیعی پیری آغاز می‌شود. ۵۰ درصد افراد بیش از ۶۵ درصد سال سفید پوست استئوپروز داشته و فقط در ۲۰ درصد از این افراد علایم بالینی وجود دارد. ۳۰ درصد افرادی که به سن ۷۵ سالگی رسیده‌اند، دچار شکستگی ناشی از استئوپروز می‌شوند. شایعترین علل این شکستگیها عبارتند از: جسم مهره‌ها ، لگن ، گردن ، استخوان ران ، انتهای فوقانی بازو و انتهای تحتانی ساعد ، علاوه بر شکستگیهای این بیماران از درد کمر ، پشت و قوز‌دار شدن پشت شکایت دارند. ولی برخلاف استئومالاسی ، مبتلایان از ضعف عمومی و ضعف عضلانی شکایتی ندارند.
در بعضی از موارد استئوپروز و استئومالاسی تواما وجود دارد. دفورمیتی قفسه سینه به صورت کوتاهی قامت ، مشکل دولاشدن (خم شدن به سمت جلو) ، کیفوز مشخص ستون مهره‌ای سینه‌ای که ممکن است در پشت ایجاد شود. بدشکلی ستون مهره‌ای و فضای دنده‌ای ممکن است باعث نارسایی تنفسی شود.به علت ناتوانی در بهبودی از آسیب‌های وارده ممکن است دچار پوکی استخوان شوید، بدون آنکه از بیماری خود اطلاع داشته باشید به همین دلیل است که پوکی استخوان بیماری بی‌سر و صدا نامیده می‌شود.
● پوکی استخوان
در مراحل اولیه بروز پوکی استخوان،‌ علایم به ندرت ظاهر می‌شود، که این امر تشخیص بیماری را دشوار می‌کند. پوکی استخوان در مراحل بعدی موجب بروز مشکلات ذیل می‌شود. شکستگی مفاصل‌ ران ، کمر و ستون مهره‌ها که غالبا این اولین علامت است. کمردرد شدیدی در یک نقطه خاص که نشانه یک شکستگی می‌باشد. قوز کردن پشت که موجب انحنای پشت یا قوز درآوردن می‌شود. کوتاه شدن قد در اثر پوکی استخوان در طی سالهای متمادی ایجاد می‌شود.
● عوامل خطری قابل کنترل
▪ وزن:
وزن کم بانوان بسیار لاغر که عادت ماهانه آنها را مختل کند، این خانمها در معرض خطر پوکی استخوان قرار می‌گیرند، (زنانی که دارای اضافه وزن هستند معمولا در معرض خطر نیستند ولی احتمال ابتلاء به ناراحتیهای دیگر در آنها زیادتر است).
▪ ورزش نکردن:
نداشتن فعالیت، کاهش توده استخوان را تسریع می‌کند. ورزش مناسب به افزایش مقدار استخوان و سلامتی بیشتر شما کمک می‌کند. مصرف مشروب و یا نوشابه‌های کافئین‌دار این مواد در استفاده بدن شما از کلیسم اختلال ایجاد می‌کنند. همچنین افرادی که مشروب مصرف می‌کنند غالبا برنامه غذایی نامناسبی داشته و کم ورزش می‌کنند.
کمبود کلسیم در برنامه غذایی: کلسیم استخوانها را قدرتمند می‌کند. اگر به قدر کافی کلسیم مصرف نمی‌کنید بدن شما سلولهای استخوانی را تخریب می‌کند تا کلسیم مورد نیاز خود را به دست آورد.
▪ سیگار کشیدن:
زنانی که سیگار می‌کشند بیشتر از خانمهایی که سیگار نمی‌کشند دچار پوکی استخوان (و سایر بیماریها) می‌شوند.
بعضی داروهای تجویزی نظیر کورتیکواستروئیدهای خوراکی که معمولا برای درمان آسم و آرتروز مصرف می‌شود.
برنامه غذایی پروتئین - کمبود ویتامین D (ویتامین D به بدن شما کمک می‌کند تا از کلسیم برای ساختن استخوانهای محکم استفاده کنید).
● ارزیابی تشخیصی
▪ علایم رادیولوژی
کاهش تراکم استخوان ، همچنین کاهش تعداد و صفحات تیغه‌های استخوان که بخصوص در جسم مهره‌ها ، گردن و استخوان ران مشهود است. فضای بین مهره‌ای افزایش یافته و سطح بالایی و پایینی جسم مهره گرد می‌شود. شکستگی مرضی در مهره‌ها باعث مقعرالطرفین شدن شکل آنها می‌گردد.
▪ علایم آزمایشگاهی
کلسیم ، فسفر و آلکالین فسفاتاز سرم طبیعی است. بیوپسی استخوان به تشخیص کمک می‌کند.
▪ آزمایشهای سنجش تراکم استخوان
این آزمایشها برای تشخیص و پیگیری درمان پوکی استخوان ،‌ دقیقتر از عکسبرداری با اشعه هستند. پرتوهای ایکسمعمولا برای تشخیص پوکی استخوان مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. این پرتوها که به دلایل دیگری استفاه می‌شود ممکن است پوکی استخوان را نیز در حالتی که حدود ۲۵ تا ۴۰ درصد توده استخوان از بین رفته باشد نشان دهد. بله ولی این امر دشوار است در بیشتر موارد پوکی استخوان تشخیص داده نمی‌شود تا این که فرد دچار شکستگی استخوان شود.
● شیوه درمان
در صورت مشخص بودن علت استئوپروز باید آن را درمان کرد. هدف از درمان ، جلوگیری از پیشرفت بیماری و کمک به بهبود آن می‌باشد. تغییر در رژیم غذایی ، مواد پروتئینی ، کلسیم مکمل ، املاح و ویتامین‌ها و مخصوصا ویتامین D باید، مقدار کافی از راه غذایی و دارویی به این بیماران داده شود. کلسی تونین ، از دست دادن استخوان را مهار می‌کند. تجویز استروژن یا استروژن همراه با پروژسترون و اندروژن و املاح فلوئور در درمان این بیماران موثر است. اگر چه از علایم هشدار دهنده مهم در شما بروز نکرده باشد، ممکن است مبتلا به پوکی استخوان شده باشید. گرچه پوکی استخوان را نمی‌توان بطور قطعی درمان کرد، ولی درمان نسبی آن امکانپذیرست.

methodical25 بازدید : 81 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

آنفولانزا یك بیماری ویروسی است كه بخش‌های بالایی مجراهای تنفسی را درگیر می‌كند. این بیماری به‌ناگاه رخ می‌دهد و نشانه‌هایی مانند تب، كوفتگی و درد در بدن، سر درد، خستگی، از دست دادن اشتها، سرفه‌ی خشك و گلوی دردناك یا خشك را بروز می‌دهد. انفولانزا با سرماخوردگی تفاوت دارد؛ به طور معمول نشانه‌های آنفولانزا شدید‌تر است و بیمار اغلب نسبت به سرماخوردگی زمان بیش‌تری از كار و مدرسه بازمی‌ماند.
بیش‌تر مردم بدون مشكل جدی از این بیماری رهایی می‌یابند، اما گاهی بیماری به عفونت باكتریایی، از جمله عفونت گوش، عفونت سینوس‌ها یا عفونت مجراهای تنفسی(برونشیت)، می‌انجامد. البته، با نگهداری مناسب از بیمار در خانه می‌توان از این عفونت‌ها پیش‌گیری كرد. در برخی بیماران ممكن است عفونت‌های دردسر سازتری مانند نومونیا به وجود بیاید. بیمارانی كه در خطر چنین عفونتی هستند و باید در بیمارستان بسری شوند، عبارت‌اند از: بچه‌های كم سن، بزرگسالان ۶۵ ساله یا بیش‌تر و كسانی كه ناراحتی‌های پزشكی جدی دارند.
● چه چیزی آنفولانزا را به وجود می‌آورد؟
ـ دو نوع ویروس آنفولانزا، A و B ، باعث آنفولانزا می‌شوند. به طور معمول نوع A عامل همه‌گیری سالانه‌ای است كه رخ می‌دهد. این ویروس‌ها پیوسته تغییر می‌كنند و زیرنوع‌ها یا سوش‌هایی را تولید می‌كنند كه با ویروس اولی تفاوت دارند اما برخی از ویژگی‌های آن را حفظ كرده‌اند. سوش‌های ویروس آنفولانزا كه باعث آنفولانزا می‌شوند ممكن است از سالی به سال دیگر تفاوت داشته باشد.
● نشانه‌های آنفولانزا چیست؟
ـ آنفولانزا با تب، سرفه، احساس سردی همراه با لرز، كوفتگی و درد در بدن، سر درد و خستگی همراه است. این نشانه‌ها به طور معمول ۳ تا ۴ روز ادامه دارند و پس از آن ممكن است بیمار برای یك هفته‌ی دیگر یا بیش‌تر، سرفه‌های خشك، آب‌ریزش بینی و گلودرد داشته باشد. دوره‌ی كمون(شكل‌گیری)، یعنی زمانی كه فرد در معرض ویروس آنفولانزا قرار می‌گیرد تا زمانی كه نشانه‌های بیماری را بروز می‌دهد، ۱ تا ۴ روز است.
اگرچه مردم اغلب واژه‌ی آنفولانزا را برای هر نوع بیماری به كار می‌برند كه نشانه‌هایی مانند آنفولانزا دارد( مانند سرماخوردگی معمولی یا ویروس معده)، آنفولانزا یك بیماری ویروسی مجزا با نشانه‌های ویژه‌ی خود است و به‌طور معمول در زمان‌های ویژه‌ای از سال، پایان پاییز و طی زمستان، رخ می‌دهد.
● آنفولانزا چگونه تشخیص داده می‌شود؟
ـ متخصصان بهداشت به طور معمول آنفولانزا را از روی نشانه‌های آن تشخیص می‌دهند، به‌ویژه اگر موردهای مشابه زیادی از بیماری در جامعه دیده شود و مركز بهداشت منطقه شیوع بیماری را تایید كرده باشد. به طور معمول به آزمون‌های مرسوم از افرادی كه نشانه‌های شاخص آنفولانزا را دارند، نیازی نیست. به‌ندرت، با آزمون نمونه‌ی خون یا مایع بینی یا گلو، ویروس آنفولانزا را شناسایی می‌كنند.
● آنفولانزا چگونه درمان می‌شود؟
ـ مراقبت و استراحت در خانه همه‌ی چیزی است كه برای تسكین نشانه‌های آنفولانزا نیاز هست. باوجود این، داروهای ضد ویروس برای كاهش مدت زمان بیماری و شدت نشانه‌ها نیز وجود دارد. این داروها به‌ویژه برای افراد مسن و كسانی كه خطر شدت گرفتن پیامدهای بیماری در آنان بالاست، مفید هستند. مصرف این داروها را طی دو روز پس از بروز نخستین نشانه‌ها باید آغاز كرد. مصرف این داروها به دستور پزشك نیاز دارد.
● درمان خانگی آنفولانزا چیست؟
ـ استراحت، استراحت و استراحت. برای كاهش تب و سر درد می‌توانید از استامینوفن یا ایبوپروفن استفاده كنید. دكانجستانت‌ها می‌توانند آبریزش بینی را كاهش دهند و از فشار و درد بافت‌های باد كرده در صورت و پشت پرده‌ی صماخ گوش بكاهند. با نوشیدن مایع و ضد سرفه‌هایی كه به تجویز پزشك نیاز ندارند، می‌توانید از سرفه‌ها بكاهید. شستن دست و صورت و پاشویه، البته نه با آب بسیار سرد، نیز به كاهش تب كمك می‌كند.
● آیا ازآنفولانزا می‌توان پیش‌گیری كرد؟
ـ شما با واكسینه‌شدن سالانه علیه ویروس آنفولانزا می‌توانید از این بیماری پیش‌گیری كنید. این واكسن به بدن شما تزریق می شود و بهترین زمان برای این كار ماه مهر و آبان است. این واكسن را به كودكان بالا‌تر از ۶ ماه و هر فردی كه می‌خواهد به پیش‌گیری از این بیمار كمك كند، تزریق كرد. این واكسن برای افراد زیر سفارش می‌شود:
۱) همه‌ی كودكان۶ تا ۲۳ ماهه
۲) همه‌ی بزرگسالان بالاتر از ۵۰ سال
۳) بزرگسالان و كودكان ۲ ساله و بیش‌تر كه به ناراحتی‌های دیگری مانند آسم، بیماری قلبی، ناراحتی‌های تنفسی یا بیماری‌های دستگاه ایمنی دچار هستند
۴) زنانی كه طی فصل آنفولانزا باردار هستند
واكسنی دیگر نیز به بازار آمده است كه نوعی افشانه‌ی بینی است و برای كودكان سالم و بزرگسالان ۵ تا ۴۹ سال مناسب است. این واكسن به زنان باردار و كسانی كه بیماری‌ دستگاه ایمنی دارند، داده نمی‌شود.
● بیش‌تر بدانیم
همه‌گیری‌ گسترده‌ی آنفولانزا درپی تغییرهای شگرفی در ویروس آنفولانزا رخ می‌دهد. این همه‌گیری حدود هر ۱۰ سال رخ می‌دهد. وقتی تغییر شگرفی در ویروس رخ می‌دهد، افرادی كه به آنفولانزا مبتلا شده‌اند، با شدن بیش‌تری بیمار می‌شوند.
ویروس سرماخوردگی از فردی به فرد دیگر منتقل می‌شود. قطره‌های كوچكی از سرفه یا عطسه‌ی دیگران، چیزهایی مانند دستمال یا هوله كه به مایع بینی یا گلوی فرد بیمار آلوده شده باشد یا تماس با دست آلوده‌ی فرد مبتلا، می‌تواند شما را بیمار كند. از این رو، شستن دست‌ها، به‌ویژه طی زمستان، سفارش شده است.
افرادی كه به ویروس آنفولانزا آلوده شوند، ۱ روز پیش از این كه نشانه‌های بیماری بروز كند تا ۵ روز پس از بروز آن، می‌توانند دیگران را آلوده كنند. بنابراین، ممكن است شما زمانی كه هنوز نمی‌دانید به این بیماری دچار شده‌اید، آن را به دیگران انتقال دهید.
دور نگه‌داشتن دست‌ها از بینی، چشم‌ها و دهان نیز به پیش‌گیری از بیماری كمك می‌كند. احتمال این كه ویروس از این راه‌ها به بدن شما وارد شود، زیاد است.
ورزش منظم، غذای مناسب، سیگار نكشیدن به پیشگری از آنفولانزا كمك می‌كند.دود سیگار به پوشش مجراهای تنفسی و شش‌ها آسیب می‌رساند و آن‌ها را به ویروس‌ حساس می‌كند.
آنفولانزا به طور معمول طی ۵ تا ۷ روز فروكش می‌كند. البته، خستگی آن ممكن است ادامه داشته باشد. گاهی ممكن است به عفونت‌های باكتریایی نیز دچار شوید كه در این صورت باید بی‌درنگ به پزشك مراجعه كنید. عفونت گوش، مجراهای تنفسی و سینوس‌ها از نشانه‌های عفونت باكتریایی است.
شما به مصرف آنتی‌بیوتیك نمی‌توانید از این بیماری پیش‌گیری یا آن را درمان كنید. آنتی‌بیوتیك‌ها برای مبارزه با باكتری‌ها مناسب هستند و روی ویروس‌ها اثری ندارند. البته، آنتی‌بیوتیك‌ها باید همواره با نظر پزشك مصرف شوند.
مصرف فراوان ویتامین‌ها، مواد معدنی، مانند قرص‌های ویتامین سی و روی یا داروهای گیاهی به درمان یا پیشگیری از آنفولانزا كمك نمی‌كنند و بهتر است به رژیم غذایی سالم توجه بیش‌تری داشته باشیم.

methodical25 بازدید : 71 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

غذا‌هاي خواب‌آور،غذا‌هاي خواب بر

آيا مي‌دانستيد خواب شما تحت تأثير آنچه مي‌خوريد،قرار دارد و يكي از كليد‌هاي موفقيت در داشتن خواب راحت شبانه انتخاب غذا‌هاي ‌صحيح است؟آيا از اختلالات خواب رنج مي‌بريد؟مطلب زير را بخوانيد تا به شما كمك كنيم خوابي سرشار از آرامش داشته باشيد...

 

آيا مي‌دانستيد خواب شما تحت تأثير آنچه مي‌خوريد،قرار دارد و يكي از كليد‌هاي موفقيت در داشتن خواب راحت شبانه انتخاب غذا‌هاي ‌صحيح است؟آيا از اختلالات خواب رنج مي‌بريد؟مطلب زير را بخوانيد تا به شما كمك كنيم خوابي سرشار از آرامش داشته باشيد.

براي داشتن خوابي عميق و لذت بخش بايد سعي كنيد مغز را با غذا‌هاي مصرفي آرام كنيم.بعضي غذا‌ها به داشتن خوابي پر آرامش كمك مي‌كنند كه آنها را از دسته‌ي خواب‌آوران مي‌ناميم و تعدادي نيز شما را بيدار و فعال نگه مي‌دارند كه آن دسته را بيدار كننده‌ها مي‌ناميم.

خواب‌آور‌ها،غذا‌هاي حاوي تريتوفان هستند.تريتوفان آمينو اسيدي است كه بدن براي توليد يك انتقال دهنده عصبي بنام سروتونين به آن نياز دارد.سروتونين ماده‌اي است كه ترافيك عصبي مغز را كنترل مي‌كند وموجب بروز آرامش و خواب‌‌آلودگي مي‌شود.بنابراين تريتوفان ماده‌ي خامي است كه مغز با استفاده از آن،انتقال دهنده‌هاي آرامش بخش عصبي را توليد مي‌كند.

 

هرچه تريتوفان بيشتري در دسترس بدن باشد،شما بيشتر احساس خواب‌آلودگي  مي‌كنيد.بر خلاف آن بيدار‌كننده ‌ها،غذا‌هايي هستند كه مواد شيميايي عصبي را تحريك كرده و موجب سر زندگي و هوشياري مغز مي‌شوند.استفاده از غذا‌هاي حاوي كربوهيدرات‌ها به همراه تريتوفان،اين آميتو اسيد به ميزان بالاتري مغز در اختيار مغز قرار مي‌دهد.ولي مصرف غذا‌هاي سرشار از پروتيين بدون هيچ كربو‌هيدراتي شما را بيدار نگه مي‌دارد زيرا غذا‌هاي سرشار از پروتيين داراي آمينو اسيدي بنام تيروزين اسيد هستندكه مغز را فعال مي‌كند.شما متوانيد با در نظر گرفتن خاصيت‌هاي غذا‌ها در موقيت‌هاي گوناگون،انتخاب‌‌هاي درست داشته باشيد .براي مثال بهترين انتخاب براي صبحانه و ناهار دانش‌آموزان تركيبي از پروتيين بالا و ميزان متوسطي كربو‌هيدرات است.اما شام و خوراكي‌هاي قبل از خواب بهتر است حاوي كربو هيدرات‌هاي مركب و ميزان كمي پروتيين باشد.ولي غذا‌هاي تهيه شده با قند ساده مانند شكر نه تنها موجب خواب راحت نمي‌شود بلكه با بالا بردن سريع قند خون و ترشح هورمون‌هاي استرس‌زا،تأثير آرامش بخش تريتوفان‌ها را از بين مي‌برند و شما را بيشتر بيدار نگه مي‌دارند.بهترين خوراكي قبل از خواب،تركيبي از كربو هيدرات‌،پروتيين و اندكي كلسيم است زيرا كلسيم به تريتوفان‌ها عمل مي‌كند تا بهتر مواد آرامش بخش عصبي بسازد به همين دليل غذا‌هايي مانند شير و ماست انتخاب‌هاي خوبي براي غذا‌هاي‌‌ قبل‌ازخواب است.

 

چه غذا‌هايي بخوريم؟

غذا‌هايي كه سرشار از تريتوفان‌ها هستند و به خواب راحت كمك مي‌كنند شامل موارد زير هستند:لبنات،حبوبات،گوشت ماكيان،تخم‌مرغ،غذا‌هاي دريايي،غلات كاملو انواع فراورده‌هاي سويا.

هرچه غذا سبك‌تر باشد،احتمال رلحت خوابيدن شما هم بيشتر مي‌شود.غذا‌هاي پر چرب و مقدار زياد غذا در هر وعده كار دستگاه گوارش را بيشتر كرده و توليد گاز و نفخ موجبات بي خوابي را فراهم مي‌كند.اگر دچار سوزش معده يا رفلكس مري هستيد به خصوص در وعده شام از ادويه استفاده نكنيد.يكي ديگر از روش‌ها زود شام خوردن است .هيچ‌گاه ديرتر از ساعت9 شام نخوريد زيرا خوابيدن با شكم پر ممكن است به خواب سريع‌تر شما منجرشود ولي به دليل كار مداوم دستگاه گوارش بارها از خواب بيدار مي‌شويد.

 

چه غذا‌هايي نخوريم؟

كافيين ماده‌اي است كه بيشترين تأثير را در بيدار كننده‌گي دارد.زيرا به عنوان يك ماده‌ي محرك نه تنها فعاليت سيستم عصبي بلكه ساير دستگا‌هاي بدن مانند ضربان قلب،توليد ادرار،تعداد تنفس و توليد اسيد معده را نيز افزايش مي‌دهد.علاوه بر آن آزاد كردن قند از كبد به كار مي‌اندازد كه نتيجه‌ي آن احساس تمايل به شيريني است تا اين كمبود ذخيره‌ قند كبد جبران شود.برخي از افراد به كافيين حساس‌ترند.بايد ظرفيت كافيين خود را بدانيدزمان مصرف كافيين خود را نيز تنظيم كنيد زيرا در بيشتر افراد تأثير كافيين طي شش ساعت از بين مي‌رود،  بنابراين يك قهوه صبحگاهي  يا نوشيدن كافيين در هنگام ناهار موجب بي خوابي شبانه نمي‌شوند اما قهوه،چاي و نوشيدن‌هاي حاوي كولا از غروب به بعد مي‌توانند موجب بي خوابي شوند.

بهتر است بدانيد كه چه غذا‌هايي كافيين بيشتري دارند.به عنوان مثال،در 120سي‌سي قهوه دم كرده 105ميلي گرم كافيين،در 120سي‌سي قهوه فوزي55ميلي گرم و در 120سي‌سي چاي35ميلي گرم كافيين وجود دارد.بنابراين بيشترين ميزان كافيين در قهوه،كولا  و چاي وجود دارد وبر خلاف تصور بيشتر مردم شكلات كافيين بالايي ندارد.بعضي از دارو‌هاي بدون نسخه كه براي سردرد يا سرما خوردگي استفاده مي‌شوند،ممكن است با كافيين تركيب شده باشند،به خصوص اگر به كافيين  حساسيت داريد،حتماًقبل از مصرف از مواد تشكيل دهنده‌ي آن مطلع شويد.

methodical25 بازدید : 84 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

ماهی

ماهي ماده غذايي مفيدي است كه در مناطق شمالي و جنوبي كشورمان يعني مناطقي كه در كنار دريا واقع شده‌اند، جزو مواد اصلي و اساسي برنامه غذايي مردم اين مناطق محسوب مي‌شود.


ماهي داراي ارزش تغذيه اي بسيار بالايي است و اكثر مواد مغذي مفيد و ضروري براي انسان را به تنهايي داراست. ولي ويژگي مخصوص ماهي كه آن را بين ساير مواد غذايي حائز اهميت خاص ساخته است، نوع چربي موجود در آن است.

ماهي و محصولات دريايي با وجود آن كه جزو مواد غذايي حيواني هستند، ولي از نظر تركيب چربي با ساير مواد حيواني متفاوت‌اند. چربي موجود در مواد غذايي حيواني به طور عمده حاوي تركيباتي به نام اسيدهاي چرب اشباع شده هستند كه اين تركيبات موجب بالا بردن كلسترول و ساير چربي‌هاي نامطلوب خون مي‌شوند.

بنابراين افراط در مصرف چربي‌هاي حيواني، سلامت قلب و عروق را به خطر انداخته و در نهايت منجر به سكته‌هاي قلبي و مغزي مي‌شود. ولي ماهي و آبزيان با وجود آن كه از دسته مواد غذايي حيواني هستند با اين حال نوع چربي موجود در آنها مشابه مواد گياهي است و از اسيدهاي چرب اشباع نشده به نام امگا 3 در آبزيان وجود دارد كه اثرات بسيار مهمي‌در سلامت انسان به عهده دارد و در پيش‌گيري از بسياري از بيماريها و كنترل و كمك به بهبود اختلالات و عوارض مختلف نقش مهم و سازنده‌اي به عهده دارد.

جالب است بدانيم كه چربي موجود در بافت‌هاي ماهي و آبزيان تنها موجب افزايش كلسترول و ساير چربي‌هاي نامطلوب خون و عوارض قلبي و عروق كمك مؤثري نيز مي‌كند. ماهي از منابع بسيار خوب پروتئين محسوب مي‌شود. پروتئين موجود در ماهي از نظر كميت و كيفيت قابل توجه است، بدين معني كه پروتئين موجود در ماهي به شكلي است كه به آساني در دستگاه گوارش هضم و جذب مي‌شود و به طور تقريبا كامل در بدن به مصرف مي‌رسد.

ماهي يكي از منابع خوب آهن است و آهن در خونسازي و همچنين در حفظ مقاومت بدن در برابر ميكروب‌ها نقش مهمي‌به عهده دارد. آهن موجود در ماهي به گونه‌اي است كه جذب آن در دستگاه گوارش آسان بوده و به خوبي در بدن به مصرف مي‌رسد. علاوه بر آن آهن موجود در ماهي، جذب آهن منابع گياهي را هم افزايش مي‌دهد بنابراين نقش مهمي‌در پيشگيري از كم خوني ناشي (لينك)از فقر آهن به عهده دارد.

ماهي حاوي مقدار قابل توجهي ويتامين‌هاي گروه "B" در تنظيم فعاليت سلول هاي عصبي و در نتيجه در سلامت سيستم عصبي و نيز در سلامت پوست تاثير دارند. همچنين بعضي از انواع ويتامين‌هاي گروه "B"در خون سازي نيز مؤثرند. بنابراين با مصرف ماهي مي‌توانيم به سلامت اعصاب، شادابي، طراوت پوست و پيشگيري از كم خوني كمك كنيم .

ماده مغذي ديگري كه در ماهي به مقدار كافي وجود دارد روي(لينك) مي‌باشد. روي يك ماده مغذي است كه در رشد كودكان و نوجوانان و نيز در بلوغ جنسي نوجوانان تاثير مهمي‌دارد. كمبود اين ماده مغذي در دوران رشد موجب كوتاهي قد و در صورت كمبود شديد باعث كوتولگي مي‌شود. همچنين در دوران بلوغ منجر به تاخير در بلوغ جنسي مي‌شود. ماهي اين ماده غذايي مفيد با دارا بودن روي به ميزان كافي مي‌تواند به رشد و تنظيم بلوغ جنسي كمك كند.

ماهي از منابع غني فلوئور در سلامت و استحكام دندان‌ها و در پيشگيري و پوسيدگي دندان تاثير مهمي‌دارد. پس با مصرف ماهي مي‌توانيم به سلامت و استحكام دندان‌هاي خود كمك كنيم فلوئور همچنين در پيشگيري از استئوپروز يا پوكي استخوان(لينك) مؤثر است.

ماهي دريا از بهترين منابع يد به حساب مي‌آيد. يد يكي از مواد مغذي است كه تاثير مهمي‌در سلامت انسان دارد. يد در رشد اثرات قابل توجهي دارد و كمبود آن موجب اختلال در رشد و كوتاهي قد مي‌شود. بنابراين مصرف ماهي به مقدار كافي در دوران رشد ضروري است. يد همچنين در تكامل سيستم عصبي نقش مهمي‌دارد و چنانچه خانم‌ها در دوران بارداري مبتلا به كمبود شديد يد باشند، كودكانشان علاوه بر اختلال در رشد جسمي‌دچار عقب افتادگي ذهني نيز مي‌شوند و اين مشكل تا آخر عمر گريبان‌گير آنان خواهد شد. همچنين كمبود يد در شير مادر مي‌تواند منجر به اختلال در رشد جسمي‌ و ذهني كودك شيرخوار بشود.
 

مصرف ماهي "2" تا"3" بار در هفته در برنامه غذايي مادران باردار و شيرده مي‌تواند اثرات مثبتي در رشد جسمي‌و ذهني جنين و نوزاد داشته باشد. نقش ديگري كه يد در سلامت انسان به عهده دارد تاثير آن در متابوليسم مواد انرژي‌زا است. كمبود يد موجب كاهش متابوليسم مواد انرژي‌زا در بدن

شده و در نتيجه منجر به افزايش وزن و چاقي مي‌شود. يد در توليد مثل نيز مؤثر است و افراد مبتلا به گواتر ناشي از كمبود يد دچار اختلال در توليد مثل خواهند شد. مصرف ماهي و آبزيان مي‌تواند نياز انسان را به يد تامين كرده و از بروز عوارض ناشي از كمبود يد پيش‌گيري كند.

ماهي از منابع خوب فسفر محسوب مي‌شود. فسفر ماده اي است كه همراه كلسيم در سلامت و استحكام استخوان ها تاثير مهمي‌دارد. ماهي‌هايي كه با استخوان مصرف مي‌شوند مانند ماهي كيلكا و ساردين علاوه بر خواصي كه براي انواع ماهي‌ها ذكر شد حاوي مقدار قابل توجهي كلسيم نيز مي‌باشند. بنابراين در رشد، استحكام و سلامت استخوان‌ها و دندان‌ها مؤثرند.

ماهي و آبزيان با داشتن خواص تغذيه‌اي بسيار خوب مي‌توانند قسمت اعظم نيازمندي‌هاي تغذيه‌اي ما را تامين كنند. علاوه بر آن به علت داشتن تركيبات خاصي كه در چربي بدن آنها وجود دارد در پيشگيري از بسياري امراض و كنترل و درمان بيماري‌هاي مختلف نقش مهمي‌به عهده دارند.

ساردين ، ماهي هاي چرب آبهاي عميق:

فوايد آن شامل تامين اسيدهاي چرب ضروري است که براي تکامل سيستم عصبي و سلامت مغز و اعصاب لازم است و براي زنان حامله و شيرده بسيار توصيه مي شود و تاثير آن در درمان افسردگي به اثبات رسيده و همچنين حاوي اسيدهاي چرب امگا 3 است.

آيا ماهي منبع خوبي براي چربي هاي امگا-3 است؟

 ماهي ها، بخصوص ماهي هاي آبهاي سرد، ماهي هاي چربي دار (با چربي زياد) نظير سالمون، ساردين، ماهي تن و ماهي قزل آلا بدن انسان را در مقابل بيماري هاي قلبي محافظت مي نمايد. اسيدهاي چرب ضروري موجب جلوگيري از لخته شدن و چسبيدن پلاكتهاي خوني (بفرم پلاكهاي غني از كلسترول) به سطح داخلي عروق ميگردند.

اكثر حملات قلبي به علت ايجاد لخته هاي خوني در سرخرگها و سياهرگها - و جلوگيري از جريان مناسب خون در رگها-  صورت مي پذيرد. اسيدهاي چرب امگا-3 همچنين مي توانند در كاهش التهاب در بيماريهايي نظير آرتريت روماتوئيد نقش داشته باشند.

 

بدن تمام ماهي هاي آبهاي عميق حاوي چربي هاي امگا-3 ميباشد. بدن ميگو، خرچنگ دريايي و صدف خوراكي نيزبه اندازه ماهي آبهاي آزاد حاوي اسيدهاي چرب امگا-3 ميباشد. ماهي هاي غير پرورشي اسيد چرب امگا-3 خود را بواسطه خوردن جلبكها و پلانكتونها و ماهي هاي

ديگر بدست مي‌آورند. اگر رژيم غذايي ماهي هاي پرورشي حاوي اسيدهاي چرب امگا-3 نباشد رشد اين ماهي ها متوقف ميشود به همين علت پرورش دهندگان ماهي اين ماده مغذي را به غذاهاي ماهي مي افزايند. از اين رو ميتوان گفت كه  ماهي هاي پرورشي و دريايي از لحاظ مقدار اسيد هاي چرب امگا-3 تفاوتي با هم ندارند.

بجز گربه ماهي هاي پرورشي براي بدست آوردن چربي هاي امگا-3 حتما مجبور نيستيد ماهي بخوريد. شما ميتواند اين ماده مغذي را با خوردن مواد غذايي نظير غلات و حبوبات كامل مانند دانه هاي سويا(روغن گيري نشده) و دانه ها و مغزها بدست آوريد. دانه هاي بذر كتان غني ترين منبع غذايي اين ماده هاي مغذي هستند. جيوه حاصل از آلودگي هوا ، بواسطه باران وارد رودخانه ها و اقيانوس ها شده و بوسيله باكتريها به متيل جيوه تبديل ميشود و ماهي ها بواسطه خوردن جلبكها و پلانكتونها اين ماده غذايي را دريافت مي نمايند. تقريبا بدن تمام ماهي ها حاوي متيل جيوه يا Methyl Mercury ميباشد كه اين ماده شيميايي ميتواند منجر به بروز آسيب هاي عصبي بخصوص در كودكان گردد. ماهي هاي بزرگتر حاوي مقادير بيشتري از اين ماده شيميايي مي باشند

 

وزارت بهداشـت و درمـان استرالیا طبق تحقیقات اخیر خود
اعلام نموده که شهروندان استرالیایی می بایست در رژيم
غـذایی خـود بیشــتر از ماهی استفاده کنند. ماهی دارای
چــــربی بسیار پایینی می باشد، میزان پروتئین در آن بالا
بــــوده و منبع مناسب اسید های چرب امگا 3 می باشد.
تحـــــقیقات گویای این مطلب هستند که استفاده مکرر از
ماهی در وعده های غذایی– یک یا دو وعده در طول هفته
– ریسک ابتلا به بیماری در هر سنی را کاهش می دهد.
از این نوع بیماری ها می توان به آسم در کودکان و سرطان پروستات در بزرگسالان اشاره کرد. اگر بخواهیم که مزایای ماهی در طبخ از میان نرود، بهتر است آنرا بصورت آب پز، بخار پز، و کبابی مصرف کنیم.

مزایای مصرف ماهی

  • تنگی نفس (آسم) – کودکانی که در رژیم غذایی آنها ماهی وجود دارد نسبت به سایر کودکان، کمتر مبتلا به بیماری آسم می شوند.
  • مغز و چشم – به این دلیل که ماهی سرشار از اسید چربی به نام امگا 3 می باشد، سلامت بافت های ویژه مغز را تضمین نموده و سلامت شبکیه چشم را نیز به مراتب ارتقا می بخشد.
  • بیماری های قلبی-عروقی – اگر به طور هفتگی از ماهی مصرف شود، ریسک ابتلا به بیماری های قلبی و به ویژه سکته تا حد بسیار زیادی کاهش پیدا می کند چرا که ماهی از لخته شدن خون جلوگیری نموده، قابلیت ارتجاعی رگ های خونی را بهبود می بخشد، فشار خون را کاهش می دهد، چربی خون را پایین می آورد و کلسترول "خوب" خون را نیز افزایش می دهد.
  • از دست دادن حافظه – افراد مسنی که در طول هفته حداقل یک مرتبه از ماهی و یا سایر خوراک های دریایی استفاده می کنند، خطر کمتری در ابتلا به بیماری های مربوط به از دست دادن حافظه از جمله آلزایمر آنها را تهدید می کند.
  • افسردگی – افرادی که به طور مستمر از ماهی استفاده می کنند کمتر دچار افسرگی می شوند. (افسردگی ارتباط مستقیم با میزان امگا 3 موجود در مغز دارد.)
  • دیابت – ماهی به افرادی که مبتلا به بیماری دیابت هستند کمک می کند تا راحت تر بتوانند میزان قند موجود در خون خود را کنترل کنند.
  • بینایی – کودکانی که از شیر مادر تغذیه می کنند و مادران آنها در رژیم غذایی خود از ماهی استفاده می نمایند دارای قدرت بینایی بهتری نسبت به سایر کودکان می باشند. دلیل این امر ذخیره امگا 3 در شیر مادر و انتقال آن به کودک می باشد.
  • بیماری های التهابی – مصرف مکرر ماهی علائم بیماری هایی نظیر رماتیسم مفصلی، سوریاس، و بیماری هایی که منجر به ایجاد نقص در سیستم ایمنی بدن می شوند را تا حد بسیار زیادی کاهش می دهد.
  • وضع حمل زودرس – مصرف ماهی در طول دوران بارداری، امکان زایمان کودک نارس و همچنین زایمان زود هنگام را تا حد بسیار زیادی کاهش می دهد.

غذاهایی که سرشار از اسیدهای چرب امگا 3 هستند

میزان روزانه امگا 3 پیشنهادی که از طریق ماهی به بدن می رسد 200-600 میلی گرم برآورد شده است. این میزان برای گیاهان رقمی در حدود 1-2 گرم می باشد.

انواع ماهی های مختلفی که در این قسمت معرفی شده اند، در هر وعده شامل 60 گرم امگا 3 هستند.

  • ماهی آزاد (تازه) 1.200 mg
  • ماهی دودی 1.000 mg
  • ماهی تن 500 mg
  • ساردین 1.500 mg
  • ماهی قزل آلا (تازه) 350 mg
  • نیزه ماهی 300 mg
  • کوسه ماهی (فلس دار) 250 mg
  • کالاماری 200 mg
  • شاه ماهی، آبالون (نوعی صدف دریایی) 170 mg
  • انواع ماهی های دریایی 7 mg

در این قسمت میزان امگا 3 موجود در 60 گرم از سایر غذاها درج شده است:

  • دو برش نان سفید به همراه روغن ماهی 27 mg
  • یک تکه گوشت گاو و یا گوساله 40 mg
  • تخم مرغ به همراه روغن ماهی 200 mg
  • مارگارین غنی شده با روغن ماهی 60 mg
  • یک تخم مرغ معمولی 40 mg

بهترین منبع امگا 3 ماهی است نه قرص ها و کپسول های روغن ماهی.

روغن ماهی ریسک ابتلا به بیماری های قلبی را کاهش می دهد

هزاران هزار مطالعه و تحقیقات مختلف بر روی تاثیرات ماهی و یا روغن ماهی بر روی کاهش فاکتورهای ریسک ابتلا به بیماری های قلبی انجام شده است. در بررسی که در ژورنال پزشکی بریتانیا چاپ و منتشر شد، به صورت اکید پیشنهاد شده بود که برای جلوگیری از حملات قلبی به ویژه در افرادی که مبتلا به نارسایی های عروقی هستند، مصرف ماهی و یا روغن ماهی ضرورت دارد. نحوه عملکرد امگا 3 و طرز کار آن در جلوگیری از بیماری های قلبی هنوز مشخص نشده، اما گمان می رود که ماهی با کاهش میزان تری گلیسرید و همینطور فشار خون از لخته شدن خون جلوگیری نموده و ماهیت ضد التهابی به رگ های خونی می بخشند.

هشدار نسبت به مصرف جیوه

هر چند پیشنهاد می شود که درطول هفته یک یا دو وعده ماهی کمک بسیار زیادی به حفظ سلامت انسان ها می کند اما باید از انواع ماهی هایی که حاوی مقادیر زیادی جیوه هستند خودداری نماییم. تجمع بیش از اندازه جیوه در بدن باعث ایجاد اختلال در سیستم عصبی شده و نهایتاً منجر به بی حسی و خارش انگشتان دست، پا و لب ها می شود. گسترش بیش از اندازه آن سبب می شود تا کودکان دیرتر از موعد مقرر صحبت کردن و راه رفتن را شروع کنند. از دیگر موارد مخرب آن هم می توان به دردهای مفصلی و ماهیچه ای، و بالا بردن ریسک حملات قلبی اشاره کرد.

ماهی هایی که دارای مقادیر بالایی از جیوه می باشند، عبارتند از: کوسه ماهی، مارلین، اره ماهی، نیزه ماهی، ماهی های درخشان، ماهی روغنی اروپای شمالی، و ماهی نارنجی دریایی. خانم های باردار، کسانیکه به تازگی صاحب فرزند شده اند، کودکان زیر 6 سال، و خانم هایی که تصمیم به باردار شدن دارند، باید از مصرف این نوع ماهی ها خودداری نمایند.

اگر جزء آن دسته از افرادی هستید که خودتان به ماهیگیری علاقه دارید، بهتر سعی کنید که حتی الامکان در آب های آلوده ماهیگیری نکنید. گونه هایی از ماهی که به سبب غریزه از کف نهرها تغذیه می کنند، مانند گربه ماهی، آلاینده های بیشتری را به شکم خود فرو می برند.

برش های مختلف ماهی

انواع برش های ماهی عبارتند از:

  • فیله – جناح سینه و یا پهلوی ماهی که فاقد استخوان می باشد.
  • ماهی کامل – در این نوع برش، سر و باله ها از بدن ماهی جدا نمی شوند، اما اعماء و احشا و شش های ماهی بیرون کشیده می شوند.
  • استیک – برخی قسمت های ماهی از بدن آن جدا می شود.
  • پاک شده – درون ماهی به طور کلی بیرون آورده می شود.

راههای مناسب طبخ ماهی

نحوه طبخ ماهی به شیوه درست عبارت است از:

  • طبخ در فر – شکاف های کوچکی را در تمام قسمت های بدن ماهی ایجاد کنید، آن را درون یک ظرف روغنی شده قرار داه و سر تا سر آن آنرا با فویل بپوشانید. برای طعم بهتر می توانید از گیاهان معطر، آبلیمو، و روغن زیتون نیز استفاده کنید. آن را در درجه حرارات 180 درجه سانتیگراد قرار داده و مکرراً آنرا چرب نمایید.
  • نیمه سرخ شده – ماهی را خشک کرده و آنرا در آرد سوخاری بغلتانید. مقداری روغن یا یک غالب کره در داخل ماهیتابه بیندازید و با شعله آرام ماهی را سرخ نمایید.
  • بریان شده – شکاف هایی را در تمام قسمت های بدن ماهی ایجاد نمایید تا گرما به همه جای آن نفوذ کند. سپس آنرا در کباب پزی که قبلاً داغ کرده اید، بگذارید و بطور مرتب آنرا چرب کنید.
  • آب پز - این نوع طبخ برای ماهی های فلس دار مناسب نیست. ماهی را در آب نیمه جوش بیندازید، و بعد به آرامی آب را جوش بیاورید.
  • بخار پز – ماهی را درون بخارپز و یا بشقابی که بر روی یک قابلمه آب در حال جوش گذاشته اید، قرار دهید. در حالت دوم باید روی ماهی را بپوشانید.

مدت زمان مقتضی برای طبخ

برای محاسبه مدت زمان طبخ به منظور حفظ ویتامین ها و سایر مواد مغذی، باید میزان گوشت و ضخامت ماهی را اندازه گیری کنیم. مدت زمان های پیشنهادی عبارتند از:

  • ماهی به ضخامت 1 سانتيمتر: 3 دقیقه در فر، 4 دقیقه نیم سرخ شده، 5 دقیقه بریانی، 8 دقیقه آب پز، 3 دقیقه بخار پز.
  • ماهی به ضخامت 2 سانتيمتر: 11 دقیقه در فر، 7 دقیقه نیمه سرخ شده، 6 دقیقه بریانی، 10 دقیقه آب پز، 7 دقیقه بخار پز.
  • ماهی به ضخامت 3 سانتيمتر: 15 دقیقه در فر، 10 دقیقه نیمه سرخ شده، 9 دقیقه بریانی، 12 دقیقه آب پز، 11 دقیقه بخارپز.
  • ماهی به ضخامت 4 سانتيمتر: 20 دقیقه در فر، 13 دقیقه نیمه سرخ شده، 11 دقیقه بریانی، 13 دقیقه آب پز، 14 دقیقه بخار پز.

مدت زمان مقتضی برای طبخ انواع فریز شده

برای طبخ ماهی های فریز شده باید ضخیم ترین قسمت گوشت را اندازه گیری کرده و زمان طبخ را مطابق با آن تنظیم نمایید. پیشنهاد های اصولی به شرح زیر می باشد:

  • ضخامت 1 سانتيمتر: 17 دقیقه در فر، 7 دقیقه نیمه سرخ شده، 12 دقیقه بریانی، 10 دقیقه آب پز، 5 دقیقه بخار پز.
  • ضخامت 2 سانتيمتر: 22 دقیقه در فر، 11 دقیقه نیمه سرخ شده، 15 دقیقه بریانی، 15 دقیقه آب پز، 11 دقیقه بخارپز.
  • ضخامت 3 سانتيمتر:  35 دقیقه در فر، 15 دقیقه نیمه سرخ شده، 24 دقیقه بریانی، 22 دقیقه آب پز، 13 دقیقه بخار پز.
  • ضخامت 4 سانتيمتر:  39 دقیقه در فر، 18 دقیقه نیمه سرخ شده، 28 دقیقه بریانی، 28 دقیقه اب پز، 16 دقیقه بخار پز.

رعایت احتیاط

ماهی ها در بسته بندی های مختلف به بازار عرضه می شوند اما بهتر است در خرید آنها دقت بیشتری به خرج دهیم. برخی از ماهی ها به صورت غیر قانونی صید می شوند (با توجه به قوانین مصوب برای حمایت از پرندگان و چهارپایان) و برخی دیگر از انواع آنها در جریان ماهیگیری بازرگانی کشته می شوند.

نکات ضروری

  • مصرف یک یا دو وعده ماهی در طول هفته شما را در مقابل دسته ای از بیماری ها از آسم کودکی گرفته تا سرطان پروستات بزرگسالی، مصون نگه می دارند.
  • بهترین شیوه مصرف ماهی به صورت قرار دادن آن در فر، آبپز و بخار پز کردن و بریانی می باشد.
  • از ماهی هایی که دارای میزان بالایی جیوه هستند، مانند کوسه ماهی و مارلین خودداری کنید.

خانم های باردار، خانم هایی که قصد بارداری دارند، و کودکان زیر 6 سال باید در انتخاب ماهی دقت بیشتری به خرج دهند.

منابع

http://www.mardoman.com/

http://www.iranmania.com/

methodical25 بازدید : 96 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)
خون مایعی لزج است که بخشی از آن را مایعی به نام پلاسما و بخش دیگر را عناصر جامد معلق در پلاسما تشکیل می‌دهد. بخش جامد خون شامل اریتروسیتها (گلبولهای قرمز خون) ، لوکوسیتها یا گلبولهای سفید و پلاکتها است.
گلبولهای قرمز یا اریتروسیتها سلولهایی هستند که در انسانها و جانوران خونگرم دارای پروتوپلاسم هموژن اما بدون هسته هستند. غشای آنها از مجموعه‌ای از لیپو پروتئینها تشکیل یافته که به مواد کلوئیدی و یون پتاسیم یا یون سدیم غیر قابل نفوذ است اما به یون کلر و بی‌کربنات و +H و OH- نفوذ پذیر است. ترکیب مواد معدنی اریتروسیتها و پلاسما مشابه هم نیستند.
مقدار پتاسیم گلبولهای قرمز انسان بیشتر از سدیم می‌باشد در حالی که نسبت این نمکها در پلاسما برعکس است. هموگلوبین ۹۰ درصد ماده خشک گلبولهای قرمز را تشکیل می‌دهد. در حالی که پروتئینها ، لیپیدها و گلوکز و نمکهای معدنی دو درصد بقیه را بوجود می‌آورند. تعیین تعداد اریتروسیتها در خون اهمیت زیادی در فیزیولوژی و کلینیک دارد. در حدود ۵.۵ میلیون گلبول قرمز در میلیمتر مکعب خون یک مرد سالم و ۴.۵ میلیون گلبول در میلیمتر مکعب خون در یک زن سالم وجود دارد.
● مشخصات گلبولهای قرمز
قطر گلبولهای قرمز بین ۷.۵ - ۷.۲ میکرون و حجم متوسط هر یک از آنها ۹۰ - ۸۸ میکرون مکعب است. ضخامت آنها در ضخیم‌ترین قسمت ۲ میکرون و در وسط یک میکرون است. از روی اندازه هر اریتروسیت و تعداد کل آنها با مساحت کلی گلبولهای قرمز را در بدن می‌توان محاسبه نمود.
چون جذب و آزاد شدن اکسیژن یعنی تبادلات آن در این سطح صورت می‌گیرد از این نظر این رقم واجد اهمیت است. زیرا تبادل اکسیژن عمل اصلی فیزیولوژیک گلبولهای قرمز است.
مجموع کل مساحت گلبولهای قرمز در خون انسان بطور متوسط ۳۵۰۰ - ۳۰۰۰ متر مربع است که این مقدار ۱۵۰۰ برابر سطح بدن می‌باشد.
شکل خاص گلبول قرمز به وسیع بودن این سطح کمک می‌کند. گلبولهای قرمز انسان پهن و در مرکز مقعرالطرفین هستند با این شکل هیچ نقطه‌ای از سلول بیشتر از ۸۵ درصد میکرون از سطح آن فاصله ندارد در صورتی که یک شکل کروی ۲.۵ میکرون از سطح فاصله دارد و کل سطح ۲۰ درصد کمتر می‌شود. این نسبت واقعی بین سطح و حجم اجزای گلبولهای قرمز عمل انتقال اکسیژن را از اندامهای تنفسی به سلولها آسانتر می‌سازد.
● هموگلوبین
هموگلوبین نقش مهمی در حمل و نقل گازهای خون بویژه اکسیژن در موجود زنده را به عهده دارد این ماده یک مولکول پیچیده شیمیایی (با وزن مولکولی ۶۸۰۰۰ دالتون) است که از یک بخش پروتئینی به نام گلوبین و چهار مولکول غیر پروتئینی به نام هم درست شده است.
مولکول هم از یک اتم آهن که می‌تواند با اکسیژن ترکیب شده و یا آن را از دست بدهد تشکیل یافته است. ظرفیت آهن (Fe+۲) بعد از ترکیب با اکسیژن تغییر نمی‌کند و همچنان دو ظرفیتی باقی می‌ماند. اگر هموگلوبین با محلول اسید کلریدریک مخلوط شود هم از گلوبین جدا می‌شود و به همین (C۳۴H۳۲N۴O۴FeCl) کریستالهایی با شکل مشخص دارد تبدیل می‌شود و در پزشکی قانونی ازهمین آزمایش برای اثبات وجود خون استفاده می‌شود.
مولکول هم از چهار حلقه پیرولی (دو باز و دو اسید) تشکیل شده است اتم آهن (Fe+۲) به بخش پروتئین یا گلوبین می‌چسبد. هنگامی که هم آهن خود را از دست می‌دهد و فقط ساختمان پیرولی باقی می‌ماند هماتو پورفیرین یا پروتو پورفیرین نامیده می‌شود.
این ماده در یک نوع خاص از مسمومیت یا اختلال متابولیکی به مقدار زیاد در بدن موجود زنده تشکیل می‌شود هماتو پورفیرین از ادرار دفع می‌گردد. هم بخش فعال یا گروه پروستیک هموگلوبین است در حالی که گلوبین یک پروتئین ناقل هم است.
● تولید گلبولهای قرمز
عمر متوسط گلبولهای قرمز خون ۱۲۰ روز است برای این که میزان گلبولهای قرمز در خون ثابت بماند باید در هر ثانیه حدود یک میلیون گلبول قرمز در مغز استخوان ساخته شود. گلبولهای قرمز در دوره جنینی در کبد و طحال و گره‌های لنفاوی ساخته می‌شوند.
اما در ماههای آخر دوره جنینی و پس از تولد تنها در مغز استخوان بوجود می‌آیند. در سالهای اول پس از تولد همه استخوانها گلبول قرمز می‌سازند ولی از حدود پنج سالگی به بعد تولید گلبول قرمز در استخوانهای دراز کاهش می‌یابد و سپس متوقف می‌شود و از آن به بعد بیشتر گلبولهای قرمز در مغز استخوانهای ستون مهره‌ها ، سر ، سینه و لگن تولید می‌شوند.
در مغز استخوان بافت زاینده‌ای وجود دارد که با چند تقسیم سلولی گلبولهای قرمز را می‌سازد سلولهای زاینده در ضمن این تغییرات هسته خود را از دست می‌دهند و مقدار زیادی هموگلوبین در سیتوپلاسم خود می‌سازند.
فعالیت ماهیچه‌ای ، صعود به ارتفاعات و گرم شدن هوا ، تولید گلبولهای قرمز را افزایش می‌دهند. سلولهای مولد گلبولهای قرمز در مغز استخوان نسبت به عواملی مانند اشعه‌های زیان آور مانند اشعه ایکس بسیار حساسند. و نخستین بخش بدن در مقابل اشعه ایکس که از کار می‌افتد همین بافت مغز استخوان است. کمبود ویتامین B۱۲ ، آهن ، نیز باعث کاهش تولید گلبولهای قرمز می‌شود.
● سرعت رسوب گلبولهای قرمز
اگر به خون ماده ضد انعقاد اضافه شود و در ظرفی بی‌حرکت باقی بماند گلبولهای قرمز آن پس از مدتی رسوب خواهند کرد. سرعت رسوب با روشهای خاصی اندازه‌گیری می‌شود که بر حسب میلیمتر در ساعت اندازه‌گیری می‌شود و این سرعت در مردان ، زنان ، اطفال و زنان حامله متفاوت است. بدین ترتیب اندازه‌گیری آن ارزش تشخیصی دارد سرعت رسوب گلبولهای قرمز ، چسبیدن آنها به یکدیگر به شکل منظم است. در اندازه‌گیری آن عواملی چون تغییر محتوی پروتئینهای خون ، تغییر گلوبولین و غیره بر سرعت رسوب آنها اثر می‌گذارد.
● گروههای خونی
بر روی غشای گلبولهای قرمز خون ۴۰۰ نوع آنتی ژن وجود دارد که برخی از آنها از نظر انتقال خون و کلینیک حائز اهمیت می‌باشند. مثل سیستم ABO. به غیر از سیستم ABO ، سیستم RH نیز در انتقال خون واجد اهمیت است. ۴۰ نوع آنتی کور در این سیستم وجود دارد که آنتی ژن D بیشترین آنتی ژنی را داشته و در انتقال خون اهمیت دارد.
● همولیز
همولیز یعنی تخریب یا شکسته شدن غشای گلبولهای قرمز و آزاد شدن هموگلوبین به پلاسمای خون که سبب قرمز و شفاف شدن پلاسما می‌شود غشای تخلیه شده از هموگلوبین را شبح خونی یا اجسام فانتومی می‌نامند. همولیز ممکن است تحت تاثیر عوامل مختلفی انجام شود مثل فشار اسمزی ، مواد شیمیایی مثل الکل ، سم مارها و همولیزین و تزریق نامتجانس.

منبع: kanoon.ir

methodical25 بازدید : 71 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)
سکسکه‌ عبارت‌ است‌ از انقباضات‌ ناخودآگاه‌ و مکرر عضله‌ دیافراگم‌. سکسکه‌ یک‌ علامت‌ است‌ و نه‌ یک‌ بیماری‌. در ایجاد سکسکه‌ دیافراگم‌ (عضله‌ بزرگ‌ و نازکی‌ که‌ قفسه‌ سینه‌ را از شکم‌ جدا می‌سازد) و عصب‌ فرنیک‌ (عصبی‌ که‌ دیافراگم‌ را به‌ مغز وصل‌ می‌کند) نقش‌ دارند. تقریباً همه‌ ممکن‌ است‌ دچار سکسکه‌ شوند، حتی‌ جنینی‌ که‌ در رحم‌ مادر است‌.
▪ علایم
یک‌ صدای‌ تند و سریع‌ که‌ در اثر گرفتگی‌ دیافراگم‌ از دهان‌ خارج‌ می‌شود. این‌ گرفتگی‌، عضلات‌ ته‌ گلو را به‌ هنگام‌ دم‌ می‌بندد.
▪ علل
تحریک‌ اعصابی‌ که‌ عضلات‌ تنفسی‌، خصوصاً دیافراگم‌، را تحریک‌ می‌کنند. علت‌ سکسکه‌ کوتاه‌مدت‌ معمولاً ناشناخته‌ است‌. در صورتی‌ که‌ سکسکه‌ طولانی‌مدت‌ باشد یا به‌طور مکرر رخ‌ دهد، امکان‌ دارد به‌ علل‌ زیر ایجاد شده‌ باشد:
ـ خوردن‌ یا آشامیدن‌ غذا یا نوشیدنی‌ داغ‌ یا مواد تحریک‌کننده‌
ـ بیماری‌های‌ پرده‌ جنب‌ (پرده‌ نازکی‌ که‌ روی‌ ریه‌ها را می‌پوشاند).
ـ ذات‌الریه‌
ـ اورمی‌ (جمع‌ شدن‌ مواد زاید سمی‌ در اثر نارسایی‌ کلیه‌)
ـ الکلی‌ بودن‌
ـ مصرف‌ بعضی‌ از داروها
ـ اختلالات‌ معده‌، مری‌، روده‌ یا لوزالعمده‌
ـ حاملگی‌
ـ تحریک‌ مثانه‌
ـ هپاتیت‌
ـ گسترش‌ سرطان‌ از یک‌ قسمت‌ از بدن‌ به‌ کبد یا قسمتی‌ از پرده‌ جنب‌
ـ سابقه‌ عمل‌ جراحی‌ اخیر، خصوصاً جراحی‌ روی‌ شکم‌
▪ درمان
روش‌هایی‌ که‌ در این‌ جا ذکر می‌شوند برای‌ دوره‌های‌ کوتاه‌مدت‌ سکسکه‌ هستند. سکسکه‌ طولانی‌مدت‌ باید تحت‌ بررسی‌ پزشکی‌ قرار گیرد. یک‌ یا تعداد بیشتری‌ از روش‌های‌ زیر را به‌ کار بندید تا بهترین‌ آنها برای‌ شما معلوم‌ شود.
۱) نفس‌ خود را نگاه‌ دارید و تا ۱۰ بشمارید.
داخل‌ یک‌ کیسه‌ کاغذی‌ تنفس‌ کنید. از کیسه‌ پلاستیکی‌ استفاده‌ نکنید زیرا ممکن‌ است‌ به‌ سوراخ‌ بینی‌ بچسبد.
۲) انگشت‌ شست‌ خود را بین‌ دندان‌ها و لب‌ بالا قرار دهید. سپس‌ لب‌ بالا را با انگشت‌ سبابه‌ خود، درست‌ در زیر سوراخ‌ بینی‌ سمت‌ راست‌، فشار دهید.
۳) انگشتان‌ سبابه‌ خود را حدود ۲۰ ثانیه‌ داخل‌ هر دو گوش‌ فشاردهید.
۴) یک‌ لیوان‌ آب‌ را به‌ سرعت‌ بنوشید.
۵) نان‌ خشک‌ یا یخ‌ خرد شده‌ قورت‌ دهید.
۶) زبان‌ خود را به‌ ملایمت‌ بکشید.
۷) بازی `` پول من رو تو برداشتی ؟ `` با طرف (حواس پرت کردن)
۸) چشمان‌ خود را ببندید و فشار ملایمی‌ را به‌ کره‌های‌ چشم‌ وارد کنید.
۹) یک‌ قاشق‌ چایخوری‌ شکر خشک‌ بخورید.

منبع:kanoon.ir

methodical25 بازدید : 85 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

چرا انسان‌ها ژن‌هاى اندکى دارند؟

وقتى زيست‌شناسان پيشگام توالى ژنوم انسان را در سال‌هاى پايانى دهه‌ى 1990 ميلادى مشخص مى‌کردند، تعداد ژن‌هاى گنجانده شده در 3 ميليارد جفت باز سازنده‌ى DNA را برآورد کردند، چند برآورد به هم نزديک بودند. بيش از يک دهه پذيرفته شده بود که ما حدود 100 هزار ژن نياز داريم تا هزاران فرايند سلولى را به انجام برسانند که ما را زنده نگه مى‌دارند. با وجود اين، مشخص شد که ما فقط حدود 25 هزار ژن داريم، يعنى به همان اندازه که يک گياه گلدار بسيار کوچک به نام آرابيدوپسيس( Arabidopsis ) دارد و اندکى بيش‌تر از کرمى به نام کنورابديتيس الگانس( Caenorhabditis elegans ).

اين شگفت‌زدگى باعث بحث‌هاى نقادانه‌ى در حال رشدى در ميان ژنتيکدانان شد: ژنوم ما و پستانداران ديگر انعصاف‌پذيرتر و پيچيده‌تر از آن‌ چيزى است که تا کنون به نظر مى‌رسيد. تصور قديمى يک ژن/ يک پروتيين کنار گذاشته شده است: اکنون مشخص شده است که ژن‌هاى زيادى مى‌توانند بيش از يک پروتيين توليد کنند. پروتيين‌هاى تنظيمى، RNA ، و بخش‌هاى نارمز دهنده‌ى DNA و حتى تغييرهاى شيميايى و ساختارى خود ژنوم، تعيين مى‌کنند که ژن‌ها چگونه، کجا و چه زمانى بيان شوند. مشخص کردن اين که همه‌ى اين عامل‌ها چگونه با هم کار مى‌کنند تا چگونگى بيان ژن را پى‌ريزى کنند، يکى از چالش‌هاى اصلى پيش‌روى زيست‌شناسان است.

در چنن سال گذشته، روشن شد پديده‌اى به نام پيرايش جايگزين( alternative splicing ) يکى از علت‌هايى است که ژنوم انسان مى‌تواند با تعداد اندکى ژن، چنين پيچيدگى را به وجود آورد. ژن‌هاى انسان هم DNA رمزدهنده(به نام اگزون) و هم DNA نارمزدهنده(به نام اينترون) دارد. در برخى ژن‌ها، ترکيب متفاوتى از اگزون‌ها مى‌تواند در زمان‌هاى مختلف فعال شود و از هر ترکيب، پروتيين متفاوتى به دست آيد.

پيرايش جايگزين از مدت‌ها پيش به عنوان يک سکسکه‌ى نادر طى رونويسى از ژن در نظر گرفته مى‌شد، اما پژوهشگران به اين نتيجه رسيده‌اند که دست کم در نيمى از ژن‌هاى ما رخ مى‌دهد؛ البته، برخى ژنتيکدانان از همه‌ى ژن‌ها‌ى ما ياد مى‌کنند! اين يافته گام بلندى به سوى توضيح اين حقيقت بود که چگونه تعدادى ژن، صدها و هزاران پروتيين مختلف توليد مى‌کنند. اما ماشين رونويسى چگونه تصميم مى‌گيرد کدام بخش‌هاى ژن در زمانى خاص خوانده شوند، هنوز يک راز است.

چنين چيزى را درباره‌ى سازوکارهايى که تعيين مى‌کنند کدام ژن‌ها يا دسته‌اى از ژن‌ها در زمان و مکان خاص روشن يا خاموش مى‌شوند، نيز بايد گفت. پژوهشگران کشف کرده‌اند که هر ژن براى اين که کارش را انجام دهد به بازيگران پشتيبانى نياز دارد و گاهى تعداد اين بازيگران به صدها مى‌رسد. اين‌ها شاما پروتيين‌هايى هستند که ژن‌ها را خاموش و فعال مى‌کنند؛ براى مثال، با افزودن گروه‌هاى استيل يا متيل به DNA . پروتيين‌هاى ديگر، که عامل‌هاى رونويسى ناميده مى‌شوند، به طور مستقيم‌ترى با ژن‌ها برهم‌کنش دارند: آن‌ها به جايگاه‌هاى خاصى، نزديک ژنى که زير فرمان آن‌ها است، متصل مى‌شوند. مانند پيرايش جايگزين، فعال شدن ترکيب‌هاى مختلفى از جايگاه‌هاى اتصال، تنظيم ظريف بيان ژن را امکان‌پذير مى‌سازد، اما هنوز پژوهشگران بايد به دقت مشخص کنند که چگونه همه‌ى اين عامل‌هاى تنظيمى با هم کار مى‌کنند و چگونه با پيرايش جايگزين هماهنگ مى‌شوند.

در دهه‌ى گذشته يا اندکى بيش‌تر، پژوهشگران نقش کليدى پروتيين‌هاى کروماتين و RNA را در تنظيم بيان ژن پذيرفتند. پروتيين‌هاى کروماتيين در اصل به بسته‌بندى DNA و حفظ شکل مارپيچى‌ آن کمک مى‌کنند. با تغيير اندکى در شکل کروماتين، ممکن است ژن‌‌هاى مختلف در معرض ماشين رونويسى قرار گيرند.

ژن‌ها به ميزان RNA نيز حساس هستند. مولکول‌هاى کوچکى از RNA ، که بسيارى از آن‌ها کم‌تر از 30 باز دارند، اکنون به عنوان تنظيم‌کننده‌ ژن در کانون توجه قرار گرفته‌اند. پژوهشگران زيادى، که در 5 سال گذشته روى RNA پيک و ديگر مولکول‌هاى به نسبت بزرگ RNA کار مى‌کردند، اکنون به مطالعه‌ى اين خويشاوندان کوچک‌تر آن‌ها، از جمله ميکرو RNA و RNA هسته‌اى کوچک، روى آورده‌اند. شگفت‌آور است که اين مولکول‌هاى کوچک، ژن‌ها را خاموش مى‌کنند و بنابراين بيان ژن را تغيير مى‌دهند. آن‌ها در تمايز سلولى، که طى رشد و نو جانداران رخ مى‌دهد، نيز نقش کليدى دارند، اما چگونگى کارکرد آن‌ها هنوز به درستى مشخص نيست.

پژوهشگران گام‌هاى زيادى براى روشن کردن اين سازوکارهاى گوناگون تنظيم فعاليت ژن‌ها برداشته‌اند. ژنوم‌شناسان با مقايسه‌ى ژنوم جانداران شاخه‌هاى مختلف درخت تکاملى تلاش مى‌کنند جايگاه بخش‌هاى تنظيمى را مشخص کنند و سرنخ‌هايى براى چگونگى تکامل سازوکارهايى مانند پيرايش جايگزين پيدا کنند. در عوض، اين پژوهش‌ها راه را براى شناخت چگونگى کار اين بخش‌هاى تنظيمى روشن خواهند کرد. آزمايش‌هايى روى موش‌ها، مانند افزودن يا حذف بخش‌هاى تنظيمى و دست‌کارى RNA ، و مدل‌سازى رايانه‌اى مى‌تواند در اين راه به ما کمک کند. اما پرسش اساسى که به احتمال زياد تا مدتى دراز بدون پاسخ خواهند ماند اين است: چگونه همه‌ى اين ويژگى‌ها با هم در يک قالب ريخته شده‌اند تا جاندارى مانند ما را بسازند.

methodical25 بازدید : 78 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)
پوست ، بزرگترین عضو بدن و محافظی انعطاف پذیر است که رطوبت بدن را نگه می دارد و از طریق سیستم پیچیده ایجاد سرما و گرما ، از بافت های ظریف بدن محافظت می کند . پوست عضوی زنده و حیاتی است که از سه لایه تشکیل می شود : درم ( میان پوست ) ، اپیدرم (روپوست یا بشره ) و لایه زیر جلدی . دو لایه درم و اپیدرم ، تعیین کننده ظاهر وابسته به زیبایی فرد هستند ضخامت کلی سه لایه پوست ،از ۵۰/۱ اینچ در ناحیه پلک ها تا ۳/۱ اینچ درکف دست و پا متغیر است لایه زیر جلدی ، پوست را به بافت پوشاننده عضلات و استخوانها مرتبط می سازد و قسمت اعظم آن از عروق ، اعصاب و لوبول های چربی تشکیل شده که باعث نرمی ، و چرب بودن پوست می شوند .
با افزایش سن ، بافت چربی به وسیله بدن جذب می شود و قاعده قابل ارتجاع از زیر لایه های خارجی برداشته شده و باعث شل شدن و ایجاد چین و چروک پوست می گردد درم ، یا دومین لایه پوست ، حاوی رگ های خونی ، اعصاب ، گیرنده های عصبی ، فولیکول های مو و غدد عروق و چربی است و سلول هایی به نام فیبروپلاست نیز در این لایه قرار دارند که در ساختن رشته های ایجاد کننده قابلیت ارتجاع و انعطاف پذیری پوست نقش اساسی دارند . کلاژن و الاستین هم در درم واقع شده اند و سفتی و انعطاف پذیری پوست راتامین می کنند .peeling - پوست دراین لایه است که پوست ، غذای ضروری برای رشد و تکامل سلول و روند بازسازی سلولی را تامین می کند اپیدرم بالاترین یا خارجی ترین لایه پوست است و سطح آن از لایه بسیار نازکی از سلولهای مرده پوستی تشکیل می شود.
بدن به طور مداوم ، طی فرآیندی که از زیر اپیدرم آغاز می شود و به سمت بالا فشار وارد می آورد ، سلولهای جدید پوستی را می سازد. تقریبا ظرف ۲۸-۲۱ روز ، این سلولها برروی لایه شاخی خارجی ظاهر می شوند و بخش قابل ملاحظه پوست را می سازند. این سلولهای جدید ، کراتینوسیت نام دارند و به وسیله کراتین ، شارژ می شوند

Skin Aging پیری پوست

درطی پروسه پیری پوست ، ضخامت لایه اپیدرم کمتر شده ، درلمس، خشک به نظر میرسد.چروکهای ریز به وضوح دیده میشود پوست حالت ارتجاعی خود را از دست داده و عروق درم نیز بسیار شکننده میشوند از نقطه نظر فیزیولوژیکی، علت اصلی پیری پوست ،عوامل هورمونی میباشد اما عوامل محیطی نیز نقش مهمی در این میان به عهده دارد درطی این پروسه توانایی پوست و بازسازی پوست کاهش می یابد و لذا ظاهر ساختمان پوست دچار تغییراتی میگردد

Ultrasound چیست ؟

گوش انسان می تواند به اصواتی که در محدوده فرکانسهای ۲۰ تا ۲۰۰۰۰ هرتز پاسخ دهد. امواج صوتی بالاتر از ۲۰ کیلوهرتز را اصطلاحا اولتراسوند یا مافوق صوت می نامند. گرچه بسیاری از جانوران می توانند صوتهایی با بسامدهای بسیار بالاتررا تولید کنند یا بشنوند. مثلا خفاشها صوتهای کوتاه و گسسته با بسامدهای اولتراسوندی ۳۰ تا ۱۰۰ کیلوهرتز ازخود خارج می سازند و با گوش دادن به پژواکهای آنها پرواز می کنند. در دوران جنگ دوم جهانی کشف شد که انسان می تواند به شیوه ای همانند خفاشها ازاولتراسوند بهره ببرد. نیروی دریایی SONAR ، SoundNavigation and Raining را ابداع نمود که روشی برای تعیین جایگاه و پیدا کردن اجسام زیرآب مانند زیردریاییها ، به کمک پژواکهای اولتراسوند است . روشهای متعددی برای تولید اولتراسوند وجود دارد.
مهمترین این روشها کاربرد پزشکی اثرپیزوالکتریک می باشد. این اثر را درسال ۱۸۸۰ ژاک و پیرکوری کشف کردند که دراین روش همانطوری که مستحضرید بسیاری از کریستالها را می توان طوری برش داد که با عبور یک ولتاژ نوسان کننده ازعرض آن ، نوسان همانندی نیز درخود کریستال ایجاد کند که باعث تولید موج صوتی شود دستگاهی که انرژی الکتریکی را به مکانیکی یا برعکس تبدیل می کند ترانسدیوسر – Transducer- نام دارد تولید کننده های اولتراسوند را به سادگی ترانسدیوسر می نامند. هر ترانسدیوسر یک فرکانس تشدید طبیعی نوسان دارد فرکانسهای مورد استفاده در پزشکی در محدوده ۱ تا ۵ مگا هرتز قراردارند .
با استفاده از آب یا ژل برای از میان بردن هوا می توان کریستال نوسانی را در تماس نزدیک با پوست قرار داد و به این وسیله ضربانهای اولتراسوند را به درون بدن فرستاد. این کار جفت شدگی مطلوبی در پوست ایجاد می کند و انتقال امواج اولتراسوند به درون بدن را به میزان زیادی افزایش می دهد. از همین رو از امواج متناوب - Continues Wave - که عموما در زمینه زیبایی - Beautification - واز امواج پالس درزمینه درمانی - Therapeutic - استفاده می گردد

طبقه بندی اثرات اولتراسوند بر پوست

اثر فیزیولوژیک

هنگام عبور امواج اولتراسوند از بافت ، تغییرات فیزیکی و شیمیائی گوناگونی صورت می پذیرد که میتواند باعث بروز اثرات فیزیولوژیک گردد. میزان این اثرات به فرکانس و دامنه صوت بستگی دارد. اثرات فیزیکی اولیه حاصل از اولتراسوند عبارتند از افزایش گرما و تغییرات فشار

اثر مکانیکی

نخستین اثر اولتراسوند ایجاد لرزشها با سرعت بسیار بالا و غیر قابل احساس می باشد که اثری ماساژ گونه بر روی بافت دارد که به آن میکرو ماساژ می گویند. این لرزشها در فضای سلولی بدن پراکنده شده و منجر به حرکت سیتوپلاسم ، چرخش میتوکندری و لرزاندن هسته سلول می شود امواج اولتراسوند از تاثیر چشمگیری در نرم کردن نسوج ، ایجاد ماساژ موضعی در سلولها و بالا بردن سوخت و ساز سلولی ، برخوردار می باشد لذا ماساژ صورت پذیرفته بوسیله امواج اولتراسوند به مراتب موثرتر از ماساژهای دستی یا یونی می باشد

اثر گرمایی

یکی دیگراز فاکتورهای مهم درمانی اولتراسوند اثر گرمایی می باشد که به علت اصطکاک شدید ذرات بدن از لرزشهای تولید شده بوجود می آید که افزایش گرما تا حدود ۸ درصد به صورت عمقی قابل حصول است که به دلیل هدایت گرما توسط گردش خون میزان تشخیص فرد نسبت به دمای مربوطه بسیار ناچیز است دمای ایجاد شده باعث افزایش دمای نسوج ، افزایش موضعی شدت گردش خون ، بالا بردن متابولیسم سلولی ، بهبود تغذیه احیای سلولی در نتیجه باعث رفع استرس و خستگی بافت پوست می گردد

تحقیقات نشان داده که افزایش دما در سلولهای سالم باعث بالا رفتن سرعت متابولیسم و تولید انرژی میشود و در مورد سلولهای ناسـالم - سرطانی - به دلیل عـدم امکان ادامه احیای آنها در دماهای بالای ۴۰ درجه سانت ـ ی گراد منجر به نابودی آنها می گردد . این مکانیسم عامل اصلی کاهش چربیهای سطحی و افزایش گردش خون در زیر پوست و در نتیجه تغذیه مناسب آن است و اثر دیگر آن کاهش تورم و پفهای پس از جراحیهای پلاستیک و تسریع بهبودی موضعی است البته استفاده از اولتراسوند بر روی زخمهای باز به علت افزایش جریان خون ، پیشنهاد نمی شود
از دیگر اثرات گرمای تولید شده، استراحت عضلانی است .که استفاده بیش از زمانهای تعیین شده منجر به کوفتگی عضلات می شود

اثر بیوشیمیایی

با تسریع مکانیسمهای آنابولیسـم - پروسه تبدیل مواد به مواد با ساخـتار شیمیایی مـتفاوت - و کـاتابولیسـم
( پروسه تبدیل سلول به اجزای قـابل دفع یا به عبارتی متابولیسم سلـولی ) خود را نشان داده و مـیزان کمی از موج اولتراسـوند منجر به افـزایش سنـتز پروتـئین سلولی می گـردد و به بازسازی سلولهای بـافت آسیب دیده کمک می کند .

همچنین سنتز سلولهای فیبری در بدن را بهبود می بخشد. در پروسه فوق متابولـیسم سلولی را افزایـش داده و باعث قلیایی شدن و در نتیجه نفوذ پذیری بیشتر دیواره سلولی می گردد که مواد مغذی و درمانی دی پلیمریـزه شده و راحت تر توسط سلول جذب خواهد شد . با بهره گیری از بیوتی کلاب به منظور ارائه قویترین تاثیرات در جهت درمانهای زیبایی عملکرد مکانیکی حرارتی و بیوشیمیایی را به طور همزمان میتوان به کار برد
این متد کاملا غیر تهاجمی است و لذا قابل اجرا روی حساسترین پوستها نیز می باشد

اثر کاویتاسیون (CUVITASIO)

برای توضیح این اثر مثالی را بیان می کنیم ، هم زدن آب درون تنگ ماهی منجر به تولـید اکسیژن بیشـتر برای ماهی می شود و هرچه سرعت هم زدن بالاتر رود حبابهای اکسیـژن بیشتری تولید می شـود . در نظر بگیریـد سرعت هم زدن به یک میلیون بار در ثانیه برسد ، در این صورت چه تعداد حباب تولید می شود ،البته غیر قابل شمارش و غیر قابل مشاهده است .
skin - پوست
اثر اولتراسوند در بافت نیز این چنین است و استفاده آن روی پوسـت منجر به خـارج شدن چربیها و آلـودگی
باکتریها - به صورت ذرات بسیار ریز قابل دفـع از منافذ پوستی می شـود وموجب طراوت و تمیزی پـوست
می شود

اثر بیولوژیکی

عبارتند از: انبساط عروق خونی ، بهبود شارش و گردش خون ، بهبود شارش لنف ، ریلکس شدن عضلات ، کاهش تورم و تسکین درد

methodical25 بازدید : 64 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

افسردگی و علل آن

گروه علمی: افسردگی علائمی چون احساس غمگینی، شکست ، ناراحتی و کلافگی، هیجان و استرس، بی‌علاقگی به همه چیز و گاه همه‌کس مشخص می‌شود؛ در واقع بیمار با بیان این علائم، ناراحتی خود را بروز می‌دهد.

علائم
از دست دادن علاقه و ناتوانی در لذت‌بردن، احساس ناامیدی، بی‌حالی و خستگی، بی‌خوابی، اندیشیدن به مرگ یا خودکشی، بی‌قراری، اقدام به خودکشی، زودرنجی، احساس گناه، بی‌ارزشی، خواب ناراحت و یا زیاد، فقدان علاقه یا لذت از سرگرمی‌ها و فعالیت‌هایی که سابقا" برای فرد لذت‌بخش بوده‌اند؛ شامل بی‌انگیزگی، اشکال در تمرکز، دیوانگی یا شیدایی، شادی غیر طبیعی یا بیش از حد، اندیشه‌های بزرگ غیر طبیعی، احساس گناه شدید به‌خاطر وقایع بی‌اهمیت یا خیالی، سردردها، اختلالات گوارشی، یک‌باره به گریه‌افتادن بدون توضیح مشخص، مشکل در تصمیم‌گیری، رفتارهای اجتماعی نامناسب، خوشحالی ناگهانی پس از احساس نومیدی طولانی مدت، گوشه‌گیری از خانواده و دوستان، عدم توجه به ظاهر خود.

علل و دلایل

  • فشارهای عصبی: وقایع پراسترس زندگی به‌ویژه از دست دادن یا ترس از دست‌دادن یک فرد محبوب یا شغل می‌تواند محرک افسردگی باشد.

  • عوامل اجتماعی: نارضایتی از جامعه و عوامل روانی مرتبط با اجتماع نیز می‌توانند در افسردگی نقش داشته باشند.

  • شخصیت: صفات شخصیتی خاص مانند: اعتمادبه‌نفس پایین و وابستگی شدید، بدبینی و حساسیت در برابر فشارهای عصبی می‌تواند فرد را مستعد افسردگی نماید. شخصیتی وسواسی، منظم و جدی، کمال‌گرا و شدیدا" وابسته نیز احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش می‌دهند.

  • ارث: محققین چند ژن که ممکن است با اختلالات دو قطبی مربوط باشند را مشخص کرده‌اند، آنان به‌دنبال ژن‌هایی می‌گردند که با سایر شکل‌های افسردگی مرتبط باشند. اما همه‌ی افرادی که سابقه‌ی فامیلی افسردگی را دارند به این اختلال دچار نمی‌شوند.

  • اعتیاد: الکل، نیکوتین و سوء مصرف مواد مخدر؛ کارشناسان تصور می‌کردند افراد افسرده الکل، نیکوتین و داروهای تغییردهنده‌ی خلق را به‌عنوان راهی برای کاهش افسردگی استفاده می‌کنند، اما در واقع استفاده از این مواد می‌تواند با افسردگی و اختلال اضطرابی مرتبط باشد.

  • داروها: استفاده‌ی طولانی‌مدت از برخی داروها مانند داروهایی که جهت کنترل فشار خون استفاده می‌شوند، قرص‌های خواب یا قرص‌های پیش‌گیری از بارداری می‌توانند علائم افسردگی را در بعضی افراد ایجاد کنند. مصرف قرص‌های ضد بارداری تأثیر مستقیم در افسردگی زنان دارد.

  • بیماری‌ها: ابتلا به یک بیماری مزمن، مثل بیماری قلبی، سکته‌ی مغزی، دیابت، سرطان یا آلزایمر باعث می‌شود که فرد در خطر بیش‌تری برای افسردگی قرار گیرد. در بسیاری از افرادی که حمله‌ی قلبی داشته‌اند اتفاق می‌افتد. افسردگی درمان نشده می‌تواند شما را در خطر بیش‌تری برای مرگ در سال‌های اول پس از سکته‌ی قلبی قرار دهد. ابتلا به کم‌کاری تیروئید حتی اگر خفیف باشد هم می‌تواند باعث بروز افسردگی شود.

  • شکست در زندگی: شکست در کار، ازدواج یا روابط با دیگران، مرگ یا فقدان یکی از عزیزان، از دست دادن یک چیز مهم مثل کار، خانه، سرمایه، تغییر شغل یا نقل مکان به مکانی جدید، انجام بعضی از اعمال جراحی مثل برداشتن سینه به علت سرطان، گذر از یک مرحله از زندگی به مرحله‌ای دیگر مثلا" یائسگی یا بازنشستگی

  • درمان: یک رژیم غذایی طبیعی و متعادل، خردکردن کارهای بزرگ به کارهای کوچک، حق تقدم برای برخی از کارها، ورزش، رفتن به سینما یا شرکت در مراسم مذهبی، اجتماعی صحبت و هم‌نشینی با دوستان و خانواده، خودداری از مصرف الکل، برخورداری از رژیم غذایی متعادل و کم‌چرب، مثبت‌اندیشی، تماشای فیلم‌های شاد و کمدی، مسافرت، شرکت در فعالیت‌هایی که می‌تواند احساس بهتری برای شما به‌وجود بیاورد.


افسردگی دو‌قطبی چیست؟
درمان افسردگی به روش‌های دارو‌درمانی، روان‌درمانی و در موارد خاص با الکتروشوک انجام می‌شود. با این‌وجود نوع خاصی از افسردگی وجود دارد که اگر به‌درستی تشخیص داده نشود ممکن است درمان با داروهای رایج ضد افسردگی باعث بدتر شدن علائم بیمار شود. این نوع خاص همان افسردگی دو‌قطبی یا اختلال دو‌قطبی است. این افراد دارای سابقه‌ی دوره‌ی شیدایی خفیف یا شدید هستند که جستجوی دقیق‌تر تاریخ‌چه‌ی زندگی آن‌ها برای تشخیص صحیح ضروری است.

در دوره‌ی شیدایی، فرد یا دارای روحیه‌ای بسیار شاد است و یا بسیار عصبانی یا پرخاش‌گر می‌باشد. در حالت اول، شادی یا نشاطی در فرد دیده می‌شود که به‌طور معمول از او انتظار نمی‌رفته است و به‌نظر سایر افراد غیر عادی به‌حساب می‌آید. در حالت دوم فرد خیلی زود عصبانی می‌شود و گاه ممکن است به رفتارهای خطرناکی دست بزند، در هر یک از این دو حالت، فرد دچار نشانه‌هایی مانند موارد زیر می‌شود؛ افزایش اعتمادبه‌نفس، کاهش نیاز به خواب، پرحرفی، پرش افکار، افکار سبقت‌گیرنده، پرت شدن حواس، افزایش فعالیت‌ها، انجام بیش از حد کارهای لذت‌بخش که ممکن است عواقب بدی درپی داشته باشد.

از طرف دیگر دوره‌ی شیدایی ممکن است به‌قدری دردسرساز باشد که باعث شود خانواده، بیمار خود را برخلاف میل او نزد روان‌پزشک بیاورند. در این حالت ممکن است بیمار دچار پرخاش‌گری بسیار شدید، توهمات (مثلا" صداهایی بشود که دیگران قادر به شنیدن آن‌ها نیستند یا چیزهایی ببیند که دیگران نمی‌بینند) و اعتقادات عجیب و محکم و نادرست (مثلا" اعتقاد به این‌که از هر نظر از همه برتر است و یا اعتقاد به این‌که افرادی می‌خواهند او را از بین ببرند یا اموالش را تصاحب کنند) باشد.

بنابراین بعضی از بیماران افسرده در دوره‌ای از زندگی خود دچار شیدایی بوده‌اند که تشخیص آن بسیار مهم است. به بیماری افراد افسرده که دارای سابقه‌ی شیدایی هستند، اختلال دوقطبی یا «افسردگی دوقطبی» گفته می‌شود. خوشبختانه درمان‌های بسیار مؤثری برای بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی وجود دارد ولی نکته‌ای که همیشه باید به یاد داشته باشند این است که شیوه‌ی درمان این اختلال بسیار متفاوت از درمان افسردگی ساده است و مصرف خودسرانه‌ی داروهای ضد افسردگی بدون مراجعه به روان‌پزشک می‌تواند باعث بدتر شدن علائم و نیز بدتر شدن سیر بیماری شود.

منبع ویکی پدیا

علوی گروپ

methodical25 بازدید : 96 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

كليات

كار اصلي چشم آن است كه نورهايي را كه از خارج دريافت مي كند طوري روي پرده شبكيه متمركز كند كه تصوير دقيقي از شيء مورد نظر روي پرده شبكيه ايجاد شود. شبكيه اين تصاوير را به صورت پيام هاي عصبي به مغز ارسال مي كند و اين پيام ها در مغز تفسير مي شوند. بنابراين براي واضح ديدن، قبل از هرچيز لازم است كه نور به طور دقيق روي پرده شبكيه متمركز شود.

ساختمان چشم شبيه يك كره است. در قسمت جلوي اين كره يك پنجره شفاف به نام قرنيه وجود دارد. نور از محيط خارج وارد قرنيه شده پس از عبور از مردمك به عدسي مي رسد. عدسي نور را به صورت دقيق روي شبكيه متمركز مي كند تا تصوير واضحي بر روي شبكيه ايجاد شود.

براي آنكه اشياء به صورت دقيق و واضح ديده شوند لازم است مسيري كه نور در چشم طي مي كند شفاف باشد و قرنيه و عدسي نور را درست روي شبكيه متمركز كنند.

پلك

وقتي جسم نوك تيزي به چشم ما نزديك مي شود ما بي اختيار پلك ها را مي بنديم. پلك ها در حقيقت ساختمان هاي تمايز يافته اي از جنس پوست و عضلات زير پوستي هستند كه وظيفه محافظت از چشم ها را بر عهده دارند. مژه ها مثل يك صافي از ورود گرد و غبار و ذرات مختلف به داخل چشم جلوگيري مي كنند. خود پلك ها دو وظيفه مهم دارند: اول آنكه مثل يك ديوار دفاعي جلوي قسمت عمده اي از كره چشم را مي گيرند و از كره چشم محافظت مي كنند، دوم آنكه پلك ها هر 5 تا 10 ثانيه يك بار باز و بسته مي شوند كه اين امر به شسته شدن ميكروب ها و ذرات خارجي از سطح چشم كمك مي كنند و در حقيقت سطح چشم را جارو مي كند. به علاوه باز و بسته شدن پلك ها به توزيع يكنواخت اشك بر روي كره چشم كمك مي كند.

ملتحمه

ملتحمه يك لايه شفاف محافظ است كه سطح داخلي پلك ها و روي سفيدي كره چشم را مي پوشاند. در ملتحمه رگ هاي خوني و گلبول هاي سفيد به مقدار زيادي وجود دارد. اين رگ ها و سلول هاي دفاعي تا حد زيادي از ورود ميكروب ها و عوامل بيماري زا به قسمت هاي عمقي چشم جلوگيري مي كند. به علاوه ترشحات ملتحمه سطح چشم را نرم و مرطوب نگه مي دارد و در حقيقت سطح چشم را روغنكاري مي كند كه اين امر باعث آسان تر شدن حركات چشم در جهات مختلف مي شود.

قرنيه

قرنيه قسمت شفاف جلوي كره چشم است كه از پشت آن ساختمان هاي داخلي تر كره چشم مثل عنبيه و مردمك ديده مي شود. قرنيه چشم را مي توان به شيشه پنجره تشبيه كرد. همانطور كه اگر شيشه پنجره كثيف باشد اشياء بيرون تار ديده مي شوند، اگر بر روي قرنيه كسي لكه يا كدورتي وجود داشته باشد فرد اشياء را تار مي بيند. به علاوه همانطور كه از پشت يك شيشه موجدار يا مشجر اشياء كج و كوله و ناصاف ديده مي شوند. در صورتي كه سطح قرنيه ناهموار باشد اشياء  ناصاف و تار ديده مي شوند.

البته قرنيه انسان يك تفاوت مهم با شيشه پنجره دارد و آن هم اينكه شيشه پنجره يك سطح صاف است در حاليكه قرنيه بخشي از يك كره است. اين ساختمان كروي باعث مي شود كه قرنيه چشم مثل يك ذره بين عمل كند و نورهايي را كه از محيط خارج وارد كره چشم مي شوند به صورت پرتوهاي همگرا درآورد كه تصوير واضحي روي شبكيه ايجاد كنند. البته در همه افراد اين امر به صورت دقيق اتفاق نمي افتد. مثلاً اگر انحناي قرنيه كسي بيشتر از حد طبيعي باشد تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيه بيفتد در جلوي پرده شبكيه تشكيل مي شود. چنين فردي نزديك بين (ميوپ) است. همچنين اگر انحناي قرنيه كسي كمتر از حد طبيعي باشد تصاوير به جاي آنكه روي پرده شبكيه بيفتند در پشت آن تشكيل مي شوند. چنين فردي دوربين (هيپروپ) است. به طوري كه مي بينيم قرنيه افراد نقش مهمي در تعيين دوربيني يا نزديك بيني يا شماره چشم افراد دارد. به همين علت اكثر روش هاي جراحي براي اصلاح ديد و شماره عينك روي اين بخش از چشم انجام مي گيرد. مثلاً در روش هاي ليزر (PRK)، ليزيك(LASIK)، لازك(LASEK) و جراحي با تيغه الماس (RK) مقدار انحناي قرنيه تغيير مي كند و شماره چشم فرد اصلاح مي شود. همچنين استفاده از لنز تماسي (كنتاكت لنز) كمك مي كند كه انحناي قرنيه فرد موقتاً به اندازه مطلوب برسد و ديد فرد اصلاح شود.

عنبيه و مردمك

عنبيه بخش رنگي پشت قرنيه است كه رنگ چشم افراد را تعيين مي كند. رنگ اين بخش در چشم افراد مختلف متفاوت است و از آبي و سبز تا عسلي و قهوه اي تغيير مي كند. در وسط عنبيه سوراخي به نام مردمك وجود دارد كه مقدار نور وارد شده به چشم را تنظيم مي كند. كار مردمك مثل پرده اي است كه پشت پنجره آويزان شده و نور ورودي به اتاق را كم و زياد مي كند. همانطور كه وقتي نور خارج شديد و زياد باشد، پرده را مي بنديم تا نور كمتري به اتاق وارد شود، وقتي چشم در محيط پر نور قرار مي گيرد مردمك تنگ مي شود تا مقدار نور كمتري وارد چشم شود. به همين صورت وقتي چشم در محيط كم نور قرار مي گيرد مردمك گشاد مي شود تا نور بيشتري وارد چشم شود.

اتاق قدامي

اتاق قدامي فضاي كوچكي است كه بين قرنيه و عنبيه قرار دارد. در اين فضا مايعي به نام زلاليه جريان دارد كه به شستشو و تغذيه بافت هاي داخل چشم كمك مي كند. همانطور كه در يك استخر براي پاك ماندن استخر مرتباً مقداري آب خارج مي شود و به جاي آن آب تصفيه شده وارد مي شود، در چشم هم مرتباً مقداري از مايع زلاليه خارج مي شود و مايع زلاليه جديدي كه در چشم توليد شده است جايگزين آن مي شود. اگر به هر دليلي تعادل بين توليد و خروج اين مايع به هم بخورد مقدار مايع زلاليه در چشم افزايش پيدا مي كند و فشار داخل كره چشم از حد طبيعي بيشتر مي شود. (مقدار طبيعي فشار چشم در افراد بالغ بين 10 تا 21 ميلي متر جيوه است). بالا رفتن فشار چشم به پرده شبكيه و عصب بينايي آسيب مي زند و باعث بيماري آب سياه يا گلوكوم مي شود.

عدسي

عدسي يك ساختمان شفاف در پشت عنبيه است كه در متمركز كردن دقيق پرتوهاي نور بر روي شبكيه به قرنيه كمك مي كند. ضخامت عدسي چشم در شرايط مختلف تغيير مي كند و بسته به آنكه شيء مورد نظر در چه فاصله اي از فرد قرار داشته باشد ضخامت عدسي كم و زياد مي شود. بنابراين فرد مي تواند اشياء را در فواصل مختلف (از بي نهايت تا حدود 20 سانتي متري و گاهي نزديك تر) به طور واضح ببيند. هرچه سن افراد بيشتر مي شود قدرت تغيير شكل عدسي كمتر مي شود به طوري كه در حدود سن 40 سالگي قدرت تغيير شكل عدسي آنقدر كم مي شود كه اكثر افراد براي ديدن اشياء نزديك و انجام كارهايي مثل مطالعه و خياطي به عينك كمكي براي ديد نزديك (عينك مطالعه) نياز پيدا مي كنند. اين همان حالتي است كه به آن پير چشمي گفته مي شود.

با گذشت سن علاوه بر آنكه قدرت تغيير شكل عدسي كم مي شود ميزان شفافيت عدسي هم كم مي شود. گاهي كدورت عدسي آنقدر زياد مي شود كه مثل پرده اي ديد فرد را تار مي كند. اين كدورت عدسي را اصطلاحاً آب مرواريد يا كاتاراكت مي گويند.

زجاجيه

زجاجيه مايع ژله مانند شفافي است كه داخل كره چشم را پر مي كند و به آن شكل مي دهد. زجاجيه از پشت عدسي تا روي پرده شبكيه وجود دارد. با گذشت سن ساختمان ژله مانند زجاجيه تغيير مي كند و در بعضي جاها حالت آبكي پيدا مي كند. در اين حال بعضي قسمت هاي زجاجيه شفافيت خود را از دست داده و سايه اي روي پرده شبكيه مي اندازند كه فرد آن را به صورت اجسام شناور كوچكي مي بيند كه مثل مگس در ميدان بينايي بالا و پايين مي روند. اين حالت اصطلاحاً مگس پران گفته مي شود.

شبكيه

شبكيه يك پرده نازك حساس به نور (شبيه فيلم عكاسي) است كه در عقب كره چشم قرار دارد. پرتوهاي نوري كه به شبكيه برخورد مي كنند به پيام هاي عصبي تبديل مي شوند كه از طريق عصب بينايي به مغز منتقل مي شوند و در مغز تفسير مي شوند.

در شبكيه انسان انواع مختلفي از سلول هاي گيرنده نوري وجود دارد كه ميزان حساسيت آن ها به نور متفاوت است. گيرنده هاي نوري استوانه اي بيشتر براي ديد در محيط هاي تاريك به كار مي روند. گيرنده هاي مخروطي براي تشخيص رنگ و جزئيات ظريف تمايز يافته اند. ترتيب قرار گيري اين سلول ها در شبكيه طوري است كه در ناحيه مركزي شبكيه (ماكولا) تعداد گيرنده هاي مخروطي بيشتر است. بنابراين وقتي فردي به صورت مستقيم به شيئي نگاه مي كند تصوير آن شيء مستقيماً روي ماكولا در جايي مي افتد كه تعداد سلول هاي مخروطي بيشتر است و در نتيجه شيء با وضوح بيشتري مشاهده مي شود.

مشيميه

مشيميه پرده نازك سياه رنگي است كه دور شبكيه را احاطه كرده است. اين پرده تعداد زيادي رگ هاي خوني دارد كه مواد غذايي را به بخش هايي از شبكيه مي رساند. به علاوه سلول هاي اين لايه حاوي تعداد زيادي رنگ دانه سياه ملانين است كه رنگ سياهي به اين بخش از چشم مي دهد. وجود رنگ سياه مانع از انعكاس نورهاي اضافي در داخل كره چشم مي شود و به تشكيل تصوير واضحتر كمك مي كند.

صلبيه

صلبيه بخش سفيد رنگ نسبتاً محكمي است كه دورتا دور كره چشم به جز قرنيه را مي پوشاند و از ساختمان هاي داخل كره چشم محافظت مي كند. اين بخش از چشم اثر مستقيمي در فرايند بينايي ندارد و در واقع مثل يك اسكلت خارجي از كره چشم محافظت مي كند.

عصب بينايي

عصب بينايي كه رابط كره چشم و مغز مي باشد از عقب كره چشم خارج مي شود و از طريق سوراخي در استخوان پروانه اي جمجمه به مغز مي رسد. اين عصب پيام هاي بينايي را به مغز ارسال مي كند و اين پيام ها در مغز تفسير مي شوند.

عضلات چشم

براي آنكه ما بتوانيم اشياء را در جهات مختلف ببينيم لازم است بتوانيم چشم را در جهات مختلف بالا، پايين، چپ و راست بچرخانيم. حركات كره چشم در هر چشم به وسيله 6 عضله كوچك كه به اطراف كره چشم مي چسبد كنترل مي شود. بيماري اين عضلات و يا عدم هماهنگي آن ها مي تواند به انحراف چشم يا لوچي منجر شود.

   

webmaster[at]noorvision[dot]com
بيمارستان چشم پزشكي نور

methodical25 بازدید : 84 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

کم‌ خونی ‌ANEMIA
کم‌ خونی‌ وضعیتی‌ است‌ که‌ در آن‌ تعداد یا اندازه‌ گلبول‌های‌ قرمز و یا مقدار هموگلوبین‌موجود در خون‌ کاهش‌ یافته‌ و تبادل‌ اکسیژن‌ و دی‌اکسید کربن‌ بین‌ خون‌ و سلول‌ها دچاراختلال‌ می‌شود. از علل‌ ایجاد کننده‌ کم‌خونی‌ می‌توان‌ کمبودهای‌ تغذیه‌ای‌، خونریزی‌،ناهنجاری‌های‌ ژنتیکی‌، بیماری‌های‌ مزمن‌ و یا مسمومیت‌های‌ دارویی‌ را نام‌ برد. منظور ازکم‌خونی‌های‌ تغذیه‌ای‌ کم‌ خونی‌هایی‌ است‌ که‌ در اثر دریافت‌ ناکافی‌ مواد مغذی‌ ایجادمی‌شوند.
خون‌ سازی‌ که‌ کمبود آن‌ها موجب‌ بروز کم‌ خونی‌ می‌شود از مهم‌ترین‌ مواد مغذی‌جهت‌ آن‌ها کم‌ خونی‌ ناشی‌ از آهن‌ و اسیدفولیک‌ اشاره‌ کرد. از بین‌B۱۲ ویتامین‌ می‌توان‌ به‌آهن‌، فقر آهن‌ یکی‌ از شایع‌ترین‌ کم‌خونی‌های‌ تغذیه‌ای‌ است‌.
● کم‌خونی‌ ناشی‌ از فقر آهن‌
شایع‌ترین‌ اختلالات‌ تغذیه‌ای‌ در کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ و مهم‌ترین‌ علت‌ فقر آهن‌یکی‌ از تغذیه‌های‌ در کودکان‌ و زنان‌ در سنین‌ باروری‌ است‌ که‌ با ایجاد گلبول‌های‌ قرمزکم‌خونی‌ کاهش‌ میزان‌ هموگلوبین‌ مشخص‌ می‌شود که‌ این‌ بیماری‌ سبب‌ اتلاف‌ منابع‌ وکوچک‌ و بهداشتی‌، کاهش‌ بهره‌وری‌ در اثر افزایش‌ میزان‌ مرگ‌ و میر ابتلا به‌ بیماری‌ درمراقبت‌های‌ مادران‌ و کودکان‌ و بالاخره‌ کاهش‌ طرفیت‌ جسمی‌ و روانی‌ در بخش‌ بزرگی‌ ازجامعه‌ می‌شود
● میزان‌ نیاز به‌ آهن‌
براساس‌ سن‌، جنس‌ و وضعیت‌ فیزیولوژیکی‌ افراد متفاوت‌ است‌. مثلاً میزان‌ نیاز به‌ آهن‌ و افزایش‌ حجم‌ خون‌، رشد جنین‌ و جفت‌ و سایر بافت‌ها زنان‌ باردار به‌ علت‌ به‌همین‌ دلیل‌ بیش‌ از سایرین‌ در معرض‌ خطر کم‌ خونی‌ قرار دارند. در شیرخواران‌ نیاز دارند. درصورت‌ سلامت‌ مادران‌، میزان‌ آهن‌ موجود در شیر مادر برای‌ ۶-۴ ماه‌ اول‌ زندگی‌ کافی‌، ولی‌در مورد نوزادانی‌ که‌ با وزنت‌ کم‌ متولد می‌شوند، ذخایر آهن‌ کم‌ بود و باید از ۳ ماهگی‌ آهن‌اضافی‌ به‌ صورت‌ قطره‌ خوراکی‌ خورانده‌ شود. همچنین‌ بستن‌ پیش‌ از موقع‌ بند ناف‌ نیز به‌ این‌دلیل‌ که‌ نوزاد را از یک‌ سوم‌ کل‌ خونش‌ محروم‌ می‌کند، خطر فقر آهن‌ را افزایش‌ می‌دهد.
● دلایل‌ فقر آهن‌
دلایلی‌ گوناگونی‌ برای‌ کمبود آهن‌ وجود دارد که‌ ازو آن‌ جمله‌ می‌توان‌ به‌ علل‌ زیر اشاره‌کرد:
۱) دریافت‌ ناکافی‌ آهن‌ به‌ دلیل‌ رژیم‌ غذایی‌ مورد استفاده‌ که‌ در آن‌ آهن‌ کمی‌ وجوددارد، مانند بعضی‌ از رژیم‌های‌ گیاه‌ خواری‌.
۲) جذب‌ ناکافی‌ آهن‌ در اثر اسهال‌، کاهش‌ ترشح‌ اسید معده‌، مشکلات‌ گوارشی‌ یاتداخلات‌ دارویی‌ و داروهایی‌ مثل‌ کلستیرامین‌، سایمتیدین‌، پانکراتین‌، رانیتیدین‌ وتتراسایکلین‌).
۳) افزایش‌ نیاز به‌ آهن‌ برای‌ افزایش‌ حجم‌ خون‌ در دوران‌ نوزادی‌، نوجوانی‌، بارداری‌ وشیردهی‌.
۴) خون‌ریزی‌ زیاد در دوران‌ عادت‌ ماهانه‌ و یا در اثر جراحات‌ یا ناشی‌ از هموروئید(بواسیر) یا بیماری‌های‌ بدخیم‌ و انگل‌ها، کمبود آهن‌ در مردان‌ بزرگسال‌ معمولاً در اثر ازدست‌ دادن‌ خون‌ است‌.
● علایم‌ کم‌ خونی‌ ناشی‌ از فقر آهن‌
بعضی‌ از علایم‌ کم‌ خونی‌ فقر آهن‌ عبارتند از:
رنگ‌پریدگی‌ پوست‌، زبان‌ و مخاط‌ داخل‌ لب‌ و پلک‌ چشم‌ها، خستگی‌ زودرس‌،سرگیجه‌ و سردرد، خواب‌ رفتن‌ و سوزن‌ سوزن‌ شدن‌ دست‌ و پاها، حالت‌ تهوع‌ و در کم‌ خونی‌شدید گود شدن‌ روی‌ ناخن‌ (ناخن‌ قاشقی‌).
● درمان‌ کم‌خونی‌ ناشی‌ از فقر آهن‌
برای‌ درمان‌ کم‌ خونی‌ از چند روش‌ استفاده‌ می‌شود که‌ بهترین‌ و کم‌خطرترین‌ آن‌هااستفاده‌ از مکمل‌های‌ خوراکی‌ است‌. درمان‌ با نمک‌های‌ ساده‌ آهن‌ مثل‌ سولفات‌ فروی‌خوراکی‌ کاملاً مؤثر بوده‌ و به‌ شکل‌ قرص‌، کپسول‌ یا مایع‌ است‌ و باید مصرف‌ آن‌ها تا چندین‌ماه‌ ادامه‌ یابد.
چنان‌ که‌ این‌ قرص‌ها با معده‌ خالی‌ مصرف‌ شوند جذب‌ آن‌ها بهتر و بیشتر صورت‌می‌گیرد، ولی‌ در این‌ حالت‌ سبب‌ تحریک‌ معده‌ و بروز مشکلات‌ گوارشی‌ می‌شوند. عوارض‌گوارشی‌ ناشی‌ از مصر فآهن‌ نظیر تهوع‌، دل‌پیچه‌، سروزش‌ قلب‌، اسهال‌ یا یبوست‌ را می‌توان‌به‌ حداقل‌ رساند، به‌ شرطی‌ که‌ آهن‌ را با میزان‌ بسیار کم‌ مصرف‌ کرده‌ و به‌ تدریج‌ به‌ میزان‌ آن‌افزوده‌ تا به‌ حد مورد نیاز بدن‌ برسد. بهتر است‌ قرص‌ آهن‌ در آخر شب‌ قبل‌ از خواب‌ استفاده‌شود تا عوارض‌ ناشی‌ از آن‌ کاهش‌ یابند.
ویتامین‌ C جذب‌ آهن‌ را افزایش‌ می‌دهد، به‌ همین‌ دلیل‌ معمولاً مصرف‌ ویتامین‌ C به‌همراه‌ آهن‌ پیشنهاد می‌شود. علاوه‌ بر درمان‌ دارویی‌ باید به‌ میزان‌ آهن‌ قابل‌ جذب‌ در غذا نیزتوجّه‌ کرد. جذب‌ آهن‌ غذا اغلب‌ تحت‌ تأثیر شکل‌ آهن‌ موجود در آن‌ می‌باشد. آهن‌ موجوددر پروتئین‌های‌ حیوانی‌ مانند گوشت‌ گاو، ماهی‌، پرندگان‌ (آهن‌ هم‌) بیشتر جذب‌ می‌شود، درحالی‌ که‌ جذب‌ آهن‌ پروتئین‌های‌ گیاهی‌ ماندن‌ سبزی‌ها و میوه‌ها (آهن‌ غیرهم‌) کمتر می‌باشد.باید توجّه‌ داشت‌ که‌ ویتامین‌ C جذب‌ آهن‌ سبزی‌ها و میوه‌ها (آهن‌ غیرهم‌) را بیشتر می‌کند.مصرف‌ چای‌ همراه‌ یا بلافاصله‌ بعد از غذا می‌تواند جذب‌ آهن‌ را تا حد صفر تا پنج‌ درصدکاهش‌ دهد.
قهوه‌، تخم‌ مرغ‌، شیر و لبنیان‌، نان‌ گندم‌، حبوبات‌ (حاو؟ی‌ اسید فیتیک‌) و فیبرهای‌غذایی‌ جذب‌ آهن‌ را به‌ علت‌ تشکیل‌ کمپلکس‌های‌ نامحلول‌ کاهش‌ می‌دهند. بنابراین‌فرآورده‌های‌ حاوی‌ آهن‌، طی‌ یک‌ ساعت‌ قبل‌ یا دو ساعت‌ بعد ازو مصرف‌ هر یک‌ از این‌ موادنباید مصرف‌ شود.
● منابع‌ غذایی‌ آهن‌دار
منابع‌ غذایی‌ آهن‌دار عبارتند از جگر، قلوه‌، گوشت‌ قرمز، ماهی‌، زرده‌ تخم‌مرغ‌،سبزی‌های‌ دارای‌ برگ‌ سبز تیره‌ مانند جعفری‌، اسفناج‌ و حبوبات‌، مثل‌ عدس‌ و لوبیا همچنین‌میوه‌های‌ خشک‌ (برگه‌ها) بخصوص‌ برگه‌ زردآلو و دانه‌های‌ روغنی‌.
▪ عوامل‌ افزایش‌ دهنده‌ جذب‌ آهن‌ و منابع‌ غذایی‌ آن‌ها
۱) اسید سیتریک‌ و اسید اسکوربیک‌ یا ویتامین‌ C که‌ در آلو، خبرزه‌، ریواس‌، انبه‌،گلابی‌، طالبی‌، گل‌ کلم‌، سبزی‌ها، آب‌ پرتقال‌، لیمو شیرین‌، لیموترش‌، سیب‌ و آناناس‌ وجوددارند می‌توانند عوامل‌ افزایش‌ دهنده‌ جذب‌ آهن‌ در بدن‌ باشند.
۲) اسید مالیک‌ و اسید تارتاریک‌ که‌ در هویج‌، سیب‌ زمینی‌، چغندر، کدوتنبل‌،گوجه‌فرنگی‌، کلم‌ پیچ‌ و شلغم‌ موجود است‌ نیز سبب‌ افزایش‌ جذب‌ آهن‌ می‌شوند.
۳) محصولات‌ تخمیری‌ مثل‌ سس‌، سویا نیز در این‌ دسته‌ از عوامل‌ گنجانده‌ می‌شود.
● توصیه‌های‌ کلی‌ زیر را به‌ کار ببندید:
۱) استفاده‌ از غذاهایی‌ که‌ غنی‌ از آهن‌ می‌باشند.
۲) استفاده‌ از منابع‌ غذایی‌ حاوی‌ ویتامین‌ C هر وعده‌ غذایی‌ جهت‌ جذب‌ بهتر آهن‌(مثل‌:: پرتقال‌، گریب‌فروت‌، گوجه‌فرنگی‌، کلم‌، توت‌فرنگی‌، فلفل‌ سبز، لیموترش‌).
۳) گنجاندن‌ گوشت‌ قرمز، ماهی‌ یا مرغ‌ در برنامه‌ غذایی‌.
۴) پرهیز از مصرف‌ چای‌ یا قهوه‌ همراه‌ یا بلافاصله‌ بعد از غذا.
۵) برطرف‌ کردن‌ مشکلات‌ گوارشی‌ و یبوست‌.
۶) تصحیح‌ عادات‌ غذایی‌ غلط‌ (مثل‌ مصرف‌ مواد غیر خوراکی‌ مانند خاک‌، یخ‌) که‌خود از علایم‌ کم‌خونی‌ فقر آهن‌ می‌باشند.
۷) مشاوره‌ با پزشک‌ و متخصص‌ تغذیه‌ جهت‌ پیشگیری‌ به‌ موقع‌ و یا بهبود کم‌خونی‌.
۸) استفاده‌ از نانهایی‌ که‌ از خیر ورآمده‌ تهیه‌ شده‌اند.
۹) استفاده‌ از خشکبار مثل‌ توت‌ خشک‌، برگه‌ آلو، انجیر خشک‌ و کشمش‌ که‌ منابع‌خوبی‌ از آهن‌ هستند.
۱۰) استفاده‌ از غلات‌ و حبوبات‌ جوانه‌ زده‌.
۱۱) شست‌وشو و ضد عفونی‌ کردن‌ سبزی‌هایی‌ که‌ استفاده‌ می‌کنید.
۱۲) شستن‌ کامل‌ دستها با آب‌ و صابون‌ قبل‌ از تهیه‌ و مصرف‌ غذا و پس‌ از هر بار اجابت‌مزاج‌.
۱۳) مصرف‌ روزانه‌ یک‌ قرص‌ آهن‌ از پایان‌ ماه‌ چهارم‌ بارداری‌ تا سه‌ ماه‌ پس‌ از زایمان‌در زنان‌ باردار.
۱۴) مصرف‌ قطره‌ آهن‌ همزمان‌ با شروع‌ تغذیه‌ تکمیلی‌ تا پایان‌ ۲ سالگی‌ در کودکان‌.
● دلایل‌ بروز کم‌ خونی‌
عارضه‌ کم‌ خونی‌ زمانی‌ بروز می‌کند که‌ خون‌ فاقد هموگلوبین‌ کافی‌ است‌. هموگلوبین‌ به‌گلبول‌های‌ قرمز خون‌ در حمل‌ اکسیژن‌ از ریه‌ها به‌ تمام‌ اندام‌های‌ بدن‌ کمک‌ می‌کند.
▪ کم‌ خونی‌ انواع‌ مختلفی‌ دارد که‌ هر کدام‌ به‌ دلایل‌ مختلف‌ بروز می‌کنند و به‌ اختصار درذیل‌ معرفی‌ شده‌اند:
۱) کم‌ خونی‌ ناشی‌ از فقر آهن‌ (IDA):
این‌ نوع‌ کم‌ خونی‌ از شایع‌ترین‌ انواع‌ این‌ بیماری‌ است‌. فقر آهن‌ زمانی‌ بروز می‌کند که‌ بدن‌فاقد آهن‌ کافی‌ است‌.
بدن‌ برای‌ ساختن‌ هموگلوبین‌ به‌ آهن‌ نیاز دارد. این‌ حالت‌ معمولاً در اثر از دست‌ دادن‌خون‌ به‌ دلیل‌ مشکلاتی‌ همچون‌ عادت‌ ماهانه‌ طولانی‌ و سنگین‌، زخم‌های‌ داخلی‌، پولیپ‌های‌روده‌ یا سرطان‌ روده‌ بروز می‌کند.
همچنین‌، رژیم‌ غذایی‌ فاقد آهن‌ کافی‌ می‌تواند منجر به‌ بروزو این‌ حالت‌ شود. در دورهٔ‌بارداری‌ نیز عدم‌ وجود آهن‌ کافی‌ برای‌ مادر و جنین‌ موجب‌ کم‌ خونی‌ از نوع‌ فقر آهن‌ می‌شود.
بدن‌ می‌تواند با مصرف‌ مواد غذایی‌ مانند گوشت‌ گاو، صدف‌های‌ خوراکی‌، اسفنجاج‌،عدس‌، سیب‌زمینی‌ کباب‌ شده‌ با پوست‌ و تخمه‌ گل‌ آفتابگردان‌، آهن‌ مورد نیاز خود را به‌دست‌ آورد.
۲) کم‌ خوزنی‌ مگالوبلاستیک‌ یا فقر ویتامین‌
این‌ نوع‌ کم‌ خونی‌ معمولاً در اثر کمبود فولیک‌ اسید یا ویتامین‌ B۱۲ بروز می‌کند. این‌ویتامین‌ها به‌ بدن‌ در سالم‌ نگهداشتن‌ خون‌ یا سیستم‌ عصبی‌ کمک‌ می‌کنند. در این‌ نوع‌ کم‌خونی‌، بدن‌ گلبول‌های‌ قرمز خونی‌ تولید می‌کند که‌ نمی‌توانند اکسیژن‌ را به‌ خوبی‌ تحویل‌دهند.
قرص‌های‌ مکمل‌ حاوی‌ فولیک‌ اسید می‌توانند این‌ نوع‌ کم‌ خونی‌ را درمان‌ کنند. فولیک‌اسید را همچنین‌ می‌توان‌ از مصرف‌ دانه‌ها و بنشن‌ها، مرکبات‌ و آب‌ میوه‌ها، سبوس‌ گندم‌ وسایر غلات‌، سبزیجات‌ برگ‌ پهن‌ و سبز تیره‌، گوشت‌ طیور، صدف‌ و کبد به‌ دست‌ آورد.
گاهی‌ اوقات‌ ممکن‌ است‌ یک‌ متخصص‌ نتواند تشخیص‌ دهد که‌ علت‌ این‌ بیماری‌ کمبودویتامین‌ B۱۲ است‌. این‌ حالت‌ معمولاً در افراد مبتلا به‌ کم‌ خونی‌ وخیم‌ بروز می‌کند که‌ درحقیقت‌ نوعی‌ بیماری‌ خودایمنی‌ است‌. عدم‌ دریافت‌ ویتامین‌ B۱۲ کافی‌ می‌تواند موجب‌کرخی‌ و بی‌حسی‌ دست‌ها و پاها، مشکلات‌ در راه‌ رفتن‌، از دست‌ دادن‌ حافظه‌ و مشکلات‌بینایی‌ شود. نوع‌ درمان‌ بستگی‌ به‌ عامل‌ مولد بیماری‌ دارد، اما به‌ هر حال‌ مصرف‌ ویتامین‌ B۱۲ضروری‌ است‌.
۳) بیماری‌های‌ نهفته‌
بیماری‌های‌ خاصی‌ وجود دارند که‌ می‌توانند به‌ توانایی‌ بدن‌ در تولید گلبول‌های‌ قرمزخونی‌ آسیب‌ برسانند. برای‌ مثال‌، افراد منبتلا به‌ بیماری‌های‌ کلیوی‌ به‌ ویژه‌ بیمارانی‌ که‌ دیالیزمی‌شودن‌ در معرض‌ ابتلا به‌ کم‌ خونی‌ قرار دارند. کلیه‌های‌ این‌ بیماران‌ قادر به‌ ترشح‌هورمونهای‌ کافی‌ برای‌ تولید گلبول‌های‌ خونی‌ نبوده‌ و در هنگام‌ دیالیز نیز آهن‌ از دست‌می‌دهند.
۴) بیماری‌های‌ خونی‌ ارثی‌
اگر در خانواده‌ سابقه‌ بیماری‌ خونی‌ وجود داشته‌ باشد، احتمال‌ ابتلا به‌ آن‌ در افراد دیگرنیز افزایش‌ می‌یابد. یکی‌ از امراض‌ خونی‌ ارثی‌ کم‌ خونی‌ گلبول‌های‌ داسی‌ شکل‌ است‌. به‌جای‌ تولید گلبول‌های‌ قرمز خونی‌ طبیعی‌ که‌ به‌ راحتی‌ درون‌ رگ‌های‌ خونتی‌ حرکت‌می‌کنند، گلبول‌های‌ داسی‌ شکل‌ حرکت‌ سختی‌ داشته‌ و دارای‌ لبه‌های‌ خمیده‌ هستند. این‌گلبول‌ها نمی‌توانند در رگ‌های‌ خونی‌ ظریف‌ به‌ آسانی‌ حرکت‌ کنند و در نتیجه‌ مسیر رسیدن‌خون‌ به‌ اعضای‌ بدن‌ را مسدود می‌کنند. بدن‌ گلبول‌های‌ قرمز داسی‌ شکل‌ را نابود می‌کند، امانمی‌توادن‌ با سرعت‌ کافی‌ انواع‌ طبیعی‌ و سالم‌ جدیدی‌ را تولید کند. این‌ امر موجب‌ بروز کم‌خونی‌ می‌شود. نوع‌ دیگری‌ از کم‌خونی‌ ارثی‌ تالاسمی‌ است‌. تالاسمی‌ زمانی‌ بروز می‌کند که‌بدن‌ ژن‌های‌ ویژه‌ای‌ را از دست‌ می‌دهد و یا ژن‌های‌ غیرطبیعی‌ مختلف‌ از والدین‌ به‌ کودک‌ارث‌ می‌رسد که‌ به‌ نحوه‌ تولید هموگلوبین‌ تأثیر منفی‌ می‌گذارند.
۵) کم‌خونی‌ آپلاستیک‌
نوع‌ نادری‌ از کم‌ خونی‌ است‌ و زمانی‌ بروم‌ می‌کند که‌ بدن‌ به‌ اندازه‌ کافی‌ گلبول‌ قرمزتلوید نمی‌کند. از آن‌ جا که‌ این‌ امر بر گلبول‌های‌ سفید نیز تأثیر می‌گذارد، از این‌ خطر بالای‌بروز عفونت‌ها و خونریزی‌های‌ غیرقابل‌ توقف‌ می‌شود. این‌ حالت‌ دلایل‌ مختلفی‌ دارد که‌عبارتند از:
الف‌) روش‌های‌ درمانی‌ سرطان‌ها (پرتودرمانی‌ و شیمی‌درمانی‌.
ب‌) قرار گرفتن‌ در معرض‌ مواد شیمیایی‌ سمی‌. (مانند مواد مورد استفاده‌ در برخی‌حشره‌کش‌ها، رنگ‌ و پاک‌ کننده‌ها و شوینده‌های‌ خانگی‌.
پ‌) برخی‌ داروها (مانند داروهای‌ مخصوص‌ درمان‌ روماتیسم‌ مفصلی‌.)
ث) عفونت‌های‌ ویروسی‌ که‌ بر تراکم‌ استخوانی‌ تأثیر می‌گذارند.
نوع‌ درمان‌ بستگی‌ به‌ میزان‌ حاد بودن‌ کم‌ خونی‌ دارد. این‌ بیماری‌ را می‌توان‌ با تعویض‌خون‌، مصرف‌ دارو و یا پیوند مغز استخوان‌ درمان‌ کرد. کم‌خونی‌ برای‌ پیشرفت‌ در بدن‌ به‌ گذرزمان‌ احتیاج‌ دارد. در آغاز ممکن‌ است‌ هیچ‌ علایمی‌ بروز نکند و یا علایم‌ بیماری‌ بسیارخفیف‌ باشد، اماب‌ ا پیشرفت‌ بیماری‌ می‌توان‌ شاهد علایمی‌ ون‌ خستگی‌، ضعف‌، عدم‌توانایی‌ در کار و تحصیل‌، کاهش‌ دمای‌ بدن‌، پریدگی‌ رنگ‌ پوست‌، ضربان‌ قلب‌ سریع‌، کوتاهی‌تنفس‌ها، درد سینه‌، سرگیجه‌، تحریک‌پذیری‌، کرخی‌ و سردی‌ دست‌ها و پاها و سردرد بود.تشخیص‌ این‌ بیماری‌ با انجام‌ یک‌ آزمایش‌ خون‌ امکان‌پذیر است‌. در صورت‌ مثبت‌ بودن‌جواب‌ آزمایش‌ و ابتلا به‌ کم‌خونی‌ انجام‌ آزمایشات‌ دیگری‌ نیز برای‌ تشخیص‌ نوع‌ آن‌ضروری‌ است‌. انتخاب‌ نوع‌ درمان‌ آم‌ خونی‌ بستگی‌ به‌ علت‌ بروز آن‌ دارد. برای‌ مثال‌، نحوهٔ‌درمان‌ کم‌خونی‌ گلبول‌های‌ داسی‌ شکل‌ با نحوه‌ درمان‌ کم‌ خونی‌ ناشی‌ از رژیم‌ غذایی‌ فاقدآهن‌ یا فولیک‌ اسید متفاوت‌ است‌. از این‌ رو برای‌ کشف‌ بهترین‌ روش‌ معالجه‌ باید به‌ متخصص‌مربوطه‌ مراجعه‌ کرد.

methodical25 بازدید : 62 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)
کُلیه (فارسی قدیمیتر گُرده) یکی از اندامهای درونی بدن انسانو برخی دیگر از جانداران است.

بطور معمول در هر فرد سالم دو کلیه وجود دارد که هر یک در یکطرف ستون مهره‌ها و زیر دنده‌های تحتانی واقع شده اند. کلیه‌ها به رنگ قرمز متمایل به قهوه‌ای بوده و از نظر شکل شبیه لوبیا می‌‌باشند. هر کلیه به اندازه مشت بسته فرد است. اکثر اعضاء بدن برای عملکرد مطلوب وابسته به کلیه‌ها هستند. در نتیجه کلیه‌ها یکی از مهم‌ترین اعضای بدن انسان هستند.

وظایف کلیه‌ها

مهم‌ترین وظیفه کلیه‌ها برداشت مواد زائد از خون و بازگرداندن خون تصفیه شده به بدن می‌‌باشد. هر دقیقه حدود یک لیتر خون (یک پنجم خونی که توسط قلب پمپ می‌شود) از طریق سرخرگ کلیوی وارد کلیه‌ها می‌شود. پس از اینکه خون تصفیه شد خون تصفیه شده از طریق سیاهرگ‌های کلیوی به بدن باز می‌گردد. داخل هر کلیه متجاوز از یک میلیون واحد بسیار ریز عملکردی بنام نفرون وجود دارد. هر نفرون از یک صافی بسیار کوچک بنام کلافه (گلومرول) که به یک لوله کوچک (توبول) متصل است تشکیل می‌شود. آب و مواد زائد توسط این صافی از خون جدا می‌شوند و بداخل لوله‌های ه کوچک (توبول ها) جریان پیدا می‌کنند. قسمت عمده این آب توسط لوله‌های کوچک باز جذب می‌شود و مواد زائد بصورت غلیظ وارد ادرار می‌شوند تا دفع گردند. ادرارهای جمع شده از لوله‌های کوچک وارد قسمت قیفی شکل بنام لگنچه کلیه شده و سپس از طریق لوله‌ای بنام میزنای وارد مثانه می‌شود. مثانه ادرار را تا زمانی که ادرار کنید نگهداری می‌کند. پس از مثانه ادرار از طریق لوله‌ای بنام میزراه از بدن خارج می‌شود. کلیه سالم بطور معمول یک تا ۲ لیتر ادرار در روز و بر اساس میزان مایعات دریافتی تولید می‌کند. کلیه سالم قابلیت افزایش فعالیت خود را دارد بطوریکه اگر یک کلیه از دست رود کلیه دیگر بزرگ شده و کار دو کلیه را انجام خواهد داد.

سه وظیفه اصلی کلیه ها

1-کلیه‌ها آب بدن را تنظیم می‌کنند: برای اینکه بدن شما بدرستی و به نحو مطلوب فعالیت کند لازم است که دارای حجم مناسب آب باشد. یکی از مهم‌ترین وظایف کلیه‌ها برداشت آب اضافی یا حفظ آب بدن در موارد ضرورت می‌‌باشد.

2-کلیه‌ها مواد زائد را برداشت می‌کنند: بسیاری از مواد در خون و مایعات بدن باید در اندازه مناسب وجود داشته باشند تا بدن به درستی عملکرد داشته باشد. برای مثال: سدیم و پتاسیم مواد معدنی هستند که از مواد غذایی بدست می‌‌آیند. این مواد معدنی برای سلامتی لازم هستند اما باید در حد معینی نگهداشته شوند. زمانیکه کلیه‌ها بدرستی فعالیت کنند، مواد زائد از بدن داخل ادرار ترشح می‌شوند همچنین کلیه‌ها در تنظیم سایر مواد معدنی در بدن مانند: کلسیم و فسفر که برای تشکلی استخوان لازمند، کمک می‌کنند مواد زائد مانند: اوره و کراتی نیز باید از بدن خارج شوند. اوره و سایر مواد زائد زمانی که بدن پروتئین‌ها مانند: گوشت را تجزیه می‌کند، تشکیل می‌شوند. کراتی نین یک محصول زائد ماهیچه است. اگر فعالیت کلیه‌ها کاسته شود، اوره و کراتی نیز در خون افزایش می‌‌یابند بسیاری از محصولات زائد اگر از مایعات بدن جدا نشوند برای بدن سمی هستند برای مثال، وقتی فردی دارویی مصرف می‌کند، مواد زائد شیمیایی که از مصرف این دارو در بدن بوجود می‌‌آیند، عمدتاً توسط کلیه‌ها از بدن خارج می‌شوند.

۳- کلیه‌ها هورمون می‌‌سازند: کلیه‌های سالم پیک (پیغام بر)‌های شیمیایی مهمی بنام هورمون‌ها را نیز می‌‌سازند. این هورمون‌ها در جریان خون گردش کرده و بعضی از عملکردهای بدن مانند: فشار خون، ساخت گویچه‌های قرمز و برداشت کلسیم از روده‌ها را تنظیم می‌کنند.

نشانه‌های بیماری کلیوی

بیماری کلیوی معمولاً بی سر و صدا پیشرفت می‌کند و پیش از ایجاد هر گونه شکایت موجب تخریب قسمت عمده‌ای از فعالیت و عملکرد کلیه می‌گردد. بنابراین افراد در معرض خطر پیشرفت بیماری کلیوی باید بطور مرتب مورد ارزیابی قرار گیرند. این افراد کسانی هستند که مبتلا به بیماری قند - دیابت - پرفشاری خون، بیماری عروقی و وابستگان نزدیک افراد مبتلا به بیماریهای ارثی کلیه می‌‌باشند.

گاهی اوقات افراد با بیماری شدید کلیوی نیز بدون علامت می‌‌باشند. این موضوع اهمیت آزمایش خون یا آزمایش ادرار را در بررسی مشکلات کلیوی روشن می‌کند. به هرحال شکایات و علائم زیر می‌توانند نشانگر بیماری کلیوی باشند که در صورت وجود، انجام آزمایشات و بررسی‌های بیشتر توصیه می‌شود. بعضی از علائمی که می‌تواند نشانگر بیماری کلیوی باشد عبارت‌اند از:

زمانی که کلیه‌ها نارسا شوند مواد زائد و مایعات در بدن تجمع پیدا کرده و شما نیاز به درمان دیالیز (برای تصفیه خون یا به وسیله ماشین یا از راه شکم و به صورت دیالیز صفاقی) یا پیوند کلیه دارید چگونه می‌توانید در پیشگیری از بیماریهای کلیوی موثر باشید. فشار خون خود را بطور منظم چک کنید. فشار خون بالا و کنترل نشده سرعت طبیعی هر گونه بیماری کلیوی را افزایش می‌‌دهد. اگر شما مبتلا به مرض قند می‌‌باشید، باید بیماری شما تحت کنترل درآید. تعداد زیادی از بیماران کلیوی مبتلایان به بیماری قند می‌‌باشند به ویژه و حتی الامکان از مصرف داروهایی که توسط پزشک تجویز نشده‌اند ماند مسکن‌ها خودداری کنید. پیش از مصرف هر دارو حتما با پزشک خود مشورت نمائید. دیگر داروهای ویژه مانند سموم، آفت‌کش‌ها و مواد مخدر و ... نیز می‌توانند موجب آسیب کلیه شوند. پزشک شما مشکلات و عوارض ناشی از مصرف طولانی مدت و بدون مجوز این داروها را بیان می‌کند.

 منابع

برداشت از دانشنامهٔ رشد

برداشت از ویکی پدیا

methodical25 بازدید : 108 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

ساختار چشم ماهیان همانند سایر مهره داران می باشد. نور ساطع شده از اشیاء در ابتدا ، باید از قرنیه ی شفاف گذر كند. از آنجایی كه شرایط اپتیكی آب خیلی شبیه به مایعات داخلی چشم ماهیان می باشد، لذا برای ایجاد تصویری واضح در چشم ماهی ، نیازی به شكست نور در هنگام ورود به چشم نمی باشد. بنابراین قرنیه ی ماهی در مقایسه با قرنیه ی مهره داران خشكی زی خیلی ضخامت كمتری دارد. عنبیه ی چشم بوسیله ی افزایش یا كاهش قطر مردمك ، مقدار نور ورودی به چشم را تنظیم می كند. ماهیان غضروفی می توانند عنبیه چشم خود را تنظیم كرده و شكل مردمك را تغییر دهند ، اما این توانایی در ماهیان استخوانی وجود ندارد. عدسی چشم ماهیان ، كه بیشتر كروی شكل می باشند، مانند عدسی محدب مهره داران خشكی زی ، نور دریافت شده از اشیاء را در شبكیه ی چشم متمركز می نماید. عدسی چشم ماهیان غضرفی تا اندازه ای پهن می باشد.این در حالی است كه عدسی چشم مارماهی دهان گرد(لامپری) و ماهیان استخوانی گرد و كروی است. ماهی اشیاء را در فواصل دور بوسیله حركت عدسی به جلو و عقب ، می بیند ، اما در مهره داران خشكی زی تمركز تصاویر بر روی شبكیه چشم در اثر تغییر انحناء و خمیدگی عدسی انجام می گیرد. لایه ی بیرونی چشم (صلبیه یا Sclera) وظیفه ی حفظ ساختار ظریف بخش داخلی را بر عهده دارد. صلبیه ی ماهیان فاقد آرواره ، فیبری و سخت می باشد. در ماهیان غضرفی صلبیه از صفحات غضرفی و در ماهیان استخوانی از ساختار استخوانی تشكیل شده است.
لایه ی مشیمیه یا لایه عروقی در بین دو لایه ی صلبیه (لایه ی حفاظتی ) و لایه ی شبكیه (لایه ی دارای گیرنده های نوری ) قرار گرفته است. این لایه حاوی تامپتوم لوسیدیوم (لایه ی انعكاسی) - ساختار تشكیل شده از كریستال های انعكاسی گوانین – می باشد كه حساسیت بینایی را در شرایط نوری پایین ، افزایش می دهد. لایه ی انعكاسی در بیشتر ماهیان غضرفی ، هولوسفال ها ، كلوكانت ها ، ماهیان خاویاری و بعضی از ماهیان استخوانی دیده شده است. تامپتوم ، باعث تابش انعكاسی در چشم كوسه ها و بسیاری از ماهیان شب گرد می گردد.
دریافت نور ساطع شده از اشیاء توسط گیرنده های موجود در شبكیه انجام می گیرد. شبكیه دارای ساختار پیچیده ای است كه از هفت لایه تشكیل شده است. این لایه ها از بیرون به داخل عبارتند از :
اپتلیوم رنگدانه ای (رنگدانه ی سطحی ) ؛، كه حاوی رنگدانه های نقره ای و سیاه می باشد؛
لایه ی گیرنده های نوری؛ كه دارای سلول های استوانه ای و مخروطی می باشد؛
لایه ی دوقطبی ؛ این لایه از سلول هایی تشكیل شده است كه با سلول های گیرنده ی نور سیناپس حاصل می كنند؛
لایه ی غده ای ؛ سلول های این لایه با سلول های دو قطبی اتصال برقرار می كنند؛
لایه ی رشته های عصبی؛ این لایه حاوی سلول هایی است كه با لایه ی غده ای سیناپس دارند و رشته های عصبی را از طریق عصب بینایی به مغز می فرستند.
لایه ی شبكیه ی چشم در مقایسه با سایر بافت های بدن نیاز اكسیژنی بیشتری دارد. در بیشتر ماهیان استخوانی بالاترین سطح اكسیژنی در غده ی كوروئید(Choroid gland) وجود دارد. این غده ی U شكل ، عصب بینایی را در بخش خروجی چشم می پوشاند. جریان خون از طریق" رت میرابل"به غده ی كوروئید می رسد. مكانیسم جریان متقابل در رت میرابل سطح بالای از اكسیژن را در این غده فراهم كرده و اكسیژن مورد نیاز شبكیه را تامین می نماید. غده ی كوروئید خون اكسیژن دار را از ساختار آبشش مانند در سطح داخلی سرپوش آبششی ماهیان دریافت می كند. برداشت شبه آبشش در ماهی قزل آلا باعث كاهش اكسیژن در شبكیه و تنزل تصاعدی رنگدانه های بینایی شده است.
مانند سایر مهره داران ، شبكیه ی چشم ماهیان دارای دو نوع سلول حساس به نور ؛ یعنی سلول های مخروطی و استوانه ای می باشد.سلول های استوانه ای به نور كم خیلی حساس می باشد. ماهیانی كه در سپیده دم و غروب در هوای گرگ و میش فعالیت می كنند ، در شبكیه ی چشم ، سلول های استوانه ای غالبیت دارند. ماهیان قسمت های عمیق دریا و بسیاری از گونه های شب گرد ، تنها دارای سلول های استوانه ای هستند. در نور شدید، رنگدانه ی ملانین در لایه ی سطحی، از سلول های استوانه ای چشم ماهیان استخوانی محافظت می كند. در نور با شدت كمتر، حركات فتوشیمیایی رنگدانه ی ملانین ، موقعیت نسبی لایه های سطحی و گیرنده های نوری را تغییر می دهد و سلول های استوانه ای را در معرض نور موجود قرار می دهد. بعضی از ماهیان غضرورفی و بیشتر ماهیان استخوانی داری سلول های مخروطی می باشند. سلول های مخروطی در ماهیان روزگرد بالاترین تعداد را داراست. چهار نوع سلول مخروطی در چشم ماهیان دیده شده است ، كه هر كدام از آنها بیشترین جذب نوری خود را در بخش های مختلفی از طیف الكترومغناطیسی نشان می دهند.
سلول های مخروطی قرمز به نورهایی با طول موج 600 نانومتر (نور قرمز) پاسخ می دهند؛
سلول های مخروطی سبز بیشترین حساسیت را به نورهایی با طول موج در حدود 530 نانومتر(نور سبز) نشان می دهند؛
سلول های مخروطی آبی بهترین طول موجی كه به آن پاسخ می دهند در حدود 460 نانومتر می باشد؛
سلول های مخروطی ماوراء بنفش بیشتری فعالیت خود را در طول موج 380 نانومتر در محدوده ی طیف نوری ماوراء بنفش نشان می دهند. بنابراین، ماهیان دارای این نوع سلول های مخروطی می توانند نورهای ماوراء بنفش را ببینند.
نوع سلول های مخروطی با كیفیت نور محیط در ارتباط می باشد. برای مثال، ماهیان آب های كم عمق معمولا سلول های مخروطی قرمز ، آبی و سبز را دارا می باشند. دلیل وجود این سلول ها در این ماهیان اینست كه ماهی بتواند محدوده ی وسیعی از طیف نوری كه وارد سطح آب می گردد، را دریافت كند. هرچه عمق آب افزایش یابد از میزان نفوذ نور ماوراء بنفش كم می شود، از این رو ، عجیب نیست كه ماهیانی كه سلول های مخروطی ماوراء بنفش دارند، در سطح آب زندگی می كنند.
در مقایسه با انسان ها و دیگر جانوران خشكی زی ، ماهیها دید كوتاه دارند. چشم آنها فاصله ی كانونی كوتاه تری داشته و اشیاء را در فاصله ی یك متری به وضوح می بینند. با وجود این ، حداكثر فاصله ا ی كه آنها قادر به دیدن آن هستند ، بیشتر از 15 متر نیست. كروی تر بودن عدسی چشم ماهیان در مقایسه با جانوران خشكی زی دلیل اصلی این پدیده است. میدان دید افقی ماهیان بالغ 160-170 درجه (در ماهی قزل الا) می باشد كه در مقایسه با دید افقی انسان(154 درجه) بیشتر است. میدان دید عمودی در ماهیان 150 و در انسان 120 درجه می باشد. البته قابل ذكر است كه این نوع دید ، دید تك چشمی می باشد. میدان دید دو چشمی در قزل آلا تنها 20 -30 درجه می باشد كه درمقایسه با انسان (120 درجه) میدان دید دو چشمی محدود تری دارند.حداكثر تیز بینی در ماهیان در شدت نور 35 لوكس حاصل می شود ولی انسان ها در شدت نور 300 لوكس بهترین شرایط تیز بینی را دارا می باشند.
همانطوری كه در تصویر شماتیك زیر دیده می شود، ماهی بیرون از آب را بصورت یك پنجره ی مدور می بیند. این پنجره زمانی كه ماهی به اعماق پایین تر می رود وسیع تر شده و در هنگامیكه به سطح آب می آید تنگ تر و محدود تر می گردد. اكثر ماهیان با زاویه ی 6/97 درجه نسبت به بیرون دید دارند.

methodical25 بازدید : 95 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

شوره سر نتیجه پوسته پوسته شدن غیر طبیعی لایه سطحی پوست سر است. شوره قطعاتی ریز، پولک مانند و تقریباً گرد است که معمولاً روی هم جمع شده و از پوست سر جدا می شود. ابتلاء به شوره سر می تواند موضعی باشد (پیشانی، شقیقه ها یا گردن) یا در تمام سر گسترش یابد.


علل ايجاد شوره سر
شوره سر بدلایل مختلفی از قبیل تغذیه نادرست ، هیجان و نگرانی و استرس ، هوای‌ گرم‌ و مرطوب‌ ، یا سرد و خشک‌ ، پوست‌ چرب ، تعریق زیاد ، عدم تعادل هورمونها بخصوص آندروژنها ، مصرف بی‌رویه مواد آرایشی مو و عدم رعایت نظافت مو (شامپو نزدن‌ مرتب‌ ، عدم شست‌و‌شوی کافی سر متعاقب استفاده از شامپو و یا باقی ماندن بقایای صابون در پوست سر) ظاهر می‌شود. همچنین شوره علت میکروارگانیسمی و نیز قارچی داشته و همچنین عوامل ذکر شده در بالا ، در ایجاد شوره سر موثرند.
آیا علت شوره قارچ است؟
قارچها روی پوست سر بسیاری افراد وجود دارند، اما همه این افراد به شوره سر مبتلا نیستند. شوره سر در افراد مختلف ، شدتهای مختلفی دارد و این هم دلیل دیگری است بر این که در سر بعضی از ما عاملی وجود دارد که باعث می‌شود یکی همیشه از شوره سر کلافه باشد و دیگری اصلا سرش شوره نزند. حتی در یک فرد هم این میزان شوره سر در زمانهای مختلف تفاوت دارد.
از قدیم ، دانشمندان عقیده داشتند پوسته‌های ریز روی سر یا همان شوره‌ها توسط قارچ کوچکی که روی پوست سر رشد می کند، ایجاد می‌شوند. امروزه ، وجود چنین قارچهایی اثبات شده است. التهاب پوست هم نکته ای مهم است. قارچها ابتدا روی پوست سر ساکن می‌شوند و بعد روی چربی موجود بر پوست سر. آنها این چربیها را به اسیدهای چرب دلخواه خودشان تجزیه می‌کنند و حتی موادی را که مانع و مزاحم رشد آنهاست از بین می‌برند. این التهاب باعث می‌شود سلولهای پوست سر سریعتر تقسیم شوند و بعد از آن ، محیط مناسبی برای رشد قارچها فراهم شود.
همه اینها دست به دست هم می دهند و باعث تقسیم سریع تر سلولهای پوست سر و در نتیجه ایجاد شوره سر می شوند. هنوز هم کسی نمی‌داند علت چند میلیون پوسته سر که هر روزه روی لباس افراد مختلف می‌ریزد چیست. در شرکتهای سازنده شامپوهای ضد شوره ، میکروبیولوژیستها بدقت مشغول رشد دادن قارچهایی هستند که از پوسته‌های ریز سر به وجود آمده‌اند. هدف آنها این است که بفهمند این قارچها روی چه موادی بهتر رشد می‌کنند. اگر آنها این مطلب را بفهمند و بتوانند تغییر مختصری در این مواد که روی پوست سر وجود دارند، ایجاد کنند، درمان شوره سر را کشف کرده‌اند.
دو گونه از قارچها هستند که باعث شوره سر می شوند: «مالاسزیا وستریکتا» و «مالاسزیا گلوبوسا». تنها علتی که باعث شده است همه فکر کنند «مالاسزیا فورفور» عامل شوره سر است ، این است که این قارچ روی محیطهای کشت رشد می‌کنند. اما دوگونه دیگر ، حساستر از آن هستند که روی چربیهای حیوانات یا گیاهی رشد کنند و برای رشد ، حتما نیاز به چربی پوست انسان دارند. در حال حاضر ، فقط قارچها مسوول ایجاد شوره سر به حساب نمی‌آیند.
بیماریهای پوستی دیگر همراه شوره
علت شوره سر ، التهاب پوست سر است و بیماریهایی همچون اگزما پوسته‌ریزی شدیدی در پوست سر بوجود می‌آورند و گاهی بیماریهای عفونی مثل زرد زخم و شپش سر یا پدیکولوز به صورت پوسته در سر ظاهر می‌شوند. سایر اختلالات‌ پوستی از جمله‌ درماتیت سبوروئیک و درماتیت آتوپیک ، دندروف( زمان بلوغ ) ،‌ روزاسه‌ ، آکنه‌ ، پسوریازیس‌ ، چاقی‌ ، بیماری‌ پارکینسون ، استفاده‌ از لوسین‌های‌ خشک‌کننده‌ حاوی‌ الکل‌ و بیماری‌ ایدز از بیماریهایی هستند که باعث شوره شدید سر می‌شوند.


انواع شوره سر:
1. شوره خشک: شوره هایی که در موهای خشک ایجاد می شود شوره خشک نامیده می شود. این شوره ها معمولاً کوچک و سفید بوده و به پوست سر نمی چسبند. پوسته ها هنگام شانه زدن مثل برف می ریزند. شوره خشک معمولاً مملواز میکروبهای خیلی ریز است.
شوره خشک می تواند به علت بعضی از بیماریها ایجاد شده باشد. بنابراین درصورت داشتن شوره خشک، حتما با پزشک مشورت کنید.

2. شوره چرب: این شوره ها از شوره های خشک بزرگترند، زیرا به خاطر چرب بودن بهم می چسبند. تقریباً سفید رنگ اند و به پوست سر می چسبند. شوره های چرب جایگاه میکروارگانیسم ها و میکروب های دیگری است که می تواند باعث عفونت پوست سر شود. این وضعیت همراه با خارش های شدید خواهد بود. ممکن است با شستشو بهتر شده و 2 روز بعد مجدداً ایجاد شود. این نوع شوره ها بیشتر سبب ریزش مو می شوند زیرا مانع تنفس طبیعی پوست می گردند. اگر با استفاده از شامپوی مناسب و افزایش دفعات شستشو این نوع شوره بر طرف نشد به پزشک مراجعه کنید.
درمان شوره سر
شوره سر را به هیچ وجه نباید نادیده گرفت زیرا ممکن است مشکلات وخیم تری از جمله عفونت بر اثر خاراندن سر ایجاد کنند. در مورد شوره چرب، درمان اصلی زیاد شستن موی سر است تا چربی روی پوست پاک شود. برای درمان شوره چرب حنا و گل سر شوی مفید است.
در درمان شوره سر به نکات زیر توجه کنید:
1. رعایت بیشتر پاکیزگی و نظافت: نیازی نیست هر روز موهای خود را بشویید اما حداقل باید هفته ای 1 تا 2 بار این کار را انجام دهید.
2. توقف خاراندن سر: این دومین اصل مهم در معالجه شوره سر است. به هیچ وجه نباید سر خود را مداوم بخارانید. باید این کار را با حداقل برسانید تا وضعیت به حالت طبیعی بر گردد. مشکل هنگامی عمیق تر می شود که خانم ها با ناخن های بلندشان پوست سر را با خاراندن زخمی می کنند و همین امر باعث می شود که عناصر میکروب موجود در شوره به عمق پوست سر وارد شده و عفونت هایی را به وجود بیاورد. اگر شوره خشک دارید از شامپوهای ملایم مثل شامپوی بچه استفاده کنید. اگر شوره چرب دارید حتما از شامپوهای مخصوص موهای چرب و شامپوهای ضد شوره مناسب استفاده کنید.
3. شامپوهای ضد شوره: استفاده از شامپوهای ضدشوره مانند سلنیوم سولفید مفید است.
4. استفاده از برس مناسب: در صورت وجود شوره سر مراقب برس زدن یا شانه کردن باشید تا از جدا شدن پوسته های موجود در پوست سر، خارش یا ایجاد عفونت جلوگیری شود. مسلماً شما باید از برس های ابریشمی و طبیعی و شانه های شاخی یا چوبی استفاده کنید. کسی که دچار شوره سر است باید از برس های طبیعی استفاده کند. سایر اعضای خانواده نباید از برس شما استفاده کنند.
5. ماساژ: توده های شوره که آغشته به چربی است موجب نارسایی جریان خون در سطح پوست سر و درنتیجه وقفه تنفس طبیعی ریشه مو می گردد. برای بهبود این وضع می توان از ماساژ خاصی استفاده کرد. مراقب باشید این ماساژ را فقط آرایشگر ماهری که از روش مناسب این کار آگاهی دارد می تواند انجام دهد. در صورت ابتلاء به شوره سر خودتان این کار را انجام ندهید زیرا با این کار ممکن است مشکل تان را تشدید کنید.
6. استفاده از روغن های گیاهی: روغن های گیاهی در درمان شوره خشک مؤثر است. نیم ساعت قبل از حمام، سر را با مخلوطی از روغن های گیاهی (زیتون، بادام، نارگیل) آغشته کنید. روغن را کف دست بزنید بر روی سر بمالید و با کف دست مالش بدهید؛ سپس استحمام کنید.
درمان ساده و غیر دارویی
1- برس زدن مرتب موها در درمان شوره سر اهمیت زیادی دارد زیرا سبب می‌شود که جریان خون سریعتر شود و سلول‌ها تغذیه شوند. هر شب پیش از رفتن به رختخواب با یک برس مویی ،‌ موهای خود را از جهات مختلف برس بزنید، به طوری که در حدود صدبار برس روی سرتان حرکت کند و در تمام نقاط خون را به جریان بیندازد. شانه کردن مرتب موها بویزه در هوای آزاد و تمیز تاثیر بسیاری در درمان شوره سر دارد. زیرا این کار موجب افزایش جریان خون و سلولهای بافت پوست سر می‌شود.
2- روزانه‌ یک‌ بار سر خود را به‌ خوبی‌ شامپو کنید. طریقه‌ شستن‌ سر با شامپو اهمیت‌ بیشتری‌ از نوع‌ شامپو دارد. هنگام‌ شامپو کردن‌، پوسته‌ها را با ناخن‌هایتان‌ سست‌ کنید و سرتان‌ را حداقل‌ 5 دقیقه‌ مالش‌ دهید. برای تمیز کردن موها ، ‌از شامپوی متناسب با جنس موهایتان استفاده کنید. می‌توانید به این شامپو بر حسب نوع موها مقداری مواد تقویت کننده گیاهی یا حیوانی بیفزایید.
رژیم غذایی
به گفته بعضی متخصصین علل اصلی شوره سر بر اثر بد غذایی است. درصورتی که شوره سر در اثر بدغذایی باشد رژیم غذایی مناسب برای آن توصیه می‌شود. پرهیز از خوردن چربی‌های حیوانی، پرهیز از زیاده‌روی در مصرف شیرینی‌ها ، شکلات ، ‌‌آجیل ، ‌غذاهای سرخ شده و پر ادویه سلامت را به موها باز می‌گرداند. برای کسانی که با مشکل شوره سر رو برو هستند،‌ خوردن سبزیها و میوه‌ها و مواد پروتئین‌دار به مقدار فراوان تجویز می‌شود. غذاهایی که ویتامینهای A ، E ، B و پروتئین به حد کافی دارند، از شوره سر جلوگیری می‌کنند.
درمان شوره باروش سنتی
بهترین درمان طبیعی برای شوره سر آب سیب است. برای معالجه موهایتان را با آب سیب ماساژ دهید. اسیدهای طبیعی موجود در این میوه سلولهای مرده را از سر جدا می‌کند. پس از چند دقیقه سرتان را با شامپو بشوئید. سرکه سیب همراه با آب گرم نیز می‌تواند بعنوان ضد شوره و ضد چربی عمل کند.
درمان شوره بروش دارویی
1- برای‌ رفع‌ شوره‌ مختصر سر می‌توانید از شامپوهای‌ طبی ضدشوره‌ از جمله سلنیوم سولفید ، کتوکونازول ، پیریتنیوم زینک (پریتیون روی) و انواع شامپوهای پلی‌تار و شامپو های آنتی سپتیک مانند شامپو ستاولون و نیز لوسیون‌های‌ نرم‌کننده‌ پوست‌ استفاده‌ کنید.
2- در موارد شدیدتر ، امکان‌ دارد شامپوهای‌ حاوی‌ قطران‌ یا کرم‌ پوست‌ سر حاوی‌ کورتیزون‌ تجویز شود. برای‌ مالیدن‌ دارو روی‌ پوست‌ سر ، موها را در قسمت‌ کوچکی‌ از سر هم‌ باز کنید و پماد یا لوسیون‌ را به‌ خوبی‌ روی‌ پوست‌ سر بمالید. این‌ کار را در سایر نقاط‌ مورد نظر تکرار کنید.
3- در شوره شدید سر (با پوسته ریزی و دلمه) پماد 5 درصد اسید سالیسیلیک مفید است.
عواقب‌ بیماری
شوره سر یکی از بیماریهای شایع مو است که‌ یک‌ بیماری‌ مزمن‌ است‌، غالباً بیماری‌ مدت‌ها خاموش‌ باقی‌ می‌ماند. در هنگام‌ مرحله‌ فعال‌ بیماری‌، علایم‌ را می‌توان‌ با درمان‌ کنترل‌ کرد. این‌ بیماری‌ باعث‌ ریزش‌ مو نمی‌شود و موی چرب و شوره نقشی در طاسی سر ندارند. ولی دست‌ پاچگی‌ و عدم‌ احساس‌ راحتی‌ در برخوردهای‌ اجتماعی‌ و عفونت‌ باکتریایی‌ ثانویه‌ در نواحی‌ درگیر از عوارض‌ آن هستند.

methodical25 بازدید : 111 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

شوره سر نتیجه پوسته پوسته شدن غیر طبیعی لایه سطحی پوست سر است. شوره قطعاتی ریز، پولک مانند و تقریباً گرد است که معمولاً روی هم جمع شده و از پوست سر جدا می شود. ابتلاء به شوره سر می تواند موضعی باشد (پیشانی، شقیقه ها یا گردن) یا در تمام سر گسترش یابد.


علل ايجاد شوره سر
شوره سر بدلایل مختلفی از قبیل تغذیه نادرست ، هیجان و نگرانی و استرس ، هوای‌ گرم‌ و مرطوب‌ ، یا سرد و خشک‌ ، پوست‌ چرب ، تعریق زیاد ، عدم تعادل هورمونها بخصوص آندروژنها ، مصرف بی‌رویه مواد آرایشی مو و عدم رعایت نظافت مو (شامپو نزدن‌ مرتب‌ ، عدم شست‌و‌شوی کافی سر متعاقب استفاده از شامپو و یا باقی ماندن بقایای صابون در پوست سر) ظاهر می‌شود. همچنین شوره علت میکروارگانیسمی و نیز قارچی داشته و همچنین عوامل ذکر شده در بالا ، در ایجاد شوره سر موثرند.
آیا علت شوره قارچ است؟
قارچها روی پوست سر بسیاری افراد وجود دارند، اما همه این افراد به شوره سر مبتلا نیستند. شوره سر در افراد مختلف ، شدتهای مختلفی دارد و این هم دلیل دیگری است بر این که در سر بعضی از ما عاملی وجود دارد که باعث می‌شود یکی همیشه از شوره سر کلافه باشد و دیگری اصلا سرش شوره نزند. حتی در یک فرد هم این میزان شوره سر در زمانهای مختلف تفاوت دارد.
از قدیم ، دانشمندان عقیده داشتند پوسته‌های ریز روی سر یا همان شوره‌ها توسط قارچ کوچکی که روی پوست سر رشد می کند، ایجاد می‌شوند. امروزه ، وجود چنین قارچهایی اثبات شده است. التهاب پوست هم نکته ای مهم است. قارچها ابتدا روی پوست سر ساکن می‌شوند و بعد روی چربی موجود بر پوست سر. آنها این چربیها را به اسیدهای چرب دلخواه خودشان تجزیه می‌کنند و حتی موادی را که مانع و مزاحم رشد آنهاست از بین می‌برند. این التهاب باعث می‌شود سلولهای پوست سر سریعتر تقسیم شوند و بعد از آن ، محیط مناسبی برای رشد قارچها فراهم شود.
همه اینها دست به دست هم می دهند و باعث تقسیم سریع تر سلولهای پوست سر و در نتیجه ایجاد شوره سر می شوند. هنوز هم کسی نمی‌داند علت چند میلیون پوسته سر که هر روزه روی لباس افراد مختلف می‌ریزد چیست. در شرکتهای سازنده شامپوهای ضد شوره ، میکروبیولوژیستها بدقت مشغول رشد دادن قارچهایی هستند که از پوسته‌های ریز سر به وجود آمده‌اند. هدف آنها این است که بفهمند این قارچها روی چه موادی بهتر رشد می‌کنند. اگر آنها این مطلب را بفهمند و بتوانند تغییر مختصری در این مواد که روی پوست سر وجود دارند، ایجاد کنند، درمان شوره سر را کشف کرده‌اند.
دو گونه از قارچها هستند که باعث شوره سر می شوند: «مالاسزیا وستریکتا» و «مالاسزیا گلوبوسا». تنها علتی که باعث شده است همه فکر کنند «مالاسزیا فورفور» عامل شوره سر است ، این است که این قارچ روی محیطهای کشت رشد می‌کنند. اما دوگونه دیگر ، حساستر از آن هستند که روی چربیهای حیوانات یا گیاهی رشد کنند و برای رشد ، حتما نیاز به چربی پوست انسان دارند. در حال حاضر ، فقط قارچها مسوول ایجاد شوره سر به حساب نمی‌آیند.
بیماریهای پوستی دیگر همراه شوره
علت شوره سر ، التهاب پوست سر است و بیماریهایی همچون اگزما پوسته‌ریزی شدیدی در پوست سر بوجود می‌آورند و گاهی بیماریهای عفونی مثل زرد زخم و شپش سر یا پدیکولوز به صورت پوسته در سر ظاهر می‌شوند. سایر اختلالات‌ پوستی از جمله‌ درماتیت سبوروئیک و درماتیت آتوپیک ، دندروف( زمان بلوغ ) ،‌ روزاسه‌ ، آکنه‌ ، پسوریازیس‌ ، چاقی‌ ، بیماری‌ پارکینسون ، استفاده‌ از لوسین‌های‌ خشک‌کننده‌ حاوی‌ الکل‌ و بیماری‌ ایدز از بیماریهایی هستند که باعث شوره شدید سر می‌شوند.


انواع شوره سر:
1. شوره خشک: شوره هایی که در موهای خشک ایجاد می شود شوره خشک نامیده می شود. این شوره ها معمولاً کوچک و سفید بوده و به پوست سر نمی چسبند. پوسته ها هنگام شانه زدن مثل برف می ریزند. شوره خشک معمولاً مملواز میکروبهای خیلی ریز است.
شوره خشک می تواند به علت بعضی از بیماریها ایجاد شده باشد. بنابراین درصورت داشتن شوره خشک، حتما با پزشک مشورت کنید.

2. شوره چرب: این شوره ها از شوره های خشک بزرگترند، زیرا به خاطر چرب بودن بهم می چسبند. تقریباً سفید رنگ اند و به پوست سر می چسبند. شوره های چرب جایگاه میکروارگانیسم ها و میکروب های دیگری است که می تواند باعث عفونت پوست سر شود. این وضعیت همراه با خارش های شدید خواهد بود. ممکن است با شستشو بهتر شده و 2 روز بعد مجدداً ایجاد شود. این نوع شوره ها بیشتر سبب ریزش مو می شوند زیرا مانع تنفس طبیعی پوست می گردند. اگر با استفاده از شامپوی مناسب و افزایش دفعات شستشو این نوع شوره بر طرف نشد به پزشک مراجعه کنید.
درمان شوره سر
شوره سر را به هیچ وجه نباید نادیده گرفت زیرا ممکن است مشکلات وخیم تری از جمله عفونت بر اثر خاراندن سر ایجاد کنند. در مورد شوره چرب، درمان اصلی زیاد شستن موی سر است تا چربی روی پوست پاک شود. برای درمان شوره چرب حنا و گل سر شوی مفید است.
در درمان شوره سر به نکات زیر توجه کنید:
1. رعایت بیشتر پاکیزگی و نظافت: نیازی نیست هر روز موهای خود را بشویید اما حداقل باید هفته ای 1 تا 2 بار این کار را انجام دهید.
2. توقف خاراندن سر: این دومین اصل مهم در معالجه شوره سر است. به هیچ وجه نباید سر خود را مداوم بخارانید. باید این کار را با حداقل برسانید تا وضعیت به حالت طبیعی بر گردد. مشکل هنگامی عمیق تر می شود که خانم ها با ناخن های بلندشان پوست سر را با خاراندن زخمی می کنند و همین امر باعث می شود که عناصر میکروب موجود در شوره به عمق پوست سر وارد شده و عفونت هایی را به وجود بیاورد. اگر شوره خشک دارید از شامپوهای ملایم مثل شامپوی بچه استفاده کنید. اگر شوره چرب دارید حتما از شامپوهای مخصوص موهای چرب و شامپوهای ضد شوره مناسب استفاده کنید.
3. شامپوهای ضد شوره: استفاده از شامپوهای ضدشوره مانند سلنیوم سولفید مفید است.
4. استفاده از برس مناسب: در صورت وجود شوره سر مراقب برس زدن یا شانه کردن باشید تا از جدا شدن پوسته های موجود در پوست سر، خارش یا ایجاد عفونت جلوگیری شود. مسلماً شما باید از برس های ابریشمی و طبیعی و شانه های شاخی یا چوبی استفاده کنید. کسی که دچار شوره سر است باید از برس های طبیعی استفاده کند. سایر اعضای خانواده نباید از برس شما استفاده کنند.
5. ماساژ: توده های شوره که آغشته به چربی است موجب نارسایی جریان خون در سطح پوست سر و درنتیجه وقفه تنفس طبیعی ریشه مو می گردد. برای بهبود این وضع می توان از ماساژ خاصی استفاده کرد. مراقب باشید این ماساژ را فقط آرایشگر ماهری که از روش مناسب این کار آگاهی دارد می تواند انجام دهد. در صورت ابتلاء به شوره سر خودتان این کار را انجام ندهید زیرا با این کار ممکن است مشکل تان را تشدید کنید.
6. استفاده از روغن های گیاهی: روغن های گیاهی در درمان شوره خشک مؤثر است. نیم ساعت قبل از حمام، سر را با مخلوطی از روغن های گیاهی (زیتون، بادام، نارگیل) آغشته کنید. روغن را کف دست بزنید بر روی سر بمالید و با کف دست مالش بدهید؛ سپس استحمام کنید.
درمان ساده و غیر دارویی
1- برس زدن مرتب موها در درمان شوره سر اهمیت زیادی دارد زیرا سبب می‌شود که جریان خون سریعتر شود و سلول‌ها تغذیه شوند. هر شب پیش از رفتن به رختخواب با یک برس مویی ،‌ موهای خود را از جهات مختلف برس بزنید، به طوری که در حدود صدبار برس روی سرتان حرکت کند و در تمام نقاط خون را به جریان بیندازد. شانه کردن مرتب موها بویزه در هوای آزاد و تمیز تاثیر بسیاری در درمان شوره سر دارد. زیرا این کار موجب افزایش جریان خون و سلولهای بافت پوست سر می‌شود.
2- روزانه‌ یک‌ بار سر خود را به‌ خوبی‌ شامپو کنید. طریقه‌ شستن‌ سر با شامپو اهمیت‌ بیشتری‌ از نوع‌ شامپو دارد. هنگام‌ شامپو کردن‌، پوسته‌ها را با ناخن‌هایتان‌ سست‌ کنید و سرتان‌ را حداقل‌ 5 دقیقه‌ مالش‌ دهید. برای تمیز کردن موها ، ‌از شامپوی متناسب با جنس موهایتان استفاده کنید. می‌توانید به این شامپو بر حسب نوع موها مقداری مواد تقویت کننده گیاهی یا حیوانی بیفزایید.
رژیم غذایی
به گفته بعضی متخصصین علل اصلی شوره سر بر اثر بد غذایی است. درصورتی که شوره سر در اثر بدغذایی باشد رژیم غذایی مناسب برای آن توصیه می‌شود. پرهیز از خوردن چربی‌های حیوانی، پرهیز از زیاده‌روی در مصرف شیرینی‌ها ، شکلات ، ‌‌آجیل ، ‌غذاهای سرخ شده و پر ادویه سلامت را به موها باز می‌گرداند. برای کسانی که با مشکل شوره سر رو برو هستند،‌ خوردن سبزیها و میوه‌ها و مواد پروتئین‌دار به مقدار فراوان تجویز می‌شود. غذاهایی که ویتامینهای A ، E ، B و پروتئین به حد کافی دارند، از شوره سر جلوگیری می‌کنند.
درمان شوره باروش سنتی
بهترین درمان طبیعی برای شوره سر آب سیب است. برای معالجه موهایتان را با آب سیب ماساژ دهید. اسیدهای طبیعی موجود در این میوه سلولهای مرده را از سر جدا می‌کند. پس از چند دقیقه سرتان را با شامپو بشوئید. سرکه سیب همراه با آب گرم نیز می‌تواند بعنوان ضد شوره و ضد چربی عمل کند.
درمان شوره بروش دارویی
1- برای‌ رفع‌ شوره‌ مختصر سر می‌توانید از شامپوهای‌ طبی ضدشوره‌ از جمله سلنیوم سولفید ، کتوکونازول ، پیریتنیوم زینک (پریتیون روی) و انواع شامپوهای پلی‌تار و شامپو های آنتی سپتیک مانند شامپو ستاولون و نیز لوسیون‌های‌ نرم‌کننده‌ پوست‌ استفاده‌ کنید.
2- در موارد شدیدتر ، امکان‌ دارد شامپوهای‌ حاوی‌ قطران‌ یا کرم‌ پوست‌ سر حاوی‌ کورتیزون‌ تجویز شود. برای‌ مالیدن‌ دارو روی‌ پوست‌ سر ، موها را در قسمت‌ کوچکی‌ از سر هم‌ باز کنید و پماد یا لوسیون‌ را به‌ خوبی‌ روی‌ پوست‌ سر بمالید. این‌ کار را در سایر نقاط‌ مورد نظر تکرار کنید.
3- در شوره شدید سر (با پوسته ریزی و دلمه) پماد 5 درصد اسید سالیسیلیک مفید است.
عواقب‌ بیماری
شوره سر یکی از بیماریهای شایع مو است که‌ یک‌ بیماری‌ مزمن‌ است‌، غالباً بیماری‌ مدت‌ها خاموش‌ باقی‌ می‌ماند. در هنگام‌ مرحله‌ فعال‌ بیماری‌، علایم‌ را می‌توان‌ با درمان‌ کنترل‌ کرد. این‌ بیماری‌ باعث‌ ریزش‌ مو نمی‌شود و موی چرب و شوره نقشی در طاسی سر ندارند. ولی دست‌ پاچگی‌ و عدم‌ احساس‌ راحتی‌ در برخوردهای‌ اجتماعی‌ و عفونت‌ باکتریایی‌ ثانویه‌ در نواحی‌ درگیر از عوارض‌ آن هستند.

methodical25 بازدید : 54 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)
از بيم
از بيماري هاي ژنتيکي است که در اثر آن در خون  مريض تعداد زيادي از  گلبولهاي قرمز  شکل اصلي خود را از دست مي‌‌دهند و قادر به حمل  اکسيژن نيستند.
هموگلوبين جزء انتقال دهنده اکسيژن در سلولهاي قرمز خوني مي‌‌باشد. هموگلوبين شامل دو پروتئين مختلف به نام آلفا و بتا مي‌‌باشد.

اگر بدن توانايي توليد کافي از هر نوع پروتئين را نداشته باشد، سلولهاي خوني بطور کامل شکل نگرفته توانايي انتقال اکسيژن کافي را ندارند و نتيجه يک نوع کم خوني است که در طفوليت آغاز شده و تا پايان عمر به طول مي‌‌انجامد.

هر چند تالاسمي‌يک اختلال منفرد نيست اما يک گروه اختلالات از طرق مشابه بدن انسان را درگير مي‌‌نمايند، درک تفاوت بين گونه‌هاي مختلف تالاسمي‌مهم است.

تالاسمي‌آلفا

افرادي که در آنها هموگلوبين به ميزان کافي پروتئين آلفا  توليد نمي‌کند به تالاسمي‌آلفا مبتلا مي‌‌گردند. تالاسمي‌آلفا به طور شايع در آفريقا،خاورميانه ،هند،آسياي جنوبي ، جنوب چين  و نواحي مديترانه يافت مي‌‌شود.


4 گونه تالاسمي‌آلفا وجود دارد که با توجه به آثار آنها بر بدن از خفيف تا شديد تقسيم بندي مي‌‌شود.

  • مرحله حامل خاموش:

در اين مرحله عموماً فرد سالم است زيرا کمبود بسيار کم پروتئين آلفا بر عملکرد هموگلوبين تأثير نمي‌گذارد. به علت تشخيص مشکل، اين مرحله حامل خاموش ناميده مي‌‌شود. هنگامي‌که فرد به ظاهر طبيعي صاحب يک فرزند با هموگلوبين H يا صفت تالاسمي‌آلفا مي‌‌گردد، مرحله حامل خاموش تشخيص داده مي‌‌شود.


  • Hemoglobin Constant Spring هموگلوبين کنستانت اسپرينگ

يک فرم غير معمول از مرحله حامل خاموش که به واسطه جهش در هموگلوبين آلفا رخ مي‌‌دهد.علت نامگذاري بدين صورت، کشف اين موضوع در منطقه‌اي در جامائيکا  به نام کنستانت اسپرينگ  مي‌‌باشد. همانند مرحله خاموش فرد هيچ گونه مشکلي را تجربه نمي‌کند.


  • صفت تالاسمي‌آلفا يا تالاسمي‌آلفا خفيف

در اين مرحله کمبود پروتئين آلفا بيشتر است. بيماران در اين مرحله سلول‌هاي قرمز خوني کمتر و کوچک‌تري دارند، اگر چه بسيار از بيماران علائمي‌از بيماري را تجربه نمي‌نمايند.پزشکان اغلب تالاسمي‌آلفا خفيف را با کم خوني فقر آهن اشتباه نموده و براي بيماران آهن تجويز مي‌‌نمايند. آهن هبچ تأثيري بر درمان کم خوني تالاسمي‌آلفا ندارد.

  • بيماري هموگلوبين H

در اين مرحله، کمبود پروتئين آلفا به حدي است که منجر به کم خوني شديد و بروز مشکلاتي نظير طحال بزرگ، تغييرات استخواني و خستگي مي‌‌گردد. نامگذاري به علت هموگلوبين H غير طبيعي است که سلول‌هاي قرمز خون را تخريب مي‌‌نمايد.

  • Hemoglobin H- Constant Spring هموگلوبين H- کنستانت اسپرينگ

اين حالت بسيار شديدتر از بيماري هموگلوبينH مي‌‌باشد. بيماران دراين مرحله، از کم خوني شديد، بزرگي طحال و عفونت‌هاي ويروسي رنج مي‌‌برند.


  • Hemozygous H- Constant Spring (هموزيگوس H- کنستانت اسپرينگ)

اين حالت يک نوع از Hemoglobin H- Constant Spring است. هنگامي‌که دو فرد حامل Constant Spring ژن‌ها را به فرزند منتقل سازند اين نوع بيماري بروز مي‌‌نمايد. اين حالت عموماً خفيف تر از Hemoglobin H- Constant Spring و تقريباً مشابه بيماري هموگلوبين H مي‌‌باشد.

  • هيدروپس جنيني يا تالاسمي‌آلفاي ماژورتالاسمي‌آلفاي بزرگ


در اين حالت در بررسي DNA فرد، ژن‌هاي آلفا وجود ندارند. اين اختلال باعث مي‌‌شود گلوبين گاماي توليدي در جنين يک هموگلوبين غير طبيعي بارت (Barts) ايجاد نمايد. بسياري از اين بيماران قبل يا در فاصله کوتاهي بعد از تولد مي‌‌ميرند. در موارد بسيار نادري که بيماري قبل از تولد تشخيص داده مي‌‌شود، تزريق خون داخل رحمي‌منجر به تولد کودکي با هيدروپس جنيني مي‌‌گردد. اين نوزاد در سراسر زندگي خود به تزريق خون و مراقبت‌هاي پزشکي نيازمندند.

تالاسمي‌بتا

در افرادي که هموگلوبين پروتئين بتا کافي توليد نمي‌کند ايجاد مي‌‌گردد. اين بيماري در مردم نواحي مديترانه نظير يونان وايتاليا ، ايران ، شبه جزيره عرب ، افريقا، جنوب آسيا و جنوب چين يافت مي‌‌شود.

سه گونه تالاسمي‌بتا وجود دارد که با توجه به آثار آنها بدن از خفيف تا شديد تقسيم بندي مي‌‌شوند.

  • تالاسمي‌مينور يا صفت تالاسمي

در اين حالت کمبود پروتئين به حدي نيست که باعث اختلال در عملکرد هموگلوبين گردد. يک فرد با اين بيماري حامل صفت ژنتيکي تالاسمي‌مي‌‌باشد. اين فرد به جز يک کم خوني خفيف در برخي موارد، مشکل ديگري را تجربه نخواهد کرد. همانند تالاسمي‌آلفاي خفيف، پزشکان اغلب سلولهاي قرمز خوني فرد مبتلا به تالاسمي‌بتا مينور را به عنوان علامتي از کم خوني فقر آهن با تجويز نادرست مکمل آهن درمان مي‌‌نمايند.

  • تالاسمي‌بينابيني

در اين حالت کمبود پروتئين بتا در هموگلوبين به اندازه‌اي است که منجر به کم خوني نسبتاً شديد و اختلالات قابل ملاحظه‌اي در سلامت فرد نظير بدفرمي‌هاي استخواني و بزرگي طحال مي‌گردد. در اين مرحله طيف وسيعي از علائم وجود دارد. تفاوت کم بين علائم تالاسمي‌بينا بيني و فرم شديدتر (تالاسمي‌ماژور) يا تالاسمي‌بزرگ مي‌‌تواند گيج کننده باشد.

بدليل وابستگي بيمار به تزريق خون، فرد را در گروه تالاسمي‌ماژور قرار مي‌‌دهند. بيماران مبتلا به تالاسمي‌بينابيني براي بهبود کيفيت زندگي و نه براي نجات يافتن، به تزريق خون نيازمند مي‌باشند.

  • تالاسمي‌ماژور يا کم خوني Cooley’s Anemiaتالاسمي‌بزرگ

اين مرحله شديرترين فرم تالاسمي‌بتا مي‌‌باشد که کمبود شديد پروتئين بتا در هموگلوبين منجر به يک کم خوني تهديد کننده حيات مي‌‌شود و فرد به انتقال خون منظم و مراقبت‌هاي طبي فراواني نيازمند مي‌‌گردد.

انتقال خون مکرر در طول عمر منجر به تجمع بيش از حد آهن مي‌‌گردد که بايد توسط تجويز عوامل Chelator کمک کننده در دفعجهت جلوگيري از مرگ و نارسايي ارگان‌ها درمان شوند.

 ديگر اشکال تالاسمي‌

به جز تالاسمي‌آلفا و بتا، اختلالات وابسته ديگري وجود دارند که به علت وجود ژن‌هاي غير طبيعي در کنار ژن‌هاي آلفا و بتا و يا  جهش ژني رخ مي‌‌دهند.

  • هموگلوبين E يکي از شايعترين هموگلوبين‌هاي غير طبيعي مي‌‌باشد و اغلب در مردم آسياي جنوب شرقي نظير کامبوج و تايلند  ديده مي‌‌شود. هنگامي‌که با تالاسمي‌بتا همراه شود ايجاد بيماري بتا تالاسمي‌E مي‌‌نمايد. يک کم خوني نسبتاً شديد که علائم مشابه با تالاسمي‌بتا بينابيني دارد.


  • بتا تالاسمي‌داسي شکل

اين حالت به علت وجود هم‌زمان تالاسمي‌بتا و هموگلوبين S (هموگلوبين غير طبيعي که در بيماران کم خوني داسي شکل ديده مي‌‌شود). اين بيماري به طور شايع در نواحي مديترانه‌اي نظير ايتاليا، يونان و ترکيه  ديده مي‌‌شود.

شدت بيماري به ميزان توليد گلوبين بتا طبيعي توسط ژن بتا بستگي دارد.

هنگامي‌که ژن بتا گلوبين بتا توليد ننمايد، شرايطي مشابه با کم خوني داسي شکل ايجاد مي‌‌گردد. هرچه گلوبين بتاي بيشتري توسط ژن بتا توليد شود، شدت بيماري کاهش مي‌‌يابد

 درمان تالاسمي‌

  • انتقال خون: شايعترين درمان براي تمامي‌اشکال تالاسمي‌تزريق سلول‌هاي قرمز خوني است. اين تزريق خون براي فراهم آوردن مقاديري از سلول‌هاي قرمز خوني سالم و هموگلوبين طبيعي که قادر به انتقال اکسيژن باشد، ضروري است.

در صورتي که بيمار تالاسميک در گذشته به اندازه کافي خون دريافت نکرده باشد، لازم است جهت بهبود کيفيت زندگي وي، دفعات تزريق خون افزايش يابد. امروزه بسياري از بيماران تالاسمي‌ماژور در هر دو يا سه هفته خون دريافت مي‌‌نمايند، مقداري معادل ?? پاينت خون در يک سال. Pint معادل واحد تزريق مايع تقريباً برابر ??? ميلي‌ليتر است

  • افزايش بيش از حد آهن

در بدن راه طبيعي جهت حذف آهن وجود ندارد، بنابراين آهن موجود در خون تزريق شده در بدن انباشته و وضعيتي را به نام «افزايش غير طبيعي آهن» (Iron Overload) ايجاد مي‌‌نمايد. آهن مازاد براي بافت‌ها و ارگان‌هاي بدن به ويژه قلب و کبد  سمي‌است و منجر به مرگ زودرس و يا نارسايي ارگان‌ها در فرد بيمار مي‌‌شود.

  • Chelation Therapy

براي کمک به دفع آهن اضافي، بيمار تحت درمان سخت و دردناک با دارويي به نام دسفرال (Desferal) قرار مي‌‌گيرد. دارو از طريق يک سوزن متصل به پمپ و زير پوست ناحيه معده يا پاها تزريق مي‌‌گردد. تزريق اين دارو پنج تا هفت بار در هفته و هر بار ?? ساعت به طول مي‌‌انجامد. دسفرال از طريق فرآيندي به نام Chelation به آهن متصل مي‌‌گردد و با دفع آهن متصل به دسفرال ميزان آهن ذخيره در بدن کاهش مي‌‌يابد.

 مشکلات تحمل درمان

تحمل درمان، براي بيماران مبتلا به تالاسمي‌يک امر حياتي محسوب مي‌‌گردد. عدم تحمل اين درمان منجر به مشکلات سلامتي شديد و مرگ زودرس در بيماران مي‌‌شود. براي مقابله با مشکل عدم تحمل دارو، محققين به دنبال داروهاي جديدي هستند که بيمار آن را به آساني تحمل نمايد.

پيشگيري

در حال حاضر موثرترين راه پيشگيري از بيماري تالاسمي‌غربالگري اين بيماري در سطح جمعيتي و سپس بررسي ملکولي افرادي مي‌باشد که در غربالگري در زمره افراد تحت خطر طبقه بندي شده اند. براي اين منظور در ايران برنامه کشوري غربالگري تالاسمي‌توسط وزرات بهداشت در حال انجام مي‌باشد.

مشاوره ژنتيک

مشاوره ژنتيکي  در افرادي که در غربالگري در زمره افراد تحت خطر طبقه بندي شده اند و يا افرادي که داراي بستگان نزديک مبتلا به تالاسمي‌هستند توصيه مي‌شود.ريسک تکرار اين بيماري در فرزندان بعدي يک زوج داراي فرزند مبتلا ??? مي‌باشد که در صورت تعيين جهش در فرزند مبتلا و تاييد ناقل بودن والدين مي‌توان با تشخيص قبل از تولد در طي دوران بارداري از وضعيت ابتلا يا عدم ابتلاي جنين اطمينان حاصل نمود

منبع: ويکي پديا - دانشنامه آزاد

methodical25 بازدید : 55 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

استفان ويليام هاوكينگ 64 ساله اينك به الگويي براي مردمان سياره ما تبديل شده تا نمونه اي افسانه اي از زيستن و اميد به زندگي را ترويج كند. استفاون هاوكينگ يكي از برجسته ترين و نام آور ترين رياضيدانان و كيهان شناسان معاصر ما است. نظريات بنيادي او در حوزه عالم بزرگ مقياس و فرايندهاي مربوط به آشفتگيهاي فضا زمان و پديده هاي اعجاب انگيزي همچون سياهچاله ها باعث شده تا نام وي در عرصه دانش معاصر و براي هميشه ماندگار شود. او اينك داراي درجه لوكسيان پرفسور رياضيات در دانشگاه كمبريج است و بد نيست بدانيد اين مقام ارشد رياضيات زماني در اختيار چهره هاي برجسته اي چون سر ايزاك نيوتون و پاول ديراك بوده است. تحقيقات وسيع هاوكينگ در خصوص سياهچاله ها باعث كشف پديده اي شگفت در حوزه فضا شده است كه با نام  تابش سياهچاله شناخته مي شود. اما جالب اينجا است كه در كنار چنين فعاليتهاي علمي بسيار جدي، اين دانشمند بلند آوازه معاصر گام هاي بلند و بزرگي را براي ترويج علم در جهان برداشته است. وي نويسنده پرفروش ترين كتاب علمي عامه پسند به نام تاريخچه مختصر زمان است كه به مدت 100 هفته توانسته بود در صدر پر فروش ترين كتابهاي عالم قرار گيرد. وي همچنين كتابهايي را براي كوكان نوشته و در برنامه هايي همانند، جهان استفاون هاوكينگ به تشريح مسايل پيچيده علمي به زباني ساده براي مردم پرداخته است. هر يك از اين فعاليتها به تنهايي كافي است كه نام انساني را در تاريخ جاودان كند اما هاوكينگ فراتر از اين افقها را فتح كرده است.                    

آيا مي توان باور كرد تمام اين موفقيتها از آن مردي باشد كه به فلج اعصاب محرك عضلاني مبتلا است و از نظر پزشكي سالها قبل مي بايست در مي گذشت. اين بيماري كشنده زماني به سراغ هاوكينگ آمد كه تنها 21 سال داشت و كم كم تواناييهاي عضلاني او را سلب كرد . به تدريج كار به جايي كشيد كه تمام عضله هاي وي توان تحرك خود را از دست دادند و امروزه به جز عضلات قلب، چشم، ريه و دستگاه گوارشي، وي فاقد هرگونه توانايي حركتي است. به همين دليل ويلچير يا صندلي چرخداري ويژه اي براي وي ساخته شده كه او بتواند با كمك نگاه خود به ان فرمان دهد. آن را جركت دهد و با نگاه كردن به صفحه كليد بصري ويژه اي حروف خود را انتخاب و متن مورد نظر را بيان كند. زندگي كه براي هر كسي مي تواند جهنمي غير قابل تصور باشد براي هاوكينگ همراه با اميد به آينده و كشف تازه ها بوده است. پزشكان زماني كه هاوكينگ به اين بيماري مبتلا شد به وي گفتند كه شايد كمتر از چند سال بعد در اثر رشد اين بيماري در گذرد اما از ان زمان 45 سال مي گذرد و هاوكينگ در مبارزه اي سخت با بيماري خود به موفقيت دست يافته است. وي نشانه و سمبولي براي اميد به آينده است.  

                                        

چند هفته پيش برجسته ترين چهره رياضيات و كيهان شناس معاصر سفري با گرانش صفر را تجربه كرد. يك بويينگ تغيير فرم يافته از پايگاه كندي عازم سفري كوتاه ولي خاطره انگيز براي استفان هاوكينگ شد. وي در اين سفر براي اولين بار پس از 40 سال توانست از روي صندلي چرخدار برخيزد و شناوري در شرايط بي وزني را تجربه كند. تجربه اي كه شايد بسياري از افراد سالم هم حاضر به انجام آن نباشند اما هاوكينگ گويا قصد دارد ثابت كند كه انسان قادر به انجام هر كاري است. هاوكينگ پس از اين سفر در گفتگويي دشوار با خبرنگاران كه با كمك رايانه متصل به صندلي چرخدارش صورت مي گرفت، گفت: " از اين تجربه بي نهايت راضيم و احساس مي كنم به دروازه هاي فضا نزديك مي شوم. من اين پرواز را براي آمادگي انجام سفر بعديم انجام دادم و قصد دارم سال 2009 به عنوان اولين معلول به سفري به مدار زمين بروم، پس فضا به من خوش آمد بگو كه من در آستانه سفر به سوي تو قرار دارم. " هاوكينگ فضا را آينده بشر توصيف كرد و از احساس خوب خود هنگام رهايي از بند گرانش سخن گفت اما او خود اميد جديدي است براي مردمي كه مبتلا به ناتوانايي هاي گوناگوني هستند يا در درياي مشكلات مي افتدند. هاوكينگ ثابت كرده است كه مي توان با اميد ، مرگ را هم به بازي گرفت. و هاوكينگ نمادي براي عصر جديد ما است.

به نقل از هوپا    

methodical25 بازدید : 97 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

مسئله قابل توجه فقط اين نيست كه جسمي در فضا وجوددارد بلكه اين جسم مشخص كننده هندسه فضاي اطرافش مي باشد. انيشتيندر اين مورد مي گويد: هميشه عقيدهبر اين بوده اگر تمامماده جهانمعلوم شود،زمانوفضا باقي مي مانند، در حالي كه نظريه نسبيت تاكيد مي كند كه زمان و فضا نيز همراه باماده نابود مي گردند. بنابراين ،جرمبا فضا ارتباط دارد. هر جسمي باعث ميشود كه فضاي اطرافش انحنا پيدا كند. ما به سختي متوجه چنين انحنايي در زندگي خود ميشويم، زيرا با جرم هاي نسبتا كوچكي سروكار داريم. ولي درميدانهاي گرانشي بسيار قوي ، مقدار انحنا ممكن است قابل توجه باشد.تعدادي از رويدادهايي كه اخيرا در فضا مشاهده شده اند،نشان مي دهند كه احتمال تمركز مقادير جرم در بخش هاي كوچكي از فضا وجود دارد. اگرماده اي با جرم معين به اندازه اي متراكم شود كه به حجم كوچكي تبديل گردد و آن حجمبراي چنين ماده‌اي بحراني باشد، ماده تحت تاثير گرانش خود شروع به انقباض مي نمايد. با انقباض بيشتر ماده ، فاجعه گرانشي گسترش مي‌يابد و آنچه كه فرو ريختن گرانشيناميده مي شود، آغاز مي گردد. تمركز ماده در اين فرآيند افزايش مي يابد و طبق نظريهنسبيت ،انحناي فضانيز به تدريج بيشتر مي گردد.


سرانجام لحظه اي فرا مي رسد كه هيچ پرتوئي ازنور ، ذره و نشانه فيزيكي ديگر نمي تواند از اين قسمت كه دچار فروريختن جرم شده ، خارجگردد. اين جسم به عنوانسياهچالهشناخته شده است. شعاع جسم در حال فرو ريختنكه به يك سياهچاله تبديل مي گردد،شعاع گرانشيناميده مي شود. اين شعاع برايجرم خورشيد سه كيلومتر و براي جرم زمين 9/0 سانتي متر است

.

 اگر خورشيد در اثرانقباض به كره‌اي با شعاع سه كيلومتر تبديل شود، به صورت يك سياهچاله در مي آيد. گرانش در سطح جسمي كه شعاعش با شعاع گرانشي جرم آن برابر مي باشد، فوق‌العاده شديد است. براي غلبه بر نيرويگرانشي لازم استسرعت فرارافزايش يابد، كه مقدار آن بيشترازسرعتنور مي باشد. طبقنظريهخاص نسبيت كه اكنون قابل قبول است، در جهان هيچ چيز نمي تواند با سرعت بيشتر ازسرعت نور حركت كند. به همين دليل سياهچاله ها اجازه نمي دهند هر چيزي از آنها خارجگردد. از سوي ديگر ، سياهچاله مي تواند ماده را از فضاي اطراف به درون خود ببلعد وبزرگتر شود. براي توضيح تمام پديده هايي كه مربوط به سياهچاله مي شوند، فرضيه عامنسبيت لازم مي باشد. بر اساس اين نظريه ، گذشت زمان در ميدان گرانشي قوي آهسته ميباشد. براي ناظري كه در خارج سياهچالهقرار دارد، افتادن يك جسم به درون سياهچاله مدت طولاني متوقف مي گردد. در چنينحالتي ناظر فرضي در ارتبط باعمل انقباضواقعا تصوير كاملا متفاوتي رامشاهده خواهد نمود. ناظر در حالي كه در ظرف مدت محدودي به شعاع گرانشي مي رسد،سقوطش ادامه مي يابد، تا آنكه به مركز سياهچاله برسد. ماده در حال فروريختن ، پس ازگذشتن از شعاع گرانش به انقباض ادامه مي دهد. طبق اختر فيزيك نظري جديد ممكن استسياهچاله ها مرحله پايانيزندگيستارگان جسيم باشند. مادامي كه يك منبع انرژي در ناحيه مركزيستاره فعاليت مي نمايد، درجات حرارت بالا باعث انبساط گاز و جدا شدن لايه هاي بالائي آنمي شود. در عين حال ، نيروي گرانشي عظيم ستاره اين لايه ها را به سوي مركز ميكشاند. پس از آن كه سوخت تامين كنندهواكنش‌هاي هسته‌ايبه مصرف رسيد، درجه حرارتدر ناحيه مركزي ستاره به تدريج پايين مي آيد. در اين مرحلهتعادل ستارهبه هم مي خورد و ستاره تحتتاثيرنيرويگرانشي خود منقبض مي گردد. تكامل و تغيير بيشتر آن به جرمش بستگي دارد. طبقمحاسبات اگر جرم ستاره سه تا پنج برابر جرم خورشيد باشد، مرحله پاياني انقباض آنممكن است باعث فروريختن گرانشي و تشكيل سياهچاله گردد.

methodical25 بازدید : 74 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

مسئله قابل توجه فقط اين نيست كه جسمي در فضا وجوددارد بلكه اين جسم مشخص كننده هندسه فضاي اطرافش مي باشد. انيشتيندر اين مورد مي گويد: هميشه عقيدهبر اين بوده اگر تمامماده جهانمعلوم شود،زمانوفضا باقي مي مانند، در حالي كه نظريه نسبيت تاكيد مي كند كه زمان و فضا نيز همراه باماده نابود مي گردند. بنابراين ،جرمبا فضا ارتباط دارد. هر جسمي باعث ميشود كه فضاي اطرافش انحنا پيدا كند. ما به سختي متوجه چنين انحنايي در زندگي خود ميشويم، زيرا با جرم هاي نسبتا كوچكي سروكار داريم. ولي درميدانهاي گرانشي بسيار قوي ، مقدار انحنا ممكن است قابل توجه باشد.تعدادي از رويدادهايي كه اخيرا در فضا مشاهده شده اند،نشان مي دهند كه احتمال تمركز مقادير جرم در بخش هاي كوچكي از فضا وجود دارد. اگرماده اي با جرم معين به اندازه اي متراكم شود كه به حجم كوچكي تبديل گردد و آن حجمبراي چنين ماده‌اي بحراني باشد، ماده تحت تاثير گرانش خود شروع به انقباض مي نمايد. با انقباض بيشتر ماده ، فاجعه گرانشي گسترش مي‌يابد و آنچه كه فرو ريختن گرانشيناميده مي شود، آغاز مي گردد. تمركز ماده در اين فرآيند افزايش مي يابد و طبق نظريهنسبيت ،انحناي فضانيز به تدريج بيشتر مي گردد.


سرانجام لحظه اي فرا مي رسد كه هيچ پرتوئي ازنور ، ذره و نشانه فيزيكي ديگر نمي تواند از اين قسمت كه دچار فروريختن جرم شده ، خارجگردد. اين جسم به عنوانسياهچالهشناخته شده است. شعاع جسم در حال فرو ريختنكه به يك سياهچاله تبديل مي گردد،شعاع گرانشيناميده مي شود. اين شعاع برايجرم خورشيد سه كيلومتر و براي جرم زمين 9/0 سانتي متر است

.

 اگر خورشيد در اثرانقباض به كره‌اي با شعاع سه كيلومتر تبديل شود، به صورت يك سياهچاله در مي آيد. گرانش در سطح جسمي كه شعاعش با شعاع گرانشي جرم آن برابر مي باشد، فوق‌العاده شديد است. براي غلبه بر نيرويگرانشي لازم استسرعت فرارافزايش يابد، كه مقدار آن بيشترازسرعتنور مي باشد. طبقنظريهخاص نسبيت كه اكنون قابل قبول است، در جهان هيچ چيز نمي تواند با سرعت بيشتر ازسرعت نور حركت كند. به همين دليل سياهچاله ها اجازه نمي دهند هر چيزي از آنها خارجگردد. از سوي ديگر ، سياهچاله مي تواند ماده را از فضاي اطراف به درون خود ببلعد وبزرگتر شود. براي توضيح تمام پديده هايي كه مربوط به سياهچاله مي شوند، فرضيه عامنسبيت لازم مي باشد. بر اساس اين نظريه ، گذشت زمان در ميدان گرانشي قوي آهسته ميباشد. براي ناظري كه در خارج سياهچالهقرار دارد، افتادن يك جسم به درون سياهچاله مدت طولاني متوقف مي گردد. در چنينحالتي ناظر فرضي در ارتبط باعمل انقباضواقعا تصوير كاملا متفاوتي رامشاهده خواهد نمود. ناظر در حالي كه در ظرف مدت محدودي به شعاع گرانشي مي رسد،سقوطش ادامه مي يابد، تا آنكه به مركز سياهچاله برسد. ماده در حال فروريختن ، پس ازگذشتن از شعاع گرانش به انقباض ادامه مي دهد. طبق اختر فيزيك نظري جديد ممكن استسياهچاله ها مرحله پايانيزندگيستارگان جسيم باشند. مادامي كه يك منبع انرژي در ناحيه مركزيستاره فعاليت مي نمايد، درجات حرارت بالا باعث انبساط گاز و جدا شدن لايه هاي بالائي آنمي شود. در عين حال ، نيروي گرانشي عظيم ستاره اين لايه ها را به سوي مركز ميكشاند. پس از آن كه سوخت تامين كنندهواكنش‌هاي هسته‌ايبه مصرف رسيد، درجه حرارتدر ناحيه مركزي ستاره به تدريج پايين مي آيد. در اين مرحلهتعادل ستارهبه هم مي خورد و ستاره تحتتاثيرنيرويگرانشي خود منقبض مي گردد. تكامل و تغيير بيشتر آن به جرمش بستگي دارد. طبقمحاسبات اگر جرم ستاره سه تا پنج برابر جرم خورشيد باشد، مرحله پاياني انقباض آنممكن است باعث فروريختن گرانشي و تشكيل سياهچاله گردد.

methodical25 بازدید : 78 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

چرا نظر استيون هاوكينگ تغيير كرد؟

حسين جوادي

اگر ما به روند تكامل نظريه ي سياه چاله ها از سال 1915 كه اينشتين نظريه نسبيت را ارائه كرد تا سال 2004 كه هاوكينگ نظر خود را تغيير داد توجه كنيم به نكات و سئوالات جالبي برخورد مي كنيم.

هاوكينگ نظر خود را در سال 2004 تغيير داد و اظهار داشت برخي اطلاعات از سياه چاله ها خارج مي شوند. وي سي سال قبل از آن تاكيد كرده بود كه اطلاعات از سياه چاله ها خارج نمي شوند. احتمالاً برخي از مردم تصور مي كنند كه نظريه ريسمانها يا نظريه نسبيت يا مكانيك كوانتوم هاوكينگ را واداشته تا نظر خود را تغيير دهد، در حاليكه چنين نيست .

حقيقت اين است كه نظريه دو بيگ بنگ الهام بخش هاوكينگ بود تا نظر خود را تغيير دهد.

دكتر راج بالدويز Dr. Raj Baldev فرضيه خود را در سال 2003 تحت عنوان " دو بيگ بنگ جهان را آفريد" منتشر كرد و هاوگينگ ده ماه بعد نظر خود را در مورد سياه چاله ها تغيير داد.

دكتر راج بلادو كيهان شناس هندي توضيح مي دهد كه در سال 1915 اينشتين به تشريح اين موضوع پرداخت كه ماده و انرژي فضا را انحنا مي دهند و يك سال بعد شوارتس شيلد نظريه سياه چاله ها را با استفاده از معادلات اينشتين بسط داد. در سال 1965 راجر پنروز نظريه جديدي مطرح كرد كه طبق آن يك نقطه از فضا مي تواند داراي چگالي بينهايت شود.

در سال 1967 جان ويلر به تجزيه و تحليل اين موضوع پرداخت كه چگونه يك ستاره به يك نقطه تكينگي فرو ميريزد. درست دو سال بعد پنروز يك نظر جديد مطرح كرد كه طبق آن تكينگي در وراي افق حادثه مخفي مي شود.

توصيح- افق حادثه مرز بين سياه چاله و اطراف قابل رويت آن است.

در سال 1973 هاوكينگ و ژاكوب بكنشتين به طراحي يك انتروپي پرداختند كه يك نمونه اندازه گيري اطلاعات درون سياه چاله است. دو سال بعد هاوكينگ اظهار داشت كوانتوم مكانيك چنين پيش گويي مي كند كه انرژي از داخل سياه چاله مي گريزد كه به تابش هاوكينگ معروف است.

نكته مهم در نظريه قبلي هاوكينگ به اين مهم بر مي گشت كه براساس مدل وي سياهچاله نوعي تابش كه به نام تابش هاوكينگ معروف شده است را از خود بروز مي دهد اما تمامي اطلاعاتي كه اين تابش ممكن است به همراه خود از درون سياه چاله به بيرون بياورد، براثر خواص بنيادي سياه چاله ها نابود مي شود. اين مسله با اصول مكانيك كوانتومي در تناقض آشكار بود.

در سال 1996 آندريو استرومينگر و كامران وفا با استفاده از نظريه ريسمانها به محاسبه ي انتروپي سياه چاله ها پرداختند وبه همان جواب هاوكينگ رسيدند.

در سال 2004 فيزيكدانان با توجه به نظريه ريسمانها و كوانتوم مكانيك به محاسبه پرداختند و نشان دادند كه اطلاعات مي تواند از سياه چاله ها بگريزد و هاوكينگ نتيجه را پذيرفت.

دكتر راج بلادو مي گويد :

من در نظريه " دو بيگ بنگ جهان را آفريد" يك فرمول براي سياه چاله ها دادم كه گامهاي بسيار بالاتري از تمام پيشگويي هاي فيزيكدانان و كيهان شناسان برداشته است. يك منظر جالب در نظريه سياه چاله ها حاوي يكي از رموز بزرگ آفرينش است. در يك طرف ميدان قوي گرانش همه چيز را مي بلعد و در طرف ديگر مسئول توليد و آفرينش ساير اجسام نظير منظومه ي شمسي هستند. نقطه ي آغاز تغذيه گازهاي سبك از جمله هيدروژن و اكسيژن است .

دكتر راج بلادو چنين ادامه مي دهد :

ممكن است من اشتباه كنم، اما هيچ نظريه اي نمي تواند مانند نظريه دو بيگ بنگ به توضيح اين پديده بپردازد. تمام اطلاعات در مورد سياه چاله ها كه توسط دانشمندان و كيهان شناسان مختلف داده مي شود، جواب ويژه اي ندارد، اما نظريه دو بيگ بنگ داراي جواب ويژه است.

بنابر ادعاي دكتر راج بالادو هيچ كس در جهان ادعا نمي كند كه تنها سياه چاله ها به تخريب ماده ودر عين حال به توليد سلير اجسام نظير منظومه شمسي مي پردازند و ستاره ها و سيارات را شكل مي دهند. اما نظريه دو بيگ بنگ نشان مي دهد كه سياه چاله ها نه تنها ماده را تخريب مي كنند، بلكه به توليد ستاره ها مي پردازند.

دكتر راج بلادو ادعا مي كند :

اينجا احتمال زيادي وجود دارد كه هاوكينگ از نظريه دو بيگ بنگ الهام گرفته باشد.

اين بحثي است كه دكتر راج بلادو مطرح كرده است. اما نظريه سي. پي. اچ. نه تنها نحوه ي پيدايش سياه چاله ها را نشان مي دهد، بلكه ميزان رشد، نحوه ي فرار اطلاعات از سياه چاله، بلعيدن گرانش توسط سياه چاله و سرانجام پييدايش سياه چاله هاي مطلق كه حتي آثار گرانشي بروز نمي دهند و سرانجام علت انفجار آنها را توضيح مي دهد.

منبع :http://groups.yahoo.com/group/Farsi_cph

به نقل از هوپا

methodical25 بازدید : 67 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

منبع: http://www.gsi.ir/News/Lang_fa/Page_24/TypeId_2/NewsId_13407/Action_NewsBodyView/news.html

راز کاوش سياهچاله ها
با وجود آنکه سیاهچاله ها قابل رویت نیستند ، اما یافتن آنهادر فضا بسیار ساده است.موادی که به دور سیاهچاله می گردند و درون آن بلعیده می شوند، بسیار داغ و نورانی هستند و به همین دلیل حتی از فواصل بسیار دور در کیهان میتوان آنها را مشاهده کرد.به تازگی منجمین موفق شده اند تا انرژی اتم های نزدیک بهسیاهچاله را با استفاده از شبیه سازی های ابر رایانه ای محاسبه کنند. از آنجا که بسیاری از تحقیقات متخصصین سیاهچاله ها به این اطلاعات مربوط به اتم های اطراف یک سیاهچاله بر می گردد ، این کشف جدید اهمیت فراوانی دارد.این یافته ها همچنین دقت تحقیقات مربوط به سیاهچاله ها را افزایش می دهد و میزان خطا را به فقط چند درصد کاهش می دهد.راز اتم های بسیار داغ در کیهان کلید معمایی قدیمی در نجوم است و تیمی از دانشگاه اوهایو در تلاشند تا این راز را کشف کنند."دانشمندان با استفاده از شبیه سازی های ابر کامپیوتری محاسباتی بسیار دقیق را در مورد انرژی اتم های مجاور یک سیاهچاله انجام داده است.دانشمندان ابتدا مناطق وسیعی از اتم های داغ را که در اطراف سیاهچاله های مرکزی کهکشان ها قرار داشتند ،مورد بررسی قرار دادند.این اتم ها که به شکل پلاسما به دور هسته ی کهکشان ها می گردند ، به دلیل گرمای فراوان خود ، پرتو های ایکس از خود ساطع می سازند و در نتیجه یکی از علائم وجود سیاهچاله ها می باشند. پیش از آنکه منجمین در مورد وجود سیاهچاله در مرکز کهکشان اظهار نظر کنند ، ابتدا باید مقدار انرژی این ماده ی پلاسمایی مشخص گردد.پس از آن ، این اطلاعات را با دانسته های فیزیک اتمی تطبیق می دهند تا وجود سیاهچاله به طور قطع ثابت گردد.محققان می گویند:«شاید اندازه گیری انرژی این اتم ها زیاد جذاب به نظر نرسد ، اما در روند شناخت سیاهچاله ها اهمیت فراوانی دارد.» او سی سال است که بر روی این مساله کار می کند.اما عاملی باعث شد تا او بالاخره این کار را انجام دهد.تصویر هایی با کیفیت فوق العاده بالا که توسط تلسکوپ پرتو ایکس چاندرا و تلسکوپ پرتو ایکس سازمان فضایی اروپا تهیه شد عامل اصلی انجام این کار بود.اما برای آنکه دانشمندان بهتر این اطلاعات و تصاویر را تحلیل کنند ، به اطلاعات بسیار دقیقی در مورد اتم های تابش کننده ی این پرتو ها نیاز بود.در نتیجه او به همراه یکی از اساتید دانشگاه اوهایو ، تصمیم گرفتند تا دقیق ترین محاسبات و شبیه سازی های ممکن را در مورد این اتم ها انجام دهند. پس از سال ها نوشتن کد های کامپیوتری و ساعت ها محاسبه در مرکز ابر کامپیوتر دانشگاه اوهایو ، آنها سطح انرژی اتم های موجود در درون پلاسما (از کربن تا آهن) را تعیین کردند.این به آن معناست که از حالا به بعد ، هنگامی که منجمین به پرتو ایکس دریافتی از جرمی در فضا نگاه می کنند ، می توانند به طور دقیق جزییات اتم هایی که این پرتو را ساطع کرده اند مشخص کنند و در مورد آن جرم اطلاعات بیشتری را بدست آورند. اتمی که اثرات آن در اکثر پرتو های دریافتی از اطراف سیاهچاله ها وجود دارد، آهن است.و اینجاست که نظریه نسبیت عام اینشتین وارد مساله می شود.بر طبق نظریه نسبیت ، گرانش شدید سیاهچاله باعث می شود تا علائم موجود در پرتو ایکس دریافتی (خصوصا علائم مربوط به عنصر آهن) مقداری تغییر کند.این علائم در یک طیف جمع شده اند که در درون این طیف، هر عنصر ، خطوط مربوط به خود را دارد.یکی از این خطوط ، خط " K–آلفا آهن" نامیده می شود که معمولا در طیف های دریافت شده از سیاهچاله ها پهن تر از حد معمول نشان می دهد و این پدیده یکی از علائم وجود سیاهچاله است. 13 سال پیش ، همین گروه تحقیقاتی ، پژوهشی را در مورد این خطوط K-آلفا آهن آغاز کردند.هدف اصلی آنها کشف علت پهن شدن این خطوط بود.پرادهان می گوید:«مهمترین نشانه در رصد مستقیم یک سیاهچاله همین خطوط K-آلفا هستند.» او امیدوار است که دانشمندان بتوانند با ادغام اطلاعات تازه کشف شده و دانسته های قبلی در مورد خطوط K-آلفا این معما را حل کنند.
methodical25 بازدید : 58 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

 

thumb_421_mah.jpg
 


ماه

ماه تنها قمر طبیعی زمین و تنها جرم آسمانیست که انسان بر روی آن حضور داشته است. ماه روشن ترین جرم در آسمان شب است اما نوری از خود تولید نمی کند در عوض نور خورشید را منعکس می کند. مانند زمین و دیگر اعضای منظومه شمسی، عمر ماه حدود ۶/۴ بیلیون سال می باشد...

 

ماه از زمین بسیار کوچکتر است. میانگین شعاع ماه ۴/۱۷۳۷ کیلومتر ، حدود ۲۷ درصد شعاع زمین می باشد.
جرم آن نیز از جرم زمین بسیار کمتر است. جرم زمین ۸۱ برابر جرم ماه می باشد. چگالی ماه حدود ۳۴/۳ گرم در هر سانتیمتر مکعب، تقریبا ۶۰ درصد چگالی زمین است.

از آنجائیکه جرم ماه از جرم زمین کمتر است، نیروی گرانش در سطح آن نیز کمتر از زمین و حدود یک ششم آن می باشد. بدین ترتیب شخصی که بر روی ماه ایستاده احساس می کند که پنج ششم از وزن خود را از دست داده است. همینطور اگر سنگی را در سطح ماه رها کنیم بسیار آهسته تر از سنگی که در زمین رها شده، به سطح ماه می رسد.

علیرغم نیروی گرانش نسبتا ضعیف ماه، فاصله آن تا زمین به قدری کم است که باعث ایجاد جذر و مد در آبهای زمین می گردد.
میانگین فاصله مرکز ماه تا مرکز زمین ۳۸۴.۴۶۷ کیلومتر است. این فاصله در حال افزایش است البته باسرعتی بسیار اندک. ماه در هر سال ۸/۳ سانتیمتر از زمین دورتر می شود.

دمای سطح ماه در ناحیه استوایی آن از بسیار سرد یعنی ۱۷۳- درجه سانتیگراد در شب تا بسیار گرم یعنی ۱۲۷+ درجه سانتیگراد در طی روز، متغیر است. در چاله های عمیق نزدیک قطبهای ماه، دما همیشه حدود ۲۴۰- درجه سانتیگراد است.

در ماه هیچ گونه از حیات وجود ندارد. در مقایسه با زمین، این قمر تغییرات اندکی در طی بیلیونها سال داشته است. در ماه، آسمان حتی در طی روز سیاه است و ستارگان همیشه دیده می شوند.
وقتی از زمین با چشم غیر مسلح به ماه نگاه می کنیم، می توانیم مناطق تیره و روشنی بر روی سطح ماه ببینیم. مناطق روشن ارتفاعات ناهمواری هستند که به واسطه برخوردهای اجرام آسمانی با ماه به وجود آمده اند. به این مناطق تری (terrae) می گویند.

کلمه تری یک کلمه یونانی به معنی زمینها می باشد. مناطق مرتفع، پوسته اصلی ماه می باشند که به دلیل برخورد انواع اجرام آسمانی قطعه قطعه شده اند. قطر چاله های زیادی در منطقه تری متجاوز از ۴۰ کیلومتر می باشد. بزرگترین آنها حوزه ایتکن (Aitken) قطب جنوب با قطر ۲۵۰۰ کیلومتر است.

مناطق تیره با نام ماریا (maria) شناخته می شوند. ماریا واژه ای یونانی به معنی دریا می باشد. این نام به جهت هموار بودن مناطق تیره و شباهت آنها به بسترهای وسیع آب به این مناطق اطلاق می گردد. این مناطق با لایه ای از مواد مذاب که بیلیونها سال پیش از آتشفشانهای فعال فوران کرده و اکنون منجمد شده اند، پوشیده شده است. از آن زمان، برخورد اجرام آسمانی چاله هایی را در نواحی ماریا ایجاد کرده اند.

ماه جو قابل ملاحظه ای ندارد اما مقدار اندکی گاز در سطح آن وجود دارد. مردم اغلب این گازها را اتمسفر ماه می دانند. این اتمسفر می تواند اگزوسفر (exosphere) یا “جو خارجی” نیز نامیده شود. اگزوسفر به ذرات بسیار کم چگالی گفته می شود که پیرامون یک جسم بدون هوا را احاطه کرده است. عطارد و برخی از اجرام منظومه شمسی نیز دارای اگزوسفر می باشند.

در سال ۱۹۵۹، دانشمندان کاوش کردن در ماه را به کمک سفینه روبوتیک آغاز کردند. در آن سال، اتحاد جماهیر شوروی سفینه لونا ۳ (Luna ۳) را به قسمتی از ماه که دیده نمی شود فرستاد و این سفینه نخستین عکسها را از سمت پنهان ماه تهیه نمود. کلمه لونا در لاتین به معنی ماه می باشد.

در تاریخ ۲۰ جولای ۱۹۶۹، ماه نشین آپولو ۱۱ ایالات متحده در ماه فرود آمد. فضانورد نیل آرمسترانگ (Neil A. Armstrong) نخستین انسانی بود که بر روی ماه رد پا گذاشت.
در سالهای ۱۹۹۰، دو سفینه کاوشگر روبوتیک امریکایی، کلمنتاین (Clementine) و لونار پراسپکتور (Lunar Prospector)، شواهدی مبنی بر وجود آب یخ زده در دو قطب ماه را به دست آوردند. این یخها توسط سنگهای آسمانی، ۲ تا ۳ بیلیون سال پیش به سطح ماه آورده شده اند. این یخها در مناطق همیشه سایه ماه باقی ماندند چرا که دما در این مناطق ۲۴۰- درجه سانتیگراد می باشد.

 

 

بقیه در ادامه مطالب

methodical25 بازدید : 71 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)
وقتی یک شهاب آسمانی-ریزه های بین سیاره ای-به جو زمین وارد می شود خطی از نور در آسمان تولید میکند که شهاب نام دارد. شهاب ها اندازه شان از ذرات غبار تا اجرامی به اندازه ی سیارکهای کوچک متغیر است . شهاب هایی با این اندازه شکافهای بزرگی روی زمین از جمله حفره ی برنجرو ی آریزونا بجای گذارده اند . وقتی یک شهاب به جو زمین بر خورد می کند در اثر سرعت زیاد آن اصطکاک هوا به گرما تبدیل می شود.شهابهایی که به سرعت گرم می شوند نور سفید نشر می کنند و به چشم مرئی می شوند.شهاب های کوچک در چند ثانیه کاملا”می سوزند ولی آنهایی که چندین کیلوگرم یا بیشتر وزن دارند ، قادرند تا کاهش سرعت در رسیدن به زمین دوام بیاورند . قسمت بزرگ جرم این شهاب ها در طی سقوط بخار می شود .
● سرعت شهاب :
شهاب ها با سرعت ها یی در محدوده ی ۱۲ تا ۷۲ km/s به جو زمین برخورد می کنند . شهاب ها به منظومه ی شمسی تعلق دارند به طوری که سرعت آنها در مدار زمین نمی تواند از ۴۲ km/s که سرعت فرار منظومه است ، تجاوز نماید . قبل از نیمه شب ، فقط آن شهاب هایی که سریع تر از زمین حرکت می کنند (۳۰km/s ) می توانند از پشت به آن برسند . سرعت نسبی سریع ترین این گونه شهاب ها ۱۲km/s است .
پس از نیمه شب همه ی شهاب ها به جز آنهایی که از زمین در امتداد مدارشان سریعتر حرکت می کنند دیده خواهند شد . در این صورت ، سرعت ها با هم جمع می شوند و یک سرعت نسبی ماکزیمم ۷۲km/s می دهند . چون مسیر یک شهاب ثبت مختصری از تلاش جسم را فراهم می آورد ، ستاره شناسان قادر بوده اند که مدار و مشخصه های کلی فیزیکی شهاب ها را تعیین کنند . اکثر شهاب ها ذرات شکننده ای هستند که به هنگام تماس با هوا به سرعت خرد می شوند . یک قطعه از ماده شهاب به حجم ۱m در اثر وزن خودش خرد خواهد شد . زیرا از خاکستر یک سیگار قوی تر نیست . چیزی که شهاب ها ذر آن مشترکند این است که بعد از ادامه دادن یک مسیر آتشین در جو ، حرکت آنها در فضا با برخورد به زمین به آخر می رسد .
● منشا شهاب ها :
منبع این ماده ی کم چگال ستاره های دنباله دار است . در خلا عبور موفقیت آمیز ستاره ی دنباله دار از نزدیک خورشید ، سبب کاهش پیوسته مواد یخی از هسته ی ستاره ی دنباله دار می شود . گردوغبار و ذرات جامد پاشیده شده در یخ ورقه ورقه شده و در یک صف در اطراف ستاره ی دنباله دار پخش می شوند . این قطعه کوچک جامد بسیار شکننده است و چگالی کمی دارد . ستاره ی دنباله دار هر چه مسن تر و تعداد دفعات عبورش از نزدیکی خورشید بیشتر باشد ، کاهش بیشتری در کل مواد یخی و آزاد شدن مواد شهاب آسمانی وجود دارد .
حدود ۹۹ درصد از کل شهاب ها از ستاره ی دنباله دار سرچشمه گرفته اند . احتمالا باقیمانده ها به سیارکها مربوطند .
● انواع شهاب ها :
شهاب ها را می توان بر حسب مدارشان به دور خورشید طبقه بندی کرد . شهاب های تکی : همان طور که از نامشان پیداست از جهات مشخصی نمی آیند . گروه دیگر شهاب ها آنهایند که با رگبارهای شهابی متغیر همراه هستند . این گروه به صورت نهر هایی از ذرات که در فضا گسترده می شوند و زمین در مدارش از میان آنها می گذرد قرار دارند . عقیده بر این است که این جریان های شهابی باقی مانده ی دنباله دارهایی هستند که متلاشی شده و دیگر دیده نمی شوند . یخ موجود در دنباله دارها تبخیر شده و ذرات جامد را رها کرده است . وقتی که زمین به یک چنین نهری وارد می شود ، نمایش تماشایی از شهاب ها در آسمان پدیدار می شود . هر رگبار نقطه ی تشعشعی ویزه ی خود را دارد و آن نقطه ای است در آسمان که به نظر می رسد شهاب های متغیر از آن جدا می شوند .این یک اثر منظر است . شهاب های نهر در مسیر های موازی حرکت می کنند . اما به همان دلیل که به نظر می رسد خطوط موازی راه آهن در افق به هم می رسند ، ولی هر چه به چشم ناظر نزدیک تر می شوند بیشتر از هم جدا می شوند ، آنها هم به نظر می رسند که از هم دور میشوند . جهت نهر شهاب ها در هنگام تلاقی با مدار زمین جهت نقطه ی تشعشعی را مشخص می کند .
● دیدن شهاب ها :
اگر ناظری به اندازه ی کافی تا دیر وقت بیدار بماند ، در خواهد یافت که بسامد شهاب ها در ساعات صبح بزرگتر از ساعات نیمه شب است . سرعت متوسط شهاب ها در مجاورت زمین ۴۱.۶km/s است . در خلال ساعات عصر ، ما نسبت به جهت حرکت زمین در مدارش به طرف رونده ی زمین سواریم و فقط آن شهاب هایی که در جهت مدار زمین حرکت می کنند می توانند از زمین سبقت بگیرند ، دیده خواهند شد .
در صبح به طرف آینده ی زمین سواریم و شهاب ها از تمام جهاتی که ما می توانیم ببینیم می آیند ، علا.ه بر آن می توان دید که شهاب های دیده شده در ساعات صبح دارای سرعت های بالاتری هستند ، چون سرعت آنها در موقعی که به زمین نزدیک می شوند با سرعت زمین در مدارش جمع می شوند . به دلیل این سرعت ، دمای تولید شده بسیار بالاست . در نتیجه نور شهاب های دیده شده در صبح به طور قابل توجهی آبی تر از نور شهاب های عصر است . در یک شب صاف بدون مهتاب طی یک رگبار کامل ، معمولا دیدن ۶۰ شهاب در هر ساعت میسر است . لیکن در فرصت های نادر ، زمین از میان یک دسته از شهاب های فوق العاده متراکم می گذرد . برای مثال طی ساعت های اولیه ی بامداد ۱۷ نوامبر ۱۹۶۶ ، بیشتر از ۲۰۰۰ شهاب در سر تاسر غرب ایالات متحده دیده شده است .
● چرا شهاب ها به رنگهای مختلفی دیده میشوند ؟
شهاب ها به رنگ های زرد ، آبی ، قرمز و سفید دیده میشود . دلیل این است که هنگامی که شهابواره ها با سرعتی ۱۰ تا ۷۵ km/s وارد جو زمین میشوند بر اثر اصطکاک با جو به شدت داغ می شوند . دمای آنها به بیش از ۲۰۰۰ درجه سانتیگراد می رسد . این دمای بسیار زیاد باعث تحریک گازهای اطراف شهاب می شود . گازهای مختلف موجود در جو بر اثر این دمای زیاد داغ می شوند و می سوزند و به رنگهای مختلفی دیده می شوند . مثلا” رنگ سبز بیشتر شهاب ها از مولکول های اکسیژن جو گسیل می شوند . نیتروژن رنگ آبی تولید می کند و سدیم رنگ زرد را . عموما” شهاب هایی با سرعت بالا به رنگ سفید دیده می شوند ، چون تمام این رنگ ها با هم مخلوط می شوند . ولی وقتی که سرعت شهاب ها کم می شود به رنگ قرمز در می آیند .

منبع:kanoon.ir

methodical25 بازدید : 70 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

خورشید، گوی غول پیکر درخشانی در وسط منظومه شمسی و تامین کننده نور، گرما و انرژی های دیگر زمین است. این ستاره به طور کامل از گاز تشکیل شده است. بخش بشتر این گاز از نوعی می باشد که به نیروی مغناطیسی حساس است...

methodical25 بازدید : 67 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

پدیده انتشار
انتشار نور و تفکیک رنگها مربوط به خود مولکولهای هواست، حتی در غیاب ذرات خارجی هم آسمانی آبی خواهیم داشت. طول موج نور از آبی به سبز ، زرد و سرخ افزایش می‌یابد و طول موج مربوط به نور قرمز حدود ۱.۶۸ برابر طول موج نور آبی است. هر یک از اجزای نور خورشید در همه جهتها از مولکول منتشر می‌شود، ولی شدت آن همسان نیست. درخشانترین انتشار در جهت روبرو (مانند اینکه نور یک راست از مولکول می‌گذرد) و رو به پشت (بسوی خورشید) است.
به نظر نیوتن رنگهای ظاهری اجسام طبیعی بستگی به این دارد که از آنها چه رنگی شدیدتر منعکس یا بسوی بیننده پراکنده می‌شود . بطور کلی ، شیوه ساده‌ای وجود ندارد که بر اساس ساختار سطح ترکیب شیمیایی و مانند آنها پیش بینی کنیم که آن ماده چه رنگهایی را منعکس یا پراکنده می‌کند. با این همه ، علت آبی بودن رنگ آسمان را با استدلال ساده‌ای می‌توان توضیح داد.
همانطور که تامس یانگ با آزمایش نشان داد، طول موجهای گوناگون نور رنگهای متفاوت دارند، طول موج نور را با واحد نانومتر یا با واحد آنگستروم می‌سنجند. دامنه طیف قابل رؤیت برای آدمی nm ۴۰۰ برای نور بنفش تا حدود nm ۷۰۰ برای نور قرمز است. مانعهای کوچک می‌توانند انرژی یک موج فرودی را در همه جهتها پراکنده کنند و مقدار پراکندگی بستگی به طول موج دارد. به عنوان یک قاعده کلی ، هر چه طول موج در مقایسه با اندازه مانع بزرگتر باشد، موج بوسیله مانع کمتر پراکنده می‌شود. برای ذراتی کوچکتر از یک طول موج ، مقدار پراکندگی نور با عکس توان چهارم طول موج تغیـــیــر می‌کند. مثلاً ، طول‌ موج نور قرمز در حدود دو برابر طول موج نور آبی است. بنابراین پراکندگی نور قرمز در حدود یک شانزدهم پراکندگی نور آبی است.
نوری که نسبت به مسیر اولیه خورشید در زاویه قائم منتشر شود، تنها نیمی از درخشندگی را خواهد داشت. همه رنگها به این شیوه منتشر می‌شوند. ولی شدت انتشار هر یک از این رنگها در هر جهتی متفاوت است. شدت با عکس توان چهارم طول موج متناسب است. از اینرو نور موج کوتاه (مانند آبی) خیلی شدیدتر از نور سرخ منتشر می شود که طول موج بلندتری دارد. از آنجا که نسبت طول موج آنها ۱.۶۸است، نسبت انتشار نور آبی ۸ برابر درخشانتر از نور سرخ است.
● آسمان آبی
اکنون می‌توانید بفهمید که چرا رنگ آسمان آبی است. نور خورشید بوسیله مولکولها و ذرات گرد و غبار موجود در آسمان ، که معمولاً در مقایسه با طول موجهای نور مرئی بسیار کوچکند، پراکنده می‌شود. به این ترتیب ، نور طول موجهای کوتاه (نور آبی) بسیار شدیدتر از نور طول موجهای بلندتر بوسیله این ذرات پراکنده می‌شوند. وقتی که به آسمان صاف نگاه می‌کنیم ، بیشتر این نور پراکنده شده است که به چشم ما می‌رسد. دامنه طول موجهای کوتاه پراکنده شده (و حساسیت چشم آدمی به رنگ) منجر به احساس رنگ آبی می‌شود.
کوتاهترین طول موجهای طیف مرئی بیشتر مطابق بنفش است تا آبی ، پس چرا آسمان بجای آنکه بنفش باشد آبی است؟ نور خورشید اولیه در رنگ بنفش تا حدی ضعیفتر از آبی آست و بنفش کمتر از آبی به ما می‌رسد. دلیل مهمتر اینکه چشم انسان نسبت به بنفش کمتر از آبی حساس است. اینکه مردم آبی بودن آسمان را بوجود بخار آب در جو نسبت بدهند، شاید به این دلیل باشد که اغلب توده‌های آب آبی رنگ است.
از دلایل آبی بودن دریا این است که وقتی نور سفید چند متر از میان آب می‌گذرد، مولکولهای آب بخشی از انتهای سرخ طیف را جذب می‌کند و نوری که سرانجام به چشم بیننده منعکس می‌شود بیشتر آبی شده است. و در آسمان آب کافی برای چنین جذبی وجود ندارد. لایه اوزون نیز نور سرخ را تضعیف می‌کند، ولی نقش ناچیزی در آبی شدن آسمان دارد. از سوی دیگر ، فرض می‌کنیم که در یک روز مه آلود به آسمان نگاه می‌کنیم.
در این صورت ، نور آبی باریکه‌ای که به چشم ما می‌رسد بطور کامل پراکنده شده است، در حالی که طول موجهای بلندتر پراکنده نشده‌اند. بنابراین، احساس می‌کنیم که رنگ خورشید متمایل به قرمز شده است. اگر آسمان جوی نداشت، آسمان سیاه به نظر می‌رسید و ستارگان در روز دیده می‌شدند. در واقع از ارتفاع Km ۱۶ به بالا ، که در آنجا جو زمین بسیار رقیق می‌شود، همان طوری که فضانوردان دریافته‌اند، آسمان سیاه به نظر می‌رسد و ستارگان در روز دیده می‌شوند.
● تأثیر شرایط جوی
گاهی هوا دارای ذرات گرد و غبار یا قطره‌های آبی به بزرگی طول موج نور مرئی است. اگر چنین باشد، رنگهایی جز رنگ آبی ممکن است به شدت پراکنده شوند. مثلاً ، کیفیت رنگ آسمان با بخار آب موجود در جو زمین تغییر می‌کند. روزهایی که هوا صاف و خشک است، آسمان آبی‌تر از روزهایی است که رطوبت هوا زیاد است. آسمان نیلگون ایتالیا و یونان ، که قرنها الهام ‌بخش شاعران و نقاشان بوده است، به سبب خشکی استثنایی هوای این سرزمینهاست.
مه آبی ـ خاکستری رنگی که گاهی شهرهای بزرگ را می‌پوشاند بیشتر به سبب ذراتی است که از موتورهای درون‌ سوز (اتومبیلها ، کامیونها) و کارخانه های صنعتی منتشر شده‌اند. موتور اتومبیل ، حتی وقتی که در حالت خلاص کار می‌کند، در هر ثانیه بیشتر از ۱۰۰ میلیارد ذره منتشر می‌کند. بیشتر این ذرات نامرئی هستند و اندازه آنها در حدود m ۰/۰۰۰۰۰۱ است.
چنین ذره‌هایی کالبدی برای تجمع گازها ، مایعات و ذرات جامد دیـگــــــر می‌شوند. این ذره‌های بزرگتر سبب پراکندگی نور و تیرگی هوا می‌شوند. گرانش بر این ذره‌ها تا وقتی که بر اثر تجمع مواد بیشتر در اطراف آنها خیلی بزرگ نشده‌اند چندان تأثیری ندارد. این ذرات اگر بر اثر باران و برف مکرر شسته نشوند ممکن است ماهها در جو زمین بمانند. تأثیر چنین ابرهای غبارآلودی بر آب و هوا و بر سلامتی آدمی بسیار مهم است.
● رنگ غروب
وقتی به آسمان روز نگاه می‌کنید نوری را می‌بینید که از لایه اوزون اندکی گذشته و جذب بوسیله آن ناچیز بوده است. در هنگام غروب وقتی شعاعهای نور از میان لایه اوزون مسیری مورب (و از اینرو طولانیتر) دارند تا یه ما برسند، جذب بوسیله اوزون اهمیت پیدا می‌کند، ولی در آن موقع نیز دلیل آبی بودن آسمان ساز و کارهای مربوط به پراکندگی (انتشار ریلی) می‌باشد، که قبلا بیان شده.
همین تأثیرها رنگ کوههای تیره را در یک روز آفتابی توضیح می‌دهد. اگر کوهها زیاد دور نباشند، تصویرشان آبی رنگ است. چون نور مسلط آبی بوسیله مولکولهای میان شما و کوهها منتشر می‌شود، کوههای تا حدی دور هم باز آبی است. ولی کوههایی که در فاصله دوری قرار دارند سفید هستند، درست همانگونه که افق سفید دیده می‌شود. نور خور شید در حال غروب در واقع نارنجی رنگ است (بین سرخ و زرد)، در حالی که اگر در مسیرشان بسوی ما تنها از میان مولکولهای هوان می‌گذشت، رنگش سرخ بود. دلیل اینکه رنگ آن سرخ یک دست نیست، این است که نور نه تنها از میان مولکولها ، بلکه از میان ذرات ریز و افشانکهای جو هم منتشر می‌شود.
در هر موقع از روز وقتی در جهت خورشید نگاه کنید، بخشی از نور درخشان آن را دریافت می‌کنید که از میان همان ذرات ریز و افشانکها منتشر می‌شود و از اینرو آن بخش از آسمان روشنتر از آن است که در غیاب ذرات می‌توانست باشد. وقتی خورشید در بالای آسمان روشنتر از آن است که در غیاب ذرت می‌توانست باشد. وقتی خورشید در بالای آسمان است، اطرافش سفید روشن است. ولی وقتی پایینتر قرار دارد، هر چه غلظت ذرات بیشتر باشد، اطراف خورشید در حال غروب درخشانتر و محیط آن مشخصتر است.
در جریان غروب آفتاب در هوای صاف ، سمت الرأس (آسمان درست در بالای سر) آبی‌تر از هنگام روز می‌شود. با توجه به این که افق نزدیک خوشید ممکن است سرخ باشد، این افزایش رنگ آبی عجیب به نظر می‌رسد. برای این ‌آبی بودن چندین توضیح داده شده که محتملترین آنها مربوط به لایه اوزون است. وقتی هنگام غروب نور خورشید مسیر اریب تری را از میان لایه طی می‌کند، جذب انتهای سرخ طیف بوسبله اوزون ،‌موجب تسلط انتهای آبی بر بامه نور می‌شود. برخلاف انتشار ریلی که بامه در طی مسیر با آن روبرو می شود.
● آسمان پس از غروب
درست پس از غروب خورشید ، سایه زمین از افق خاور بالا می شاید. مرز سایه ، سرخ یا ارغوانی است. رنگ آن بستگی به نوری دارد که بر اثر انتشار ریلی در مسیر طولانی اش از لایه های پایین جو سرخ شده است. در نزدیکی جایی که لبه بالایی سایه را می بینید بخشی از نور در معرض انتشار ریلی قرار دارد و بسوی ما می آید. وقتی نور را دریافت میکنید، رنگ سرخ را در لبه بالا مشاهده می کنید. بخش بالایی سایه زیر لبه ممکن است آبی کم رنگ باشد.
به احتمالی بامه آبی ناشی ار نور خورشید است که از میان بخش بالایی و کم چگالتر جو می‌گذرد، از آنجایی که جزء آبی بامه ، به اندازه‌ای تضعیف نمی‌شود که در عبور از بخشهای پایین جو امکان آن وجود دارد، زیرا با مولکولهای هوای بیشتری درگیر بوده است. نزدیک به ۱۰ دقیقه پس از آنکه خورشید غرو ب می‌کند، گه گاه لکه‌ای ارغوانی بر فراز آن در جایی میان ۳۰ و ۷۵ درجه از سمت الرأس پدید می‌آید. این لکه که اغلب نور ارغوانی نامیده می‌شود، به ظاهر ناشی از وجود لایه‌ای از ذرات در ارتفاع ۱۶ تا ۲۰ کیلومتری و در بخش زیرین لایه اوزون است.
این ذرات ممکن است غبار بیابان یا ذرات خاکستر یک فوران آتشفشان یا آتش سوزی بزرگی در جنگل باشد. لکه ارغوانی حاصل نور بسیار سرخ و بسیار آبی است که از ناحیه‌های مختلف آسمان منتشر می‌شود. اجزای سرخ از نور خوشید در حاشیه زمین است و از جو زمین می‌گذرد که انتشار ریلی نور را سرخ می‌کند. بخشی از این نور از لایه ذرات عبور کرده و به همین خاطر نور خیلی سرخ دریافت می‌شود. اجزای آبی از نور خورشیدی می‌رسد که از بخشهای فوقانی جو می‌تابد و از اینرو به آن اندازه سرخ نشده است.
بخشی از نور در معرض انتشار ریلی قرار می‌گیرد و نور آبی بسوی شما فرستاده می‌شود. وقتی به مسیر نگاه می‌کنید، هر دو اجزای نور سرخ و آبی در مسیر خط دید شما حرکت می‌کنند و ترکیبشان احساس نور ارغوانی را پدید می‌آورد. دلیل اینکه بخشهای دیگر آسمان ارغوانی نیست، این است که بجای رنگ سرخ و آبی تنها ترکیبهای متفاوتی از ته رنگها را دریافت می‌کنیم. وقتی بسوی آنها نگاه می‌کنیم، ممکن است بسته به زاویه دیدمان اقسام ته رنگها را داشته باشند.
نور ارغوانی دیگر ولی نادر که در حوالی همان بخش نور اولی در آسمان ظاهر می‌شود، اما یک و نیم تا دو ساعت پس از غروب آفتاب اتفاق می‌افتد. احتمال می‌رود این نور نیز بوسیله همان لایه ذراتی بوجود می‌آید که نور ارغوانی اولی پدید آمد. اگر لایه گسترده باشد، بخشی از نور که از لایه زیر افق منتشر می‌شود ، ممکن است دوباره از لایه مرئی منتشر شود. نور تولید شده بخوبی درخشان است و در آن صورت یک لکه ارغوانی کمرنگ دیده می‌شود.

methodical25 بازدید : 78 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

پيدايش جهان هستي را كه در تئوري كلاسيك جاذبه كه بر روي فضا – زمان حقيقي پايه گذاري شده است فقط به دو طريق مي توان بيان كرد. يا آن كه از بينهايت قبل وجود داشته باشند يا اينكه با بيگ بنگ در لحظه اي با خصوصيت عجيب به نام تكينگي يا نقطه ي يگانه در زمان گذشته آغاز گرديده است ولي حالت سومي هم وجود مي تواند داشته باشد كه هر دو حالت قبل را شامل باشد و هيچ كدام به طور مستقل نباشد .يعني اينكه فضا – زمان از بينهايت قبل وجود داشته باشد ولي در هر بازه ي زماني معين به نام دوره ي تناوب مسير معيني را بپيمايد . اين به معناي حركت فضا در طي زمان ميباشد نه به اين معنا كه جهان در قالبي در حال حركت است. در تئوري كوانتم جاذبه امكان ديگري نيز وجود دارد زيرا هنگامي كه از زمان و فضاي نا اقليدسي استفاده مي كنيم كه در آن جهت زمان و فضا يك نوع هستند . امكان اين كه فضا – زمان در حالت انبساط مشخص و معين باشند (يعني بي نهايت نباشند) موجود است ول در عين حال مي توانند هيچ گونه مرز و كناره اي نداشته باشند .فضا-زمان مي تواند همانند سطح كره دو بعدي باشد .انبساط و گسترش بر روي سطح كره زمين مشخص است ولي حد و مرزي نداشته باشد به معناي اينكه شما در هر جهت حركت كنيد به پاياني نمي رسيد عليرغم اينكه زمين محدود است كناره اي وجود ندارد و اين به خاطر انحناي سطح كره است و سطح نا اقليدسي آن .

تصوير


مي توان به طرف غروب رفت و به پاياني نرسيد .  بنابراين تئوري كوانتمي جاذبه راهي باز نموده است كه در آن فضا-زمان فاقد مرز و كناره باشد و لزومي ندارد كه براي آن لحظه ي بيگ بنگ تكينگي قائل شد تا در آن كليه ي قوانين فيزيك بي اعتبار و بدون ارزش باشند.

در تئوري كوانتمي جاذبه مفهوم زمان موهومي وارد مي شود . زمان موهومي به وسيله ي اعداد موهومي اندازه گيري مي شوند .زمان موهومي مفهوم كاملا مشخص رياضي دارد.اگر ما يك عدد حقيقي را در خودش ضرب كنيم يك عدد مثبت حقيقي حاصل مي شود ولي بنا به ضرورت هاي دنياي رياضيات و تبعا فيزيك مجموعه ي جديدي از اعداد با خواص عجيب و نامانوس وارد محاسبات شدند كه تعاريف دقيق رياضي داشتند . براي مثال حاصل توان دوم اين اعداد عددي منفي است يعني از حاصل ضرب هر عدد اين مجموعه در خودش عددي منفي حاصل مي شود . براي درك بهتر زمان موهومي به مثال زير توجه كنيد :

نويسنده در 25 فروردين به دنيا آمده است در سال 1369 . حال ما مي توانيم چند نتيجه بگيريم :25فروردين سال 69 زماني است كه نويسنده به دنيا آمده است و يا زماني كه نويسنده به دنيا آمده است 25 فروردين 1369 است . در نگاه اول اين دو جمله يكسان به نظر مي رسند ولي در با اندكي تفكر مي توان به اين نتيجه رسيد كه اين دو دو اتفاق مجزا هستند كه تحت شرايطي به صورت همزمان رخ داده اند . يعني يكي تولد و ديگري 25 فروردين سال 1369.حال زمان واقعي را در نظر بگيريد تحت هيچ شرايطي زمان واقعي به عقب بر نمي گردد و همواره جهت خاص خود يعني از گذشته به آينده را دارد و برگشت در زمان محال است .اگر ما زمان تولد را ما به احتساب ساعت خود جهان حساب كنيم به فرض فرد در سال 17000000001و ماه 1وروز 25 و ساعت .... به دنيا آمده است . در تئوري كوانتمي جاذبه جهان همواره انبساط و انقباض پيدا ميكند و اتفاقات يكساني را طي مي كند و در كل مي توان گفت كه دوره ي تناوب دارد مشابه آنچه كه در تئوري جهان هاي تپنده ارائه داده مي شود .اين به اين معناست كه نويسنده يكبار ديگر در سال 47000000002 و ... دو باره متولد مي شود حال آيا اين به معناي اين است كه ما در زمان حقيقي به عقب باز گشته ايم ؟به طور مسلم خير.تنها نكته اينجاست كه جهان در سال47000000002همانند سال17000000001رفتار ميكندوترتيب اتفاقات يكسان است و اين نشان دهنده ي زمان موهومي مي باشد .يعني در واقع زمان موهومي تابه حالت رفتار جهان است و اگر در لحظه اي جهان همانند لحظه ي ديگر رفتار كند زمان براي هر دو لحظه نسبت به يك مبدا خيالي يكي است .تفاوت زمان موهومي با زمان حقيقي در اين است كه در زمان حقيقي هيچ دو لحظه اي نبايد يكسان باشند زيرا براي نشان دادن وضعيت فضا از زمان استفاده مي كنيم و چون همواره فضا در حال تغيير است و چون جهت زمان از گذشته به آينده و يكطرفه مي باشد پس هيچ دو لحظه اي نبايد وضعيت يكسان داشته باشند (از حيث موقعيت فضا).البته اين رفتار جهان و رابطه ي بين زمان حقيقي و موهومي را به صورت زير مي توان توجيه كرد.براي مثال اگر ما به فرض جهاني با دوره ي تناوب 30ميليارد داشته با شيم و بخواهيم يك دوره ي 120ميليارد ساله از آن را به احتساب زمان حقيقي بررسي كنيم به شكل زير مي رسيم :

تصوير
همان طور كه در شكل واضح است در حقيقت زمان موهومي زمان احتسابي ما در طول هر تناوب جهان است به نحوي كه بديهي است كه در آغاز هر تناوب ما زمان را صفر در نظر مي گيريم در صورتي كه به هيچ وجه اين گونه نيست و در زمان حقيقي صفر محسوب نمي شود .در واقع ما محور را به بردار هاي كوچكتر تقسيم مي كنيم كه همگي يكسانند.و با پايان زمان موهومي زمان موهومي دوباره شروع مي شود.در فرضيه ي ((بيكناره))انبساط جهان هستي و خط سير آن را در يك سطح كروي مانند كره ي زمين / مي توان معرفي كرد كه در آن نقطه ي شمال معرف زوامن ومهومي مي باشد .جهان هستي از قطب شمال به عنوان نقطهاي يگانه شروع مي شود و به تدريج انبساط مي يابد و به سمت جنوب جابجا ميشود به طوري كه دواير عرض جغرافيايي معرف مراحل انبساط خواهند بود.تا آنجا كه جهان هستي به حداكثر انبساط با زمان موهومي برسدو آن دايره خط استوا است. از آن به بعد جهان هستي شروع به انقباض نموده و اين انقباض با زمان موهومي تا نقطه ي يگانه ي قطب جنوب ادامه دارد.


جهان هستي در نقب شمال و قطب جنوب داراي ابعاد ((هيچ))است ول اين بدان مفهوم نيست كه اين نقاط داراي خصوصيت عجيب يا تكينگي باشند.همان طور كه قطبين شمال و جنوب زمين داراي اين حالت عجيب نيستند.

بنابراين قوانين فيزيك در اين نقاط كاملا صادق مي باشند و همان طور كه اين قوانين در قطبين شمال و جنوب زمين نيز صادق است.

در سالهاي اوليه ي قرون بيستم همگان به زملن مطلق باور داشتند.هرواقعه مي توانست با عددي از زمان مشخص شود.با اعلام تئوري نسبيت انيشتن ايده ي زمان واحد و مطلق رها شد وبه جاي ان طبق تئوري نسبيت هر ناظري مي توانست زمان خود را اندازه گيري نمايد و بدين ترتيب درك زمان نسبي گرديد.هنگامي كه سعي مي شود تئوري جاذبه را با مكانيك كوانتوم تلفيق نمايند بايد زمان موهومي را نيز در ان داخل نمايند.اين زمان رابا جهات در فضا اشتباه مي شود.اگر به طرف شمال برويم مي توانيم به جنوب باز بگرديم بهمين ترتيب اگر در زمان موهوميهم جلو برديم بايد قادر به بازگشت باشيم.اين بدان معني است كه اختلاف مهمي بين رفتن به جلو و برگشتن در زمان موهومي وجود ندارد.از طرف ديگر در زمان حقيقي همانطور كه مي دانيم اختلاف بزرگي بينسمت جلو و سمت عقب وجود دارد.اين اختلاف بين گذشته و اينده از كجاست؟ چرا ما گذشته را بخاطر مي اوريم و اينده به خاطر ما نمي ايد؟ در حالي كه قوانين فيزيك وجه امتيازي بين گذشته و اينده قائل نيست.

اختلاف بزرگي بين جهت جلو و عقب ذر زمان حقيقي و زندگي عادي موجود است.تصور كنيد يك فنجان از روي ميز سقوط كند و خرد و شكسته به صورت قطعاتي روي كف اتاق ريخته شود.اگر ما فيلم اين واقعه را ثبت كنيم به راحتي ميتوانيم فيلم را در جهت عكس به حركت در آوريم و ببينيم كه قطعات فنجان دوباره به هم مي چسبند و ناگهان فنجان از كف اتاق برخاسته و به روي ميز مي جهد و فنجان سالم بر روي ميز قرار مي گيرد.

علت اين كه ما در زندگي عادي چنين جرياني را نمي بينيم و درك نميكنيم آنست كه اين پديده به وسيله ي اصل دوم ترموديناميك منع شده است. اصل دوم ترموديناميك ميگويد آنتروپي يا بي نظمي با گذشت زمان افزايش مي يابد.فنجان خرد شده در كف اتاق بي نظمي است .افزايش آنتروپي با زمان مثالي است از آنچه خدنگ زمان ناميده مي شود و آن جهت زمان را مشخص مي كند. لااقل سه خدنگ زمان وجود دارد.اول خدنگ زمان ترموذيناميك كه در آن آنتروپي افزايش پيدا ميكند .دوم خدنگ زمان رواني و اينكه ما در آن جهتي را حس ميكنيم كه زمان مي گذرد و در آن گذشته به خاطرمان مي آيد در حالي كه آينده را به خاطر مني آوريم . سوم خئنگ زمان كيهاني و آن جهتي زماني است كه جهان هستي گسترش و انبساط پيدا ميكند .

در فرضيه ي بيكناره در مرحله ي انبساط جهان هستي اين سه خدنگ زمان به يك سو و جهت هستند هنگامي كه جهان از انبساط باز مي استد و شروع به انقباض كند خدنگ ترموديناميك بر عكس خواهد بود و بي نظمي با گذشت زمان كاهش مي يابد . كاهش بي نظمي اين امكان را مي دهد كه در مرحله ي انقباض تمامي وقايع عكس مرحله انبساط انجام شود و دو مرحله ي انبساط و انقباض قرينه ي هم گردند . قطعات فنجان خرد شده باز گرد هم آيند و سالم روي ميز قرار بگيرند و موجودات زنده زندگي خاص ديگري را تجربه كنند يعني اول بميرند و بعد متولد شوند يعني زندگي ديگري را با مرگ آغاز كنند .

در مرحله ي انبساط با گذشت زمان پروتون ها و نوترون ها در دل ستارگان تبديل به نور و تشعشعات گرديده و به بي نظمي كامل مي رسند . خدنگ ترموديناميك ديگر نمي تواند ديگر ادامه پيدا كند زيرا جهان هستي به پايان اين عامل يعني بي نظمي كامل رسيده است . پس موجودات زنده با اين تعريف فعلي فقط مي توانند كه در مرحله ي انبساط جهان هستي زندگي كنند زيرا شرايط انقباض با زندگي ايشان مطابقت ندارد .

جهان هستي در زمان واقعي داراي شروع و پاياني است كه در آن حد و مرزي براي فضا_زمان موجود مي باشد و قوانين فيزيك در لحظات آغازي و پاياني بلا اثر است .اما در زمان موهومي نه تكينگي وجود دارد و نه حد و مرزي در صورتي كه جهان به هيچ وجه بي انتها نيست . در حقيقت شايذ آنچه ما زمان موهومي مي ناميم از آنچه زمان حقيقي ناميده مي شود بنيادي تر باشد زيرا زمان حقيقي ساخته ي فكر خود ما از آنچه جهان هستي را به آن شبيه مي دا نيم است . بايد به ياد داشت كه تئوري علمي جز يك الگوي رياضي براي بيان و توجيه و ملاحظات و مشاهده هاي ما نيست و از انديشه ي خود ما تراوش ميكند و جز آن چيز ديگري نيست .بنابراين اگر سوال كنيم كه زمان حقيقي واقعيتر است يا زمان موهومي پرسشي بي محتوا و بيهوده كرده ايم .

اين تئوري از استاد شهيرجهان فيزيك استيون هاوكينگ بود كه در آخر به چيزي منتهي شد كه نويد آغاز زندگي با مرگ را مي داد.

در آن روز كه آسمان را چون طومارى در هم مى‏پيچيم، (سپس) همان گونه كه آفرينش را آغاز كرديم، آن را بازمى‏گردانيم; اين وعده‏اى است بر ما، و قطعا آن را انجام خواهيم داد. (سوره انبيا آيه 104)

نقل از هوپا

methodical25 بازدید : 107 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

تلسكوپ فضايي هابل دقيقا چيست؟ چرا به اين اندازه استثنايي است؟ چگونه اين چنين عكس هاي شگفت انگيزي مي گيرد وما كجا مي توانيم آنها را ببينيم؟ما به طور دقيق به بررسي اين وسيله اي كه انقلابي را در ستاره شناسي و نجوم پيش آورد مي پردازيم.

مشكل بزرگ تلسكوپ هاي مستقر در زمين اين بود كه مشاهده ي نور ستاره هاي دور دست قبل از اينكه از اتمسفر زمين بگذرند ممكن نبود-از كنار ابر ها و آب و هوا-و اتمسفر زمين كه مكان غليان است-با گرد و غبار وهواي گرمي كه جريان دارد و به بالا صعود مي كندو هواي سرد با نزول به سمت زمين مي آيد و آب ها بخار مي شوند.

همه ي اين عوامل باعث مي شوند كه عكس هاي ستارگان تيره و غير دقيق از آب در بيايند و فوايد تلسكوپ هاي زميني را محدود كنند.

در سال 1946يك متخصص فيزيك نجومي با نام دكتر لمن اسپيتزر(1997-1914)پيشنهاد داد كه تلسكوپي در فضا مي تواندعكس هاي واضح تري را از چيز هاي دورتربگيرد كه تلسكوپ هاي زميني قادر به آن نمي باشند.اين يك ايده ي عصباني كننده بود با توجه به اين كه هنوز هيچ موشكي به فضاي خارجي پرتاب نشده بود.به عنوان مثال برنامه هاي فضايي ايلات متحده ي آمريكا در سالهاي بين 1960 و 1970 توسعه يافت و برتري پيدا كرد.اسپيتزر در ناسا و همايش توسعه دادن تلسكوپ هاي فضايي سخن راني كرد.در سال 1975 آژانس فضايي اروپاو ناسا شروع به توسعه دادن تلسكوپ هاي فضايي كردند.در سال1997مجلس براي تلسكوپ هاي فضايي بودجه اي را تصويب كردو ناسا با يك شركت درجه يك قرار داد بست و پيمان كاري براي سركشي كردن به ساختمان آنها انتخاب كرد.

در سال 1983 تلسكوپ فضايي به نام ستاره شناس آمريكائي ادوين هابل نام گذاري شد.هابل كسي بود كه با مشاهداتي بر روي ستاره هاي متغيير در كهكشان هاي ديگر مطمئن شد كه جهان در حال انبساط و بزرگ شدن است كه نظيريه ي مهبانگ يا انفجار اوليه در عالم را تائيد مي كرد.ساخت تلسكوپ فضايي هابل 8سال به طول انجاميد.

اين تلسكوپ بيش از چهار صد هزار قطعه داردو بالغ بر بيست و شش هزار مايل سيم كشي الكتريكي دارد.

تلسكوپ فضايي هابل 50 بار حساس تر از تلسكوپ هاي زميني است و همچنين 10 بار دقيق تر و تفكيك پذير تر از تلسكوپ هاي زميني است.بعد از تاخيري طولاني وبدهي- تلسكوپ فضايي هابل در سال 1990 در مدارش قرار گرفت.

لسكوپ فضايي هابل (HST) از بسياري جهات توانمندترين تلسكوپ اپتيكي است كه تا كنون ساخته شده است. اين تلسكوپ بزرگترين تلسكوپ نيست، آينه اصلي آن با قطر 2.4 متر در مقايسه با تلسكوپ كك در هاوايي كه 10 متر قطر دارد كوچكتر است. ولي اين تلسكوپ ، كه در مداري به فاصله 500 كيلومتري سطح زمين قرار دارد، از اثرات مختل كننده جو زمين به دور است. اين امر امكان مي‌دهد تا جزئيات دقيقتري نسبت به تلسكوپهاي مستقر در زمين ديده شوند و نيز طول موجهايي مثل فرابنفش كه به سطح زمين نمي‌رسند قابل مشاده باشند.

تاريخچه تلسكوپ فضايي هابل

اين تلسكوپ به نام اختر شناس آمريكايي ، اووين هابل كه در دهه 1920 به دو كشف عمده در اختر شناسي نايل آمد. نام گذاري و عملا تمام كهكشهانها در حال دور شدن از ما هستند (يعني عالم در حال انبساط است). كشف اخير به مفهوم مهبانگ به عنوان سرآغاز انبساط عالم منجر شد. در طرح اصلي كه به درستي براي HST1 در نظر گرفته شده‌اند، عبارتند از مطالعه كهكشانها و مطالعه مهبانگ.

مشخصات تلسكوپ فضايي هابل

تلسكوپ HST تقريبا 14 متر طول 5 متر و 11500 كيلوگرم وزن دارد. اين تلسكوپ طوري طراحي شده است كه از تمام ظرفيت سفينه فضايي كه آن را در 25 آوريل 1990 در مدار قرار داد استفاده كند. صفحه‌هاي خورشيدي كه در مدار برافراشته شده‌اند و 10 متر طول دارند، توسط آژانش فضايي اروپا فراهم شدند. نوري كه لوله تلسكوپ را بپيمايد و به آينه اصلي برخورد كند كه بازتابيده مي‌شود و به آينه كوچك دومي كه در مركز لوله قرار دارد بر مي‌گردد.

اين آينه نور را به طرف آينه اصلي بر مي‌گرداند و از سوراخي كه در مركز آن قرار مي‌گذارند. اين طرح اپتيكي را تلسكوپ كاسگريني نوع ريچي - كرتن مي‌نامند. در پشت سوراخ چهار سنجش افزار علمي عمده قرار دارند كه عبارتند از دو دوربين عكاسي و دو طيف نگار ، هر دو دوربين عكاسي مي‌توانند تصويرهايي مرئي و فرابنفش گرفته ، دوربينها طوري طراحي شده‌اند كه تفكيك بسيار بهتري نسبت به آنجه بر روي زمين قابل دستيابي است بدست مي‌دهند.

دهانه ورودي طيف نگارها بسيار كوچك است و اين امر امكان مي‌دهد كه HST تفكيك خوبي داشته باشد و طيف نمايي اجسام منفرد در ميدانهاي شلوغي مثل مركز خوشه‌هاي ستاره‌اي كروي مسير شود، در حالي كه چنين مشاهداتي از روي زمين غير ممكن هستند و همچنين طيف نگارها مي توانند نسبت به سيگنال به نوفه بسيار بزرگتر و تفكيك طيفي بهتري نسبت به تلسكوپهاي فرابنفش قبلي در حال چرخش مدار بدست دهند و اندازه گيري وي‍ژگيهاي طيفي ضعيفي را كه قبلا هرگز ديده نشده است امكان پذير كنند.

تعميرات تلسكوپ هابل

كمي پس از پرتاب معلوم شد كه آينه اصلي HST داراي ابيراهي كروي است و اين نقصي است كه باعث مي‌شود كه تصويرها حاوي 15 درصد نور متمركز شده باشند و باقي به صورت نامشخص پخش شود. اين نقص ، در نهايت با تجهيزات آزمايشي معيوبي مرتبط مي‌شد كه سالها قبل از پرتاب موقع ساختن آينه بكار رفته بود. اگر چه پردازش شديد رابانه‌اي توانسته بود بيشتر مشكلات تصويرها را بر طرف كند و مشاهدات طيف نوري را همچنان به انجام برساند، توانايي تلسكوپ در ايجاد تصوير اجسام ضعيف نسل آنهايي كه در لبه عالم قرار دارند از بين رفته بود.

فضانوردان سفينه فضايي در دسامبر 1993 بيشتر از ده تعمير عمده روي تلسكوپ انجام دادند. و از جمله ژپروسكوپهاي جديد ، صفحه‌هاي خورشيدي ، آينه‌هاي تصحيح كننده بسيار دقيق و كوچكي روي آن نصب كردند و تلسكوپ را به كارآيي اپتيكي طرح اوليه بازگرداند. نصب دستگاههاي اپتيكي تصحيح كننده مستلزم اين بود كه يكي از پنج سنجش افزار اصلي HST ، يعني نورسنج خيلي سريع را بردارند. اكنون ، توان تفكيك در اين دستگاه نزديك به حدي است كه از خواص موجي نور انتظار مي‌رود.

شرايط استفاده از تلسكوپ هابل

استفاده از HST مستلزم كارهاي تداركاتي دقيق است. قبل از پرتاب ، همه آسمان نقشه برداري شد و نزديك به 20 ميليون ستاره راهنما مشخص شدند. اين نقشه خيلي كاملتر از جامع‌ترين كاتالوگ ستاره‌هاست كه تا آن زمان تهيه شده بود. هر اختر شناسي كه شخصا خواهان استفاده از اين تلسكوپ باشد (همه منجمان جهان واجد شرايط هستند) ، از حدود يك سال جلوتر با مشخص كردن پرسش علمي مورد نظرش و مشاهدات پيشنهادي‌اش مي‌تواند متقاضي استفاده از HST شود.

براي استفاده از HST معمولا 800 تقاضا در هر سال دريافت مي‌شود. گروههاي شش تا هفت نفري اختر شناسايي كه نماينده عرصه‌هاي مختلف تخصصي‌اند. يك هفته را صرف رده بندي پيشنهادها و تعيين زمان استفاده از تلسكوپ مي‌كنند. در برنامه پذيرفته شده متوسط ممكن است بيست و پنج ساعت وقت استفاده از تلسكوپ را به خود اختصاص مي‌دهد.

كشفيات تلسكوپ هابل در چهار سال اول

در خلال چهار سال اول كاركرد HST ، كشفهاي مهم زيادي حاصل شده‌اند. بيشترين اين كشفها از تكنيك بي سابقه يا از تركيب طيف نمايي با تفكيك خوب طيف نمايي با دقت زياد بدست آمده‌اند. نمونه‌هاي اول ، كاوش هسته‌هاي مربوط به خوشه‌هاي كروي ستاره‌ها و كهكشانهاي بيضوي غول آسا را شامل مي‌شوند. افزوده شدن طيفها به اندازه گيري انتقالهاي دوپلري ، سرعتهاي بسيار زيادي را درست در هسته چندين كهكشان بيضوي نشان داده است.

اين امر شاهد ضمني مهمي بر وجود سياه چاله‌اي در حدود 109برابر جرم خورشيد در آنجاست. تصويرگيري در سحابي جبار ، كه ناحيه‌اي جوان از لحاظ تشكيل ستاره‌هاست و در فاصله‌ 1500 سال نوري از خورشيد قرار دارد. شواهدي از وجود قرصهايي از ماده را در اطراف بسياري از ستاره‌ها نشان داده است. اين موارد را به احتمال قوي مي‌توان نمونه‌هايي از منظومه شمسي در حال تشكيل دانست.

پيش بيني هابل

ادومين با شناسايي غليظ و سيال در كهكشان امراه المسلسله در سال 1924 براي اولين بار ثابت كرد كه كهكشانها از راه شيري خيلي دورترند. مطالعه اين ستاره‌ها در كهكشانهاي دورتر توسط SHT ظاهرا به جمع آوري دلايلي منجر مي‌شود كه عالم از آنچه قبلا تصور مي‌شد كوچكتر و جوانتر است.

پيش بيني مهم ديگر نظريه مهبانگ اين است كه در آغاز پيدايش عالم فقط سه عنصر اول هيدروژن ، هليوم و اندكي ليتيوم توليد شده‌اند. به كمك رصدهاي SHT نشان داده مي‌شود كه اين پيش بيني در واقع صحيح است و عناصر ديگر به مرور زمان در طول تاريخ كهكشان راه شيري در ابر نواخترها ساخته شده‌اند.
آينده تلسكوپ هابل
تلكسوپ فضايي هابل SHT با قابليت استفاده از خدمات سفينه فضايي و اينكه قرار است در آينده به وسايل جديدي مثل طيف نگار قدرتمندتر و دوربين عكاسي فرو سرخ مجهز شود، بايد براي بيشتر از يك دهه كارش را ادامه دهد.

به نقل از دانشنامه رشد

هوپا

methodical25 بازدید : 73 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

مریم جعفرآبادی

           

درمنظومه شمسی علاوه برخورشید، سیارارات و قمرهای آنها، ذرات گرد و غبار و تکه سنگهای کوچک وبزرگ هم وجود دارد. بعضی که ابعادشان ازصدها متر بیشتر است سیارک یا ستارگان دنباله دارهستند. اما بعضی از آنها که کوچک ترند را شهابواره می نامند.وقتی این شهابواره ها با سرعت زیاد وارد جو می شوند بین آنها با جو زمین نیروی اصطحکاک بوجود می اید که حرارت زیادی را پدیدمی اورد و باعث داغ شدن سطح شهابواره می شود. در ارتفاع 80 تا 120 كيلومتري حرارت ان قدر زياد مي شود كه لايه هاي سطح شهابواره تصعيد مي شود و پلاسمايي ازگازهاي داغ يونيزه را بوجود مي اورد. اين گازهاي داغ هم در كسري ازثانيه انرزي خود را به شكل تابش نور از خود دفع مي كنند و به این صورت شهاب پدید می اید. درگذشته افراد شهاب را نگهبان حریم ملکوت می دانستند ومعتقد بودند هنگام عبور شهاب اگر ارزویی کنند براورده می شود. درشب های معمولی ودر اسمان صاف وتاریک در هر ساعت می توان حدود 15 شهاب را روئیت کرد. که به انها شها بهای پراکنده می گویند. ان ها معمولا کم نور و کوتاه هستند و منشاشان گرد و غبارهای پراکنده ی موجود در فضا است.

 

در بعضی از شب های خاص تعداد شها بها افزایش می یابد که در این حالت می گویند رگبار یا بارش شهابی روی داده است. البته این رگبارها به شد ت بارش شهاب هم مربوط می شود. بارش شهابی زمانی روی می دهد که زمین ازبین غبارها وذرات گردی عبور کند که سنگین باشد و چگالی بیشتری داشته باشد. محل قرارگیری توده های غبارین درفضا تقریبا ثابت است و به همین دلیل بارش شهابی پر اوج و فعال در زمانهای مشخصی از سال روی می دهند. البته هر چه زمین به توده ی شهابی  نزدیکتر باشد بارش شدید تر وهر چه زمین دور تر باشد بارش شهابی فعا لیت کمتری دارد. ذراتی که شهابها را بوجود می اورند باقیما نده های گذر یک دنباله دار یا سیارک هستند. 

 

بارش شهابی از نقطه ای منفرد در اسمان شروع می شود وبعد در محیط اطراف پخش می شود. این نقطه را کانون بارش می نامند. نام بارش شهابی هم از محل قرار گیری کانون بارش در صورت فلکی های مختلف گرفته می شود. مانند بارش اسد که درصورت فلکی اسد روی داد.

 

 

بارش شهابی برساووشی

درطول سال بارشهای شهابی مختلفی روی میدهد که سه تای انها ازهمه مهم تر وپراوج ترهستند. که یکی ازانها بارش شهابی برساوشی است. این بارش از اواخر تیر شروع می شود ودر اوایل شهریور فعالیتش به اتمام می رسد. در 21 و 22 مرداد ماه هم به اوج خود می رسد و هر 130 سال یک بار رونق خوبی می گیرد و فعال تر می شود.

 

 

به جز بارش برساووشی دو بارش د یگر به نام جوزایی وربعی هم پر اوج ا ست که به ترتیب در اواخر ا ذر و اوایل دی رخ می دهد. اما به دلیل اب و هوای نامناسب وشرایط جوی بد نمی توان ان را به خوبی رصد کرد.  بارش شهابی برساووشی در سال جاری از دو اوج فعالیت برخوردار بود. یکی درساعت 1:20 بامداد پنج شنبه 22 مرداد ماه و دیگری در ساعت  3 تا 6 بعد از ظهرهمان روز. اوج اول که مهمتر بود دربامداد اتفاق افتاد و به خوبی مشخص بود. اهمیت مشاهده ی این بارش به دلیل این است که تا 12 سال دیگر یعنی تا سال 2016 بارش شهابی با این شدت و اوج روی نمی دهد. البته تا اوایل شهریور بارش شهابی ادامه می یابد اما بسیار کمتر و کم نور تر است. 

 

 

دو نوع از مهمترین شهاب ها

 

آذر گوی ها: از درخشان ترین شها بها هستند و روشنی شان از زهره هم بیشتر است.زمین خراش ها : شهابهایی هستند که ازلبه ی جو می گذرند ومعمولا درخشان هستند.

 

 

شهاب

 

معرفی یک شهاب:وقتی یک شهاب آسمانی-ریزه های بین سیاره ای-به جو زمین وارد می شود خطی از نور در آسمان تولید میکند که شهاب نام دارد. شهاب ها اندازه شان از ذرات غبار تا اجرامی به اندازه ی سیارکهای کوچک متغیر است . شهاب هایی با این اندازه شکافهای بزرگی روی زمین از جمله حفره ی برنجرو ی آریزونا بجای گذارده اند . وقتی یک شهاب به جو زمین بر خورد می کند در اثر سرعت زیاد آن اصطکاک هوا به گرما تبدیل می شود.شهابهایی که به سرعت گرم می شوند نور سفید نشر می کنند و به چشم مرئی می شوند.شهاب های کوچک در چند ثانیه کاملا”می سوزند ولی آنهایی که چندین کیلوگرم یا بیشتر وزن دارند ، قادرند تا کاهش سرعت در رسیدن به زمین دوام بیاورند . قسمت بزرگ جرم این شهاب ها در طی سقوط بخار می شود .

 

سرعت شهاب :شهاب ها با سرعت ها یی در محدوده ی ۱۲ تا ۷۲ km/s به جو زمین برخورد می کنند . شهاب ها به منظومه ی شمسی تعلق دارند به طوری که سرعت آنها در مدار زمین نمی تواند از ۴۲ km/s که سرعت فرار منظومه است ، تجاوز نماید . قبل از نیمه شب ، فقط آن شهاب هایی که سریع تر از زمین حرکت می کنند (۳۰km/s ) می توانند از پشت به آن برسند . سرعت نسبی سریع ترین این گونه شهاب ها ۱۲km/s است .پس از نیمه شب همه ی شهاب ها به جز آنهایی که از زمین در امتداد مدارشان سریعتر حرکت می کنند دیده خواهند شد . در این صورت ، سرعت ها با هم جمع می شوند و یک سرعت نسبی ماکزیمم ۷۲km/s می دهند . چون مسیر یک شهاب ثبت مختصری از تلاش جسم را فراهم می آورد ، ستاره شناسان قادر بوده اند که مدار و مشخصه های کلی فیزیکی شهاب ها را تعیین کنند . اکثر شهاب ها ذرات شکننده ای هستند که به هنگام تماس با هوا به سرعت خرد می شوند . یک قطعه از ماده شهاب به حجم ۱m در اثر وزن خودش خرد خواهد شد . زیرا از خاکستر یک سیگار قوی تر نیست . چیزی که شهاب ها ذر آن مشترکند این است که بعد از ادامه دادن یک مسیر آتشین در جو ، حرکت آنها در فضا با برخورد به زمین به آخر می رسد .

 

منشا شهاب ها :منبع این ماده ی کم چگال ستاره های دنباله دار است . در خلا عبور موفقیت آمیز ستاره ی دنباله دار از نزدیک خورشید ، سبب کاهش پیوسته مواد یخی از هسته ی ستاره ی دنباله دار می شود . گردوغبار و ذرات جامد پاشیده شده در یخ ورقه ورقه شده و در یک صف در اطراف ستاره ی دنباله دار پخش می شوند . این قطعه کوچک جامد بسیار شکننده است و چگالی کمی دارد . ستاره ی دنباله دار هر چه مسن تر و تعداد دفعات عبورش از نزدیکی خورشید بیشتر باشد ، کاهش بیشتری در کل مواد یخی و آزاد شدن مواد شهاب آسمانی وجود دارد .حدود ۹۹ درصد از کل شهاب ها از ستاره ی دنباله دار سرچشمه گرفته اند . احتمالا باقیمانده ها به سیارکها مربوطند .

 

انواع شهاب ها :شهاب ها را می توان بر حسب مدارشان به دور خورشید طبقه بندی کرد . شهاب های تکی : همان طور که از نامشان پیداست از جهات مشخصی نمی آیند . گروه دیگر شهاب ها آنهایند که با رگبارهای شهابی متغیر همراه هستند . این گروه به صورت نهر هایی از ذرات که در فضا گسترده می شوند و زمین در مدارش از میان آنها می گذرد قرار دارند . عقیده بر این است که این جریان های شهابی باقی مانده ی دنباله دارهایی هستند که متلاشی شده و دیگر دیده نمی شوند . یخ موجود در دنباله دارها تبخیر شده و ذرات جامد را رها کرده است . وقتی که زمین به یک چنین نهری وارد می شود ، نمایش تماشایی از شهاب ها در آسمان پدیدار می شود . هر رگبار نقطه ی تشعشعی ویزه ی خود را دارد و آن نقطه ای است در آسمان که به نظر می رسد شهاب های متغیر از آن جدا می شوند .این یک اثر منظر است . شهاب های نهر در مسیر های موازی حرکت می کنند . اما به همان دلیل که به نظر می رسد خطوط موازی راه آهن در افق به هم می رسند ، ولی هر چه به چشم ناظر نزدیک تر می شوند بیشتر از هم جدا می شوند ، آنها هم به نظر می رسند که از هم دور میشوند . جهت نهر شهاب ها در هنگام تلاقی با مدار زمین جهت نقطه ی تشعشعی را مشخص می کند .

 

دیدن شهاب ها :اگر ناظری به اندازه ی کافی تا دیر وقت بیدار بماند ، در خواهد یافت که بسامد شهاب ها در ساعات صبح بزرگتر از ساعات نیمه شب است . سرعت متوسط شهاب ها در مجاورت زمین ۴۱.۶km/s است . در خلال ساعات عصر ، ما نسبت به جهت حرکت زمین در مدارش به طرف رونده ی زمین سواریم و فقط آن شهاب هایی که در جهت مدار زمین حرکت می کنند می توانند از زمین سبقت بگیرند ، دیده خواهند شد .در صبح به طرف آینده ی زمین سواریم و شهاب ها از تمام جهاتی که ما می توانیم ببینیم می آیند ، علا.ه بر آن می توان دید که شهاب های دیده شده در ساعات صبح دارای سرعت های بالاتری هستند ، چون سرعت آنها در موقعی که به زمین نزدیک می شوند با سرعت زمین در مدارش جمع می شوند . به دلیل این سرعت ، دمای تولید شده بسیار بالاست . در نتیجه نور شهاب های دیده شده در صبح به طور قابل توجهی آبی تر از نور شهاب های عصر است . در یک شب صاف بدون مهتاب طی یک رگبار کامل ، معمولا دیدن ۶۰ شهاب در هر ساعت میسر است . لیکن در فرصت های نادر ، زمین از میان یک دسته از شهاب های فوق العاده متراکم می گذرد . برای مثال طی ساعت های اولیه ی بامداد ۱۷ نوامبر ۱۹۶۶ ، بیشتر از ۲۰۰۰ شهاب در سر تاسر غرب ایالات متحده دیده شده است .

 

  

چرا شهاب ها به رنگهای مختلفی دیده میشوند ؟شهاب ها به رنگ های زرد ، آبی ، قرمز و سفید دیده میشود . دلیل این است که هنگامی که شهابواره ها با سرعتی ۱۰ تا ۷۵ km/s وارد جو زمین میشوند بر اثر اصطکاک با جو به شدت داغ می شوند . دمای آنها به بیش از ۲۰۰۰ درجه سانتیگراد می رسد . این دمای بسیار زیاد باعث تحریک گازهای اطراف شهاب می شود . گازهای مختلف موجود در جو بر اثر این دمای زیاد داغ می شوند و می سوزند و به رنگهای مختلفی دیده می شوند . مثلا” رنگ سبز بیشتر شهاب ها از مولکول های اکسیژن جو گسیل می شوند . نیتروژن رنگ آبی تولید می کند و سدیم رنگ زرد را . عموما” شهاب هایی با سرعت بالا به رنگ سفید دیده می شوند ، چون تمام این رنگ ها با هم مخلوط می شوند . ولی وقتی که سرعت شهاب ها کم می شود به رنگ قرمز در می آیند .

دانشجویان بانک آکادمیک

منشا شهاب ها : منبع این ماده ی کم چگال ستاره های دنباله دار است . در خلا عبور موفقیت آمیز ستاره ی دنباله دار از نزدیک خورشید ، سبب کاهش پیوسته مواد یخی از هسته ی ستاره ی دنباله دار می شود . گردوغبار و ذرات جامد پاشیده شده در یخ ورقه ورقه شده و در یک صف در اطراف ستاره ی دنباله دار پخش می شوند . این قطعه کوچک جامد بسیار شکننده است و چگالی کمی دارد . ستاره ی دنباله دار هر چه مسن تر و تعداد دفعات عبورش از نزدیکی خورشید بیشتر باشد ، کاهش بیشتری در کل مواد یخی و آزاد شدن مواد شهاب آسمانی وجود دارد . حدود ۹۹ درصد از کل شهاب ها از ستاره ی دنباله دار سرچشمه گرفته اند . احتمالا باقیمانده ها به سیارکها مربوطند .

 

 

انواع شهاب ها : شهاب ها را می توان بر حسب مدارشان به دور خورشید طبقه بندی کرد . شهاب های تکی : همان طور که از نامشان پیداست از جهات مشخصی نمی آیند . گروه دیگر شهاب ها آنهایند که با رگبارهای شهابی متغیر همراه هستند . این گروه به صورت نهر هایی از ذرات که در فضا گسترده می شوند و زمین در مدارش از میان آنها می گذرد قرار دارند . عقیده بر این است که این جریان های شهابی باقی مانده ی دنباله دارهایی هستند که متلاشی شده و دیگر دیده نمی شوند . یخ موجود در دنباله دارها تبخیر شده و ذرات جامد را رها کرده است . وقتی که زمین به یک چنین نهری وارد می شود ، نمایش تماشایی از شهاب ها در آسمان پدیدار می شود . هر رگبار نقطه ی تشعشعی ویزه ی خود را دارد و آن نقطه ای است در آسمان که به نظر می رسد شهاب های متغیر از آن جدا می شوند .این یک اثر منظر است . شهاب های نهر در مسیر های موازی حرکت می کنند . اما به همان دلیل که به نظر می رسد خطوط موازی راه آهن در افق به هم می رسند ، ولی هر چه به چشم ناظر نزدیک تر می شوند بیشتر از هم جدا می شوند ، آنها هم به نظر می رسند که از هم دور میشوند . جهت نهر شهاب ها در هنگام تلاقی با مدار زمین جهت نقطه ی تشعشعی را مشخص می کند

منابع:

Shahab

انجمن فیزیکدانان جوان ایران

methodical25 بازدید : 115 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

مریم جعفرآبادی

 

منظومه به مجموعه ای از اجرام سنگین و سیاراتی گفته میشود که همگی به دور یک ستاره در حال گردشند.ما با منظومه شمسی به خوبی آشناییم. منظومه ای مشتمل از زمین و هفت سیاره اصلی و خورشید. علاوه بر سیارات اجرام کوچک فراوانی در منظومه شمسی گرد خورشید در حرکتند از جمله کوتوله ها، سنگ های آسمانی و ستاره های دنباله دارو همینطور ابرهای نازکی از گازها و غبار که به آنها ابرهای میان سیاره گفته می شود. بیش تر از 100 قمر طبیعی نیز در این منظومه در چرخشند.

 

 به جز خورشید، زمین و ماه اجرام بسیار دیگری نیز وجود دارند که با چشم غیر مسلح قابل رصدند از جمله سیارات عطارد، زهره، مریخ، مشتری و زحل همینطور شهاب سنگ ها و ستارگان دنباله داری که به طور موقت قابل مشاهده اند.اجرام بسیار زیاد دیگری نیز توسط تلسکوپ ها در منظومه شمسی رصد شده اند.

 

از سال 1990 ستاره شناسان سیارات زیاد دیگری در اطراف ستاره های دوردست کشف نموده اند. با مطالعه بر روی این اجرام و نحوه گردششان به دور ستاره مرکزی، دانشمندان امیدوارند اطلاعات کلی تر و جامعی در خصوص منظومه ها به دست آورند. برای مثال می دانیم که درمنظومه ما چهار سیاره کوچک با سطوح سخت و نزدیک به خورشید به نامهای عطارد، زهره، زمین و مریخ همینطور چهار سیاره غول پیکر با سطوح غیر جامد گازی در فاصله دورتر از خورشید به نامهای مشتری، زحل، اورانوس و نپتون وجود دارند اما کشف ستاره ای که دارای چندین سیاره غول پیکر گازی که در مدارهای نزدیک به آن ستاره در گردشند مایه حیرت دانشمندان و ستاره شناسان گردید. برای مثال یک سیاره تقریبا  به اندازه مشتری حول مداری به دور ستاره 51 پگاسی (51( Pegasi کشف شده. فاصله مدار این سیاره تا ستاره نسبت به فاصله مدار سیاره عطارد در منظومه شمسی به خورشید، کمتر است.

 

 

systems

 

منظومه شمسی

خورشید بزرگترین و مهمترین جرم آسمانی در منظومه شمسی است که 8/99 درصد جرم منظومه شمسی را به خود اختصاص داده است.بیشتر گرما، نور و انرﮊی لازم برای تشکیل و ادامه حیات توسط خورشید تامین می شود. لایه های بیرونی خورشید داغ و متلاطم است. گازهای داغ و ذرات باردار پیوسته از این لایه به فضا متساطع می شوند. این جریان گازها و ذرات، بادهای خورشیدی را ایجاد می کنند که بر همه چیز در منظومه شمسی می وزند.

 

طبق قانون کپلر(Johannes Kepler) ستاره شناس آلمانی در اوایل قرن 17 سیارات در مدارهایی بیضی شکل حرکت می‌کنند که خورشید در یکی از کانونهای آن قرار دارد.

 

چهار سیاره داخلی (نزدیک به خورشید) عمدتا حاوی آهن می باشند. به این چهار سیاره، زمینی ها گفته می شود چون از لحاظ اندازه و ترکیبات بسیار شبیه زمینند. چهار سیاره بیرونی (دورتر از خورشید) گلوله های عظیم گاز هستند. تقریبا بیشتر جرم آنها را هیدروﮊن و هلیم تشکیل می دهد که همین امر باعث گردیده که این سیارات بیشتر شبیه خورشید باشند تا زمین. لایه های زیرین این سیارات ابرهای ضخیم از گازست ولی ممکن است هسته بعضی از آنها جامد باشد.

 

سیاره ها ی کوتوله یا سیارکها اجرام گرد کوچکی هستند که دور خورشید می چرخند. بر خلاف سیارات این اجرام کوچک نیروی گرانش قابل ملاحظه ای برای تاثیر گذاری بر حرکت اجرام دیگر  ندارند. این سیارکها اغلب به همراه دسته هایی از اجرام آسمانی کوچک تر از خود در حرکتند. به عنوان مثال در مداری به نام کمربند اصلی که مابین مدارهای مریخ و مشتری قرار دارد میلیونها جرم کوچک آسمانی و سیاره کوتوله در گردشند.

 

سیارکهای دیگری نیز در مداری به نام کمربند کایپر(Kuiper)، دورتر از مدار نپتون در گردشند. این مدار یکپارچه مملو از اجرام کوچک نظیر شهاب سنگها و اجرام یخ زده و غیره است. در مقایسه با سیاره ها، اجرام موجود در کمربند کایپر به حرکات و گردش نامنظم درمدار خود گرایش دارند. از جمله سیارکهای موجود در این منطقه می توان به پلوتو و   2003 یو بی 313  (2003(UB313 که از پلوتو بزرگتر است نام برد.

 

به جز عطارد و زهره بقیه سیارات منظومه شمسی دارای قمر می باشند. سیارات درونی (سیاره های نزدیک به خورشید) قمرهای کمی دارند. زمین یک قمر و مریخ دارای دو قمر کوچک است اما سیارات بیرونی (سیاره های دور از خورشید) با تعداد زیاد قمرهایشان، هر کدام مثل یک منظومه می باشند. مشتری دارای حداقل 63 قمر است. از بین این قمرها، چهار قمر که از همه بزرگترند به نام گالیله (Galileo) ثبت شده اند. این ستاره شناس ایتالیایی د رسال 1610 موفق به کشف آنها با یکی از بدوی ترین تلسکوپ ها شد.

 

بزرگترین قمر مشتری که بزرگترین قمر موجود در منظومه ما نیز می باشد گانیمد (Ganymede) نام دارد. این قمر از عطارد نیز بزرگتر است. سیاره زحل دارای حداقل 56 قمر می باشد. بزرگترین قمر زحل، تیتان (Titan)، جوی ضخیم تر از جو زمین دارد و از عطارد بزرگتر است. اورانوس حداقل 27 قمر دارد و نپتون دارای 13 قمر است. احتمال وجود قمرهای بیشتر حول سیاره های غول پیکر بیرونی که هنوز کشف نشده باشند بسیار زیاد است.

 

بعضی از سیارک ها و اجرام کوچک آسمانی نیز دارای قمر هستند. پلوتو دارای قمریست که نصف خود این سیاره کوتوله است و " 2033 یو بی 313 " قمری دارد که تقریبا یک هشتم آن است.

 

حلقه ای از غبار و اجرام کوچک پیرامون همه سیاره های غول پیکر را وجود دارد. حلقه زحل  برای ما آشناترین حلقه است اما حلقه های باریکی نیز حول مشتری ، اورانوس و نپتون وجود دارند.

 

ستاره های دنباله دار، توپهای یخی هستند که  ساختمان آنها متشکل از یخ و سنگ است. زمانیکه یکی از این توپهای یخی به خورشید نزدیک می شود، بخشی از یخهای موجود در مرکز آن بخار می شوند این بخار تحت تاثیر بادهای خورشیدی قرار گرفته و به شکل دنباله ای برای توپ یخی در می آید و به این شکل ستاره ای دنباله دار به وجود می آید.   

 

ستاره شناسان ستاره های دنباله دار را در دو گروه اصلی طبقه بندی کرده اند. گروه دوره طولانی، که بیش از 200 سال طول می کشد تا یک دور کامل حول خورشید بزنند و گروه دوره کوتاه که دور خود را در مدت زمانی کمتر از 200 سال طی می کنند.

 

ستاره های دنباله دار این دو گروه متعلق به دو منطقه متفاوت در منظومه شمسی هستند. ستاره های گروه دوره طولانی در منطقه ای به نام ابر اورت (Oort) مستقرند. ابر اورت نام گروهی از ستاره های دنباله داریست که در فاصله ای دورتر ازمدار پلوتو قرار گرفته اند. نام این منطقه از نام ستاره شناس آلمانی، جان اورت (Jan H. Oort) گرفته شده است. وی برای اولین بار حضور این ابر را اعلام نمود. ستاره های دنباله دار دوره کوتاه در کمربند کایپر هستند. در هر دو منطقه ابر اورت و کمربند کایپر، اجرامی دیده می شود که مربوط به دوره شکل گیری سیارات در منظومه شمسی است.

 

سیاره های کوچک دیگری نیز در این منظومه حضور دارند که در واقع سنگهای  آسمانیند. مدار بعضی از این اجرام بیضی شکل است و به قسمتهای درونی تر از مدار زمین و حتی مدار عطارد نیز می رسند. مدار بعضی دیگر دایره شکل است و در فضاهایی میان مدارهای سیارات بیرونی قرار دارد. بیشتر این اجرام در فضایی به نام کمربند سنگهای آسمانی، در فضایی بین مدارهای سیاره های مریخ و مشتری در حال گردش به دور خورشیدند. این منطقه شامل بیش از 200 سنگ آسمانی می باشد که قطر آنها بیش از 100 کیلومتر(60 مایل) است. دانشمندان تخمین می زنند که بیش از000/750 سنگ آسمانی با قطر بیش از 1 کیلومتر (5/3 مایل) و میلیون ها سنگ کوچک تر در این کمربند وجود دارند. در این منطقه حتی سنگهایی یافت شده که چندین سنگ کوچک تر حول آنها در گردش است.

 

شهاب سنگهای کوچک نیز گروهی از اجرام فلزی یا صخره ای هستند. زمانیکه این اجرام وارد جو زمین می شوند، رده ای نورانی به جای می گذارند که ناشی از تلاشی و تجزیه آنهاست.

 

برخی از این اجرام کوچک پس از عبور از جو، به زمین برخورد می کنند. بیشتر این شهاب سنگها اجرامی هستند که در کمربند سنگهای آسمانی تشکیل شده اند. در اواخر قرن بیستم ستاره شناسان شهاب سنگهایی را کشف کردند که از مریخ و ماه می آمدند. خیلی از شهاب سنگها قطعات جدا شده از ستاره ها ی دنباله دارند.

 

در منظومه شمسی، منطقه ای وجود دارد شبیه به قطره اشک. این منطقه آکنده از ذرات باردار الکتریکی می باشد که توسط خورشید تولید شده اند. دانشمندان هنوز ابعاد دقیق این منطقه را اندازه گیری نکرده اند ولی گمان می رود که وسعت این منطقه از قسمت لبه پایین اشک، حدود 15 بیلیون کیلومتر(9 بیلیون مایل) باشد.

 

 

ساختمان منظومه شمسی

برای دریافت تصویر بزرگتر کلیک  کنید !

 

بسیاری از ستاره شناسان بر این عقیده اند که منظومه شمسی از غباری بسیار عظیم و دوار به نام غبار خورشید تشکیل شده است. براساس این تئوری، غبار خورشید به  سبب گرانش شدید خود متلاشی شده. شمار دیگری از ستاره شناسان وقوع یک ابر نواختر در نزدیکی غبار خورشید را دلیل تلاشیآن می دانند. زمانیکه توده بزرگ غبار خورشید منقبض شد چرخش آن سریعتر گردید و به یک صفحه سیاره ای مبدل شد.

دریافت تصویر ...                                                                

تئوری غبار خورشید معین می نماید  ذراتی که در صفحه سیاره ای وجود داشتند با برخورد به یکدیگر به اجرام شبه سیاره یا سیارک ها تبدیل شدند. برخی از این اجرام با یکدیگر ترکیب شده و در نهایت هشت سیاره بزرگ این منظومه را شکل داده اند. بقیه اجرام تشکیل دهنده اقمار، سیاره های کوتوله، اخترک ها و ستاره های دنباله دار بوده اند. همه اجرام بزرگ و کوچک موجود در منظومه شمسی دور خورشید، در یک جهت، و تقریبا در یک صفحه، در گردشند چرا که همه آنها در اصل اعضای یک صفحه بزرگ سیاره ای هستند.

 

بیشتر مواد و ذرات موجود در غبار خورشید، بر اساس تئوری غبار خورشید، در هنگام انقباض به مرکز این توده کشیده شده و در آن قسمت تحت فشار کافی، منجر به تشکیل خورشید گردیده اند. در این هنگام انفجار های خورشیدی آغاز و بادهای خورشیدی شروع به وزیدن نمودند. این بادها به اندازه ای شدید بودند که عناصر سبک از جمله هیدروﮊن و هلیم را با خود به قسمتهای داخلی منظومه آوردند. شدت این بادها در قسمتهای بیرونی کمتر و در نتیجه اجتماع هیدروﮊن و هلیم در این مناطق بیشتر از بخشهای درونیست و این توجیه مناسبی برای این مسئله می باشد که سیارات درونی کوچک تر و صخره ای هستند ولی سیارات بیرونی غول پیکرند و تقریبا به طور کامل از هیدروﮊن و هلیم تشکیل شده اند.

 

منظومه های دیگر

 

ستاره های زیادی دارای صفحه سیاره ای پیرامون خود می باشند که به نظر می رسد این صفحه ها همان سیستم های منظومه ای باشند. در سال 1983 یک تلسکوپ مادون قرمز تصویری از صفحه سیاره ای حول ستاره وگا (Vega)، درخشان ترین ستاره در صورت فلکی لیرا (Lyra) تهیه نمود. این اکتشاف اولین مدرک به دست آمده مبین وجود مجموعه هایی شبیه به منظومه شمسی در نقاط دیگر فضا به حساب می آید. در سال 1984 ستاره شناسان صفحه سیاره ای دیگری پیرامون ستاره پیکتوریس بتا (Beta Pictoris) در صورت فلکی پیکتور(Pictor) مشاهده نمودند.

 

در اوایل قرن 21 ستاره شناسان بیش از 50 ستاره را کشف کردند که مانند خورشید سیاراتی درحال گردش به دورخود دارند. در اغلب موارد تنها یک سیاره به دور ستاره در گردش دیده شده است که احتمالا سیاره پوشیده از گاز و بدون سطوح سخت است.

 

Iranika.ir

methodical25 بازدید : 84 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

 

مریم جعفرآبادی

 

سحابی رتیل (Tarantula) یکی از جذاب‌ترین اجرام آسمان برای بسیاری از منجمان آماتور و علاقه‌مندان به عکاسی نجومی است. اما اخترشناسان حرفه‌ای نیز به این سحابی علاقه وافری دارند. سحابی رتیل که مهم‌ترین عضو مجموعه 30-ماهی‌طلایی است، بزرگ‌ترین سحابی نشری آسمان شب و یک کارخانه ستاره‌سازی بسیار عظیم است که در فاصله 170هزار سال‌نوری زمین در صورت فلکی جنوبی ماهی‌طلایی (Dorado) قرار گرفته‌است. سحابی رتیل درواقع بخشی از قمر کهکشان راه‌شیری، ابر ماژلانی بزرگ است.

 

 

اندازه‌گیری‌های اخترشناسان نشان می‌دهد این سحابی بیش‌از نیم‌میلیون برابر جرم خورشید، گاز در بر دارد و در ساختاری پیچ‌درپیچ، پهناور و درخشان، برخی از سنگین‌ترین ستارگان شناخته‌شده را در خود جای داده است. این سحابی نام خود را از وضعیت درخشان‌ترین توده‌های گازی‌اش گرفته است که شبیه به پاهای بندبندی است که از بدن یک رتیل خارج شده‌اند. بدن رتیل را خوشه‌ای از ستارگان داغ به‌نام R136 تشکیل داده‌اند که ازقضا با نورافشانی خود، کل سحابی را روشن کرده‌اند. الحق که نام رتیل، بزرگ‌ترین عنکبوت زمین، برازنده این سحابی پهن‌پیکر است: پهنای این سحابی یک‌هزار سال‌نوری است و تا یک‌سوم درجه امتداد دارد که اندکی از ماه‌بدر کوچک‌تر است. اگر این سحابی در کهکشان خودمان قرار داشت، مثلا در فاصله سحابی جبار از زمین، (1500 سال‌نوری)، یک‌چهارم آسمان را می‌پوشاند و حتی در نور روز هم دیده می‌شد!

اما چرا بررسی مناطقی مانند 30-ماهی‌طلایی مهم است؟ اخترشناسان معتقدند که اغلب ستارگان عالم در پرورشگاه‌هایی بسیار بزرگ و ناآرام مانند منطقه 30-ماهی‌طلایی به‌وجود آمده‌اند، لذا از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا سحابی رتیل را مطالعه کنند. زمستان گذشته، اخترشناسان رصدخانه جنوبی اروپا از دوربین تصویربردار زاویه‌باز مستقر روی تلسکوپ 2.2 متری MPG در لاسیای شیلی استفاده کردند تا همزمان با بررسی ابرهای تاریک این منطقه، نگاهی تازه و سراسری نیز به این رتیل و شبکه تارهای آسمانی‌اش بیاندازند. ابرهای تاریک، ابرهای بسیار عظیم از گاز و غبار هستند که میلیون‌ها برابر خورشید جرم دارند. این ابرها بسیار سردند، دمایشان معمولا از260- درجه سانتی‌گراد بیشتر نمی‌شود و بررسی آنها به‌دلیل دیواره‌های نفوذناپذیر غباری که اطرافشان را فرا گرفته، بسیار دشوار است. با این‌حال دانشمندان برای مطالعه این ابرهای تاریک دست به‌هرکاری می‌زنند، چراکه ستارگان در این زادگاه‌های یخ‌زده متولد می‌شوند.

اخترشناسان برای تهیه این تصویر عظیم، از میدان دید نیم‌درجه‌ای تلسکوپ MPG استفاده کردند و با شانزده رصد در چهار باند نوری، یک‌چهارم درجه قوسی مربع را از آسمان پوشش دادند. در این فیلترها از دو فیلتر باند باریک هیدروژن (قرمز) و اکسیژن (سبز) نیز استفاده شده است و برتری رنگ سبز در سحابی رتیل نتیجه فراوانی ستارگان جوان‌تر و داغ‌تر در آن محدوده از مجموعه 30‌ماهی طلایی است. هر تصویر مستقل از 64میلیون نقطه تشکیل شده و درنتیجه، تصویر نهایی از کیفیت 256میلیون نقطه برخوردار است. شرایط جوی این رصدها بسیار عالی بود و تمامی عکس‌برداری‌ها در دید کم‌‌تر از 1 ثانیه‌قوسی (Seeing < 1”) انجام شد. (دید، معیاری از شدت آشفتگی و تلاطم جو است).

 

 

 

 

 

جزئیات این تصویر به‌قدری زیاد است که یافتن تک‌تک جزئیات شگفت‌انگیز آن کاری دشوار و گیج‌کننده است؛ با این‌حال نمی‌توان از کنار مهم‌ترین رویداد نجومی دو دهه اخیر در ابر ماژلانی بی‌تفاوت گذشت. محدوده مرز سمت راست-پایین سحابی رتیل، جایگاه بقایای انفجار ستاره‌ای است که در بهمن‌ماه 1365 با چشمان غیرمسلح نیز دیده‌شد. این انفجار که به ابرنواختر 1987A مشهور شد، درخشان‌ترین ابرنواختری است که پس از سیصد و هشتاد سال در آسمان زمین دیده شده است. اندکی دورتر از این ابرنواختر، در سمت چپ، سحابی کندوی‌عسل به‌چشم می‌خورد. این ساختار زیبای حبابی‌شکل در نتیجه تعامل انفجار ابرنواختری و لایه‌های غول‌آسایی است که خود از اندرکنش بادهای ستاره‌ای بسیار قوی ستارگان سنگین و جوان و انفجارهای ابرنواختری به‌وجود آمده‌اند.

 

 

ابرکهکشان(سحابی ها)

      سحابی نامی است که درقرون 18و17 رصد کنندگان آسمان به قطعاتی نهادند که دربین ستارگان دیده می شدند.درسال های اخیروباتلسکوپ ها وامکاناتی که در دسترس بودستاره شناسان دریافتند که برخی ازاین سحابی ها درواقع خوشه ستاره ای یا کهکشانی دور دست موجود فراسوی راه شیری هستند ودرچنین مواردی نام سحابی به غلط مورد استفاده قرار می گیرد ؛بااین حال واژه ی (سحابی) هنوز به طور وسیع مسامحه درموردچنین اجرامی به کارمی رود.با این حال اجرامی به کار می رود .با این ،اجرامپخش شده دربین ستارگان راه شیری ،سحابی ها واقعی هستند که از تجمعات گازوغبار درخشان وابر مانند تشکیل شده اند وغالبا دارای شکل نا منظمی هستند.             

سایت کاوش در هستی

 

سحابي ها

 

هزاران سال قبل اختر شناسان مسلمان یک توده ی ابر کم نور را در صورت فلکی جبار (شکارچی) مشاهده کردند که بسیار جالب و به سه ستاره ی روشن کمربند جبار خیلی نزدیک بود. قرن ها بعد که تلسکوپ اختراع شد، اختر شناسان تعداد بیشتری از این توده های مه آلود را در آسمان مشاهده کردند و آنها را سحابی نامیده اند.  اين لغت در زبان لاتین به معنی ابر است يا  .nebula در قرن هفدهم و هجدهم، رصد کنندگان آسمان به نور ضعیف که در بین ستارگان دیده می شد سحابی نام نهادند. در سال های اخیر و با تلوسکوپ های بهتری که در دسترس است، ستاره شناسان در یافته اند که برخی از این سحابیها در واقع خوشه های ستاره ای یا کهکشان های دوردست موجود در فراسوی راه شیری هستند و در چنین مواردی، نام سحابی به غلط مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال واژه ی "سحابی " هنوز هم به طور وسیع، گر چه با مسامحه، در مورد چنین اجرامی به کار می رود.

 

 با این حال، اجرام پخش شده در بین ستارگان راه شیری، سحابی های واقعی هستند که از تجمع گاز ها وغباردرخشان و ابر مانند تشکیل شده اند و غالباّ دارای شکل نامنظمی هستند. برخی از این سحابی ها اشکال کاملاً ویژه ای دارند و بسته به شکل خود اسامی ویژه ای می یابند. مثلاً سحابی آمریکای جنوبی، سحابی سمحاق و سحابی سه شاخ نمونه هایی از آنها هستند. سحابی مشهور دیگر، خرچنگ نام دارد. دلیل این نام گذاری، شکل خرچنگ گونه ی آن هنگام مشاهده با تلسکوپ های قرن نوزدهم بود ولی در عکس های جدیدی که از آن تهیه شده است خیلی به خرچنگ شباهت ندارد. سحابی ابر وسیع متشکل از غبار و گاز است. گازهایی که آن را تشکیل می دهند فوق العاده رقیق و در دمائی کم هستند. سحابی به علت نور خود نمی تابد بلکه بر اثر نور ستارگان مجاور قابل رؤیت است.

 

 

 

بعضی سحابی های پخشی مشابه ابر های کومولوس جو زمین هستند. سحابی های دیگر ساختمان رشته ای دارند که ابر های سیروس را تداعی می کنند. همه ی سحابی ها متلاطم هستند و تمام آنها در جهات مختلف حرکت می کنند. شوکها، فشارها و میدان ها ی مغناطیسی می توانند بیانگر علت ساختمان پیچیده ی سحابی ها باشند.سحابی ها با چشم غیر مسلح قابل رؤیت نیستند، از این رو مؤرد توجه ستاره شناسان باستان قرار نگرفتند. تا سال 1781 که اولین فهرست خوشه های ستاره ای و سحابی ها توسط ستاره شناس فرانسوی "مسیه" گردآوری شد، توجهی به سحابی ها نشده بود. 

 

 

چگالی سحابی ها حدود دو هزار بار بیشتر از چگالی ماده ی فضایی بین ستاره ای است. چگالی ماده ی میان ستاره ای بسیار کم و در حدود یک اتم در سانتیمتر مکعب و ده ذره ی غبار در یک کیلومتر مکعب است. بر این اساس، چگالی مواد در سحابی ها بسیار اندک است. اما چون فاصله ی میان ستاره ها بسیار زیاد است، همین مقدار بسیار بسیار کم ماده میان ستاره ای قابل توجهی می شود.

 

رده بندی سحابی ها

 

 

" سحابی ها را به سه دسته ی:نشری (گسیلشی یا گیلشی ) ،   بازتابی  ،    تاریک  طبقه بندی می کنند "

 

 

سحابی نشری یک یا چندین ستاره ی بسیار سوزان است. نور فرا بنفش این ستاره ها موجب برانگیختن ئیدروژن و اکسیژن و گسیل نور مشخصی از آنها می شود. مثال بسیار خوبی ازیک سحابی نشری، سحابی بزرگ جبار است. باچشم غیر مسلح و دوربین صحرایی نیز می توان این سحابی را دید.سحابی نشری یک یا چندین ستاره ی بسیار سوزان است. نور فرا بنفش این ستاره ها موجب برانگیختن ئیدروژن و اکسیژن و گسیل نور مشخصی از آنها می شود. مثال بسیار خوبی ازیک سحابی نشری، سحابی بزرگ جبار است. باچشم غیر مسلح و دوربین صحرایی نیز می توان این سحابی را دید.اگر ستاره ها مقداری سرد تر باشند یا این که چگالی گازها در سحابی بیشتر باشد، ماده ابر از خود نور گسیل نمی کند بلکه نور ستاره را باز تاب می کند. این سحابی ها را با نام سحابی بازتابی می شناسیم. البته طیف این قبیل سحابی با طیف ستاره، یکی است. مثال بسیار خوب سحابی های باز تابی، سحابی است که ستاره های خوشه ی پروین را در برگرفته است.اگر در درون یا نزدیکی سحابی ستاره ای قرار نگرفته باشد که نور آن را تأمین کند، آن سحابی را سحابی تاریک می نامند. مشاهده ی سحابی های تاریک فقط در صورتی ممکن است که در مقابل سحابی های نشری یا بازتابی قرار گیرند. سحابی ها نور ستاره های پشت سر خود را جذب می کنند.  اختر شناسان عقیده دارند که ستاره ها درو ن این سحابی ها متولد می شوند.  مثال بر جسته ی این گونه سحابی سحابی سر اسب در صورت جبار است.

 

 

 

سحابی های سیاره نما جدا از این سه گروه سحابی ها، برخی ازسحابی ها از ستاره ها تشکیل می شوند. ستاره هایی مانند خورشید در پایان زندگی یعنی در مرحله ی غول سرخی لایه های بیرونی جو خود را به صورت سحابی در فضا می پراکنند. این سحابی ها را سیاره نما می نامند. آنها را به این سبب سحابی سیاره نما می نامند که وقتی با یک تلوسکوپ به آنها نگاه می کنیم به رنگ مایل به سبز دیده می شوند وبه نحوی یاد آور ظهور قرص های ارانوس و نپتون می باشند. همه ی آنها از نوع سحابی نشری هستند. زندگی ستاره های پر جرم تر از خورشید، با انفجار ابر نواختری پایان می یابد و سحابی بزرگ و گسیخته ای از انفجار به جا می ماند که آن را سحابی باقیمانده ی انفجار ابر نواختری می نامند.

 

 

انجمن نجوم مهابنگ تربت حیدریه

methodical25 بازدید : 76 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

نویسنده : Dr. Tony Phillips

ترجمه : آرش فراست

 

   آلن استرن رِئيس روابط عمومي هيئت مديره ي ماموريتهاي ناسا درباره ی برنامه ي ديسكاوري (منظور برنامه هاي اكتشافي ناسا است، با ماموريت سفينه ي ديسكاوري اشتباه نشود. مترجم!) و ماموريتهاي قبلي ناسا گفت : هم اكنون يكي از جالبترين برنامه ي ناسا در حال پیشرفت می باشد؛ پس كمربندهاي خود را ببنديد !

Nasa

 

برنامه ي پر حادثه ناسا، اولين تجسس روي يك سياره ي ديگر بود (path finder) ، اولين فرود روي يك سيارك ( فضاپيماي NEAR و سيارك 433 Eros)، اولين نمونه برداري از يك دنباله دار (Star Dust)، اولين نمونه برداري از خورشيد (بادهاي خورشيدي) (Gensis) و احتمالاً كشف آب روي قطبهاي ماه  (Lunar Prospector).او گفت: برنامه ي ديسكاوري به يك موفقيت ويژه تبديل شده است و ما در حال پيشرفت دادن آن هستيم، در سال آينده ما به پيشرفتهايي چشمگير در ماموريتهايي كه به عهده مي گيريم دست خواهيم يافت. به اين سخنان كه در كنفرانس ديسكاوري گفته شد توجه كنيد شايد مطالبي دستگيرتان شود :

 

يكي از دانشمندان پروژه به نامه مايكل نيو از اداره ي مركزي ناسا توضیيح داد:  "ما اينجا به ياد پانزدهمين سالگرد برنامه ي ديسكاوري جمع شده ايم. چندين دانشمند، مهندس، استاد و دانشجو در هونتسويل آلاباما با هم، هم عقيده خواهند شد، براي يادآوري موفقيتهاي گذشته، براي تسهيم مطالب آموخته شده ي گذشته و برنامه ريزي درباره ي ماموريتهاي آينده... وقتي ما برنامه ي ديسكاوري را 15 سال قبل آغاز كرديم مطمئن نبوديم كه درست عمل كند؛ ولي حالا ما مي دانيم كه روشي عالي براي كاوش در منظومه ي شمسي را انتخاب کرده ایم .ولي چه چيزي درباره ي ديسكاوري تفاوت دارد؟

نيو مي گويد: قبل از ديسكاوري ناسا درباره ي ماموريتي بزرگ خبر داد؛ فرستادن مريخ نوردان وايكينگ به اين سياره، يا براي مثال وويجرها، كه بايد به سيارات خارجي سفر ميكردند. يا براي مثال در ماموريت كاسيني كاوشگري روي تايتان فرود آورد، همچنين درباره ي ديناميك حلقه هاي زحل تحقيق مي كند، بر آب و هواي زحل نظارت دارد و ...

اما ديسكاوري فرق مي كند. به جاي اعلام كردن يك ماموريت بزرگ و انتظار داشتن از هر كسي براي پيوستن به برنامه، حال ما از محققان مي پرسيم كه شما چه كار ميخواهيد انجام دهيد؟  آنها پيشنهادهايي نسبتا ارزان (425با سقف ميليون دلار) با پيشرفت سريع (پرتابهايي در هر 24 ماه) براي رسيدن به اهدافشان مي خواهند.که در  چنین رقابتهايي  فقط پيشنهادهاي اين چنيني تصويب مي شوند. (بعد از اينكه پيشنهادي قبول شد، اين دانشمندان هستند كه ماموريت را رهبري مي كنند تا ناسا پيشنهاد حمايت از ماموريت را بدهد. وقتي درباره ي 5 ماموريت موفقيت آميز برنامه ي ديسكاوري سوال شد هر دوي آنها (استرن و نيو) در يك چيز توافق داشتند: كشف ماده ي مقاوم در برابر حرارت (مواد نسوز) در خاك دنباله دار Wild 2 كه توسط فضاپيماي Stardust به زمين برگردانده شد و گواهي از اين مي داد كه دنباله دار سرد و يخي احتمالاً به طور باورنكردني نزديك به خورشيد شكل گرفته است؛ يا متناوباً به طور اسرار آميزي آن ماده  به مرزهاي بيروني و سرد منظومه ي شمسي رسيده است و سطح اين دنباله دار را با مواد معدني زمين- مانندي بمباران كرده است- يعني به گونه اي كه در تئوريهاي سنتي منظومه ي شمسي شكل گرفته است.

هر دوي اين دانشمندان توافق داشتند که Lunar Prospector هم جزء 5 ماموريت موفقیت آمیز بوده است اما به دلايل مختلفي: استرن به Lunar Prospector اعتقاد دارد به دليل كشف مواد غني هيدروژني –به نظر او H2O- در قطبين ماه !

 

استرن مي گويد: شايد در آنجا با جستجوهای بيشتر وجود آب ثابت شود " ولي از سوي ديگر نيو اعتقاد دارد که : مهمترين كشف Lunar Prospector  بي تقارني شيميايي ماه است "

 

حدود 30% از سمت نزديكتر ماه از كريپ (KREEP) تشكيل شده است- مخلوطي از فسفر (K)، عناصر كمياب زميني -Rare Earth Elements (REE)- و فسفر (P) .

 

ولي 70% باقي اينگونه نيست. "كه اين با نظريه ای قديمي و رايج رقابت مي كند: وقتي ماه جوان بود احتمالاً بايد اقيانوسي از ماگما که كل سطحش را به شكل يكنواخت  در بر ميگرفته، پوشيده مي بوده باشد. سرانجام ماگما سرد شد تا سطح جامد ماه را تشكيل دهد" پس چرا بايد در يك اقيانوس يكدست و يكنواخت در بعضي نقاط كريپ ته نشين شده باشد و در نقاط ديگر اينگونه نباشد؟ آيا امكان دارد نظريه هاي ما درباره ي پيدايش ماه اشتباه باشند؟

 

نيو انتخابهاي خود را اينگونه انجام مي دهد: (Mars Pathfinder) نمونه اي جديد از فرود بر روي مريخ، ديپ ايمپكت (اولين ماموريت براي ايجاد حفره در يك فضاپيما)، فضاپيماي اكتشافي سيارك433 EROS، NEAR (كه دور يك سيارك نزديك زمين مدار زد و روي آن فرود آمد).

استرن متذكر مي شود كه NEAR قبل رسيدن به 433 EROS از نزديكي سيارك ماتيلدا عبور كرد و شواهدي عجيب يافت كه نشان مي داد ماتيلدا پر از چاله هاي بزرگ است. اما چگونه اين طور شده است؟ استرن مي گويد: ما نمي دانيم؛ اما اين اطلاعات، گونه اي از اطلاعات هستند كه ما براي محرف كردن يا نابود كردن صخره هايي كه به سمت زمين مي آيند به آنها احتياج داريم.

5 انتخاب استرن با دنباله دارها پايان مي كيرد: وقتي استار داست (Star Dust) و ديپ ايمپكت از اهدافشان عبور كردند، دوربينها از انواع جديدي از عوارض در دنباله دارها تصويرهاي جالبي گرفتند، كه شامل صخره هاي ناهموار، مخروطهاي يخي، لايه هاي رسوبي نا آشنا و جريانهاي پودر مانند مي شدند.

و آيا اين برنامه ها در حال پيشرفتند؟ پس كمر بندهاي خود را ببنديد!!!

 

 

منبع: http://science.nasa.gov

 

 

 

methodical25 بازدید : 86 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

نویسنده : دکتر تونی فیلیپس

ترجمه : پدرام محمد طاهری

 

بیشتر مردم ماه گرفتگی ها را به خاطر آرامش و زیبایی خاصشان  در هنگام نیمه شب تحسین می کنند ولی یکی از ستارشناسان سازمان فضایی ناسا " بیل کوک " متفاوت فکر می کند ،  او عاشق انفجار و برخورد های پر سر وصداست !

در بامداد سه شنبه یعنی 28 آگوست سایه زمین ماه را برای تقریبا 90 دقیقه در تاریکی کامل  ( ماه گرفتگی کامل )  فرو خواهد برد و در میان این تاریکی ،  آقای کوک امیدواراست که بتواند نورهای فلاش مانندی را بر روی سطح ماه  ثبت کند که حاصل برخورد شهابسنگ ها با سطح ماه هستند که مقداری نور و همچینن امواج صوتی تولید می کنند .

 

چپ : تصور یک هنرمند از اصابت برخورد یک شهابسنگ با ماه .

01بیل کوک رئیس بخش رصد  اجرام آسمانی محیطی از سازمان فضایی ناسا  می گوید  : "  ماه گرفتگی فرصت بزرگی برای مشاهده این برخورد هاست " . تمام چهره ماه برای بیشتر از 2 ساعت در سایه قرار خواهد گرفت و  کیلومترها از عوارض سطحی ماه در تاریکی مطلق قرارمی گیرند و فرصت مناسبی برای مشاهده این برخورد ها مهیا خواهد شد .

 

این برخوردها چیز تازه ای  نیستند وتیم آقای  بیل کوک مدتهاست که از اواخر سال 2005 در حال بررسی و رصد  ماه هستند و این تیم  توانسته  تا به حال بیش از 62 برخورد را ثبت کنند . وی در ادامه می گوید :  قطعات سرگردانی که به طرف زمین می آیند ، در جو زمین از هم  پاشیده می شوند و فقط مقداری نور تولید می کنند که طبیعتا هیچ پیامدی هم نخواهد داشت . ولی از آنجایی که  ماه  جو ندارد  قطعات سرگردان  به سرعت با سطح آن برخورد می کنند  و حتی انرژی برخی از آنها به هنگام برخورد با سطح معادل 100 کیلوگرم TNT است . همچنین می توانند حفرات متعددی با چندین متر عرض را ایجاد نمایند . علاوه براین به هنگام برخورد ، نور درخشانی ایجاد می کنند که تا فاصله ی 240.000 مایلی  آن سوی زمین قابل مشاهده است و  حتی می توان با تلسکوپ های معمولی نیز آنها را تشخیص داد .

 

دانیلی موسر یکی از اعضای تیم MEO (  Meteoroid Environment Office) می گوید " نیمی از برخورد هایی که مشاهده می کنیم  حاصل بارش شهابی پرساووشی و اسدی است و نیمی دیگر از آنها شهابسنگ های بیگانه یا پراکنده ای تلقی می شوند که منشایی جز سیارک ها و دنباله دار ها ندارند .

 

پایین : نقشـه برخـوردهـای شـهابسنـگ های مـاه  کـه توسـط گـروه MEO در سال 2005 مـشاهده شـده است . ]بیشتر [  ] نمای بزرگتر [

02

رصدخانه ی گروه MEO در حوالی مرکز فضایی مارشال در هاندسویل آلاباما  بر پا شده است  و دارای دو تلسکوپ 14 اینچ مجهز به دوربین های ویدئویی حساس است که برای استفاده در نور اندک طراحی شده است . موسر و همکارش ویکتوریا کوفی برای بامداد سه شنبه به خدمت گرفته شده اند تا کار ثبت و تصویر برداری را انجام دهند .

 آن ها امید وارند که درهنگام گرفتگی  بتوانند نوع خاصی از این اجرام گریزان را ثبت کنند که به شهابسنگ های هلیون معروف هستند .

 

بیل کوک می گوید " هلیون ها از طرف خورشید می آیند " و رصد آنها کار بسیار مشکلی است  زیرا بیشتر آن ها زمانی در آسمان فراوانترند  که به وقت محلی ،  نیم روز است و خورشید درست در بیشترین  حالت درخشندگی خود قرار دارد و نور آن ها  در فروغ خورشید رنگ می بازند .

 

یک دقیقه صبر کنید . شهابسنگها از طرف خورشید ؟  آقای کوک می گوید : منشا این قطعات خود خورشید نیست بلکه ما معتقدیم  قطعات هلیون حاصل دنباله داری است که در زمانهایی دور در آن جا ذراتش را برجای گذاشته است .

 

03با این وجود هیچ کس نخواهد توانست ماهیت  این قطعات را مشخص کند زیرا شناخت این ذرات کاری بسیار دشوار است .  ستاره شناسان این اجرام را فقط در مقداری اندک آن هم قبل از سپیده دم و یا کمی بعد از غروب خورشید مشاهده میکنند . تلاش ها ی فراوان برای شناخت این اجرام با کمک رادار به هنگام روز نیز نا موفق بوده است زیرا پارازیت های  رادیوهای زمینی و همچنین انفجارهای رادیویی طبیعی  خورشید باعث محوشدن غژ غژهای اندک این اجرام می شوند .

 

چپ : نمایی از رصد خانه MEO در مرکز فضایی مارشال .  نمای بزرگتر[

 

 

دانیلی موسر در ادامه می گوید در هنگام گرفتگی انسان بر روی ماه می تواند به طرف خورشید برگردد و با یک ژئومتری عالی و طبیعی شهابسنگ های هلیون را تشخیص دهد .  ایشان در ادامه می افزاید که  مشاهده ی اصابت هلیون ها با ماه و همچنین بررسی نور های فلاش مانند  ساطع از سطح ماه می توانند ما را از اندازه ، سرعت و میزان نفوذ این اجرام آگاه کند  تا میزان خطر این اجرام را در آینده برای  فضاپیماها و فضانوردان گردشگاه های ماه  تخمین بزنیم .

 

منبع : NASA

 

methodical25 بازدید : 85 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

نویسنده : David Mosher

ترجمه : پدرام محمدطاهری

 

گوزنها در هنگام شب قادر به دیدن  اتومبیل ها  نیستند. زیرا نور شدید  چراغ اتومبیل ها باعث می شود که چشم آنها قدرت بینایی خود را از دست بدهد . ستاره شناسان نیز با مشابه چنین پدیده ای مواجه هستند . آنها نمی توانند کهکشان هایی را که در زمینه اشان کوازارهای درخشان با  نورهای خیره کننده  قرار دارد  مشاهده کنند . (زیرا نورهای درخشان کوازارها این کهکشانها را تحت الشعاع خود قرار می دهند ) .

 

روش جدیدی وجود دارد که می توان نور های اضافی موجود را  از تصویر جدا کرده  و با حذف نور های خیره کننده ای که باعث محو شدن جزئیات این کهشکانها شده اند، می توان به نمایی از این کهکشان ها دست یافت .

نیکولاس بوچ ستاره شناس موسسه  ماکس پلانگ در مونیخ آلمان می گوید : سختی کار در حقیقت کشف و مشاهده ی  رده ی این  کهکشان ها بواسطه ی این حقیقت است که درخشندگی کوازارها بسیار زیاد است و غیر قابل قیاس با نور اندک کهکشانهای مزبور .

 

برای خواندن جزئیات بیشتر از آقای بوچ و تیم تحقیقاتیش به مجله ی Astrophysical Journal  مراجعه کنید .

 

کمک خیلی بزرگ

 

کوازارها کوچک هستند ، دور ومانند یک  فانوس کیهانی فوق العاده درخشان که نور بسیار زیادی را تولید می کنند و مشخصا نورشان از یک کهکشان بزرگ و یکپارچه به اینجا می رسد . هر چند  این اجرام تابندگی زیادی دارند ، ولی در هنگام سیر نور آنها به سمت تلسکوپهای زمینی  ،  در فضا مقداری ازنورشان  توسط اجرام بین راه  جذب می شوند و همین کمک بسیار بزرگیست .  

 

برای یافتن محل کهشکان ها ی مذکور  بوچ و تیم اش در میان فهرست های بزرگی از اطلاعات کوازارها جستجو کردند و با تعمد برخی از آنها را که در نور شدیدشان غوطور هستند  از  این فهرست ها استخراج کردند . سپس با بکارگیری تلسکوپ VLT رصدخانه جنوبی اروپایی ، مستقر در کوهها ی شمال کشور شیلی ، تیم ، جستجوی خود را برای یافتن کهشکان های نزدیک یا محصور در پولسهای نور کوازارها آغاز کرد .

 

VLT

ستاره شناسان برای این کا ر از طیف سنج مادون قرمز تلسکوپ وی ال تی (SINFONI( استفاده کردند و20ناحیه از آسمان را در اطرف کوازارها مورد بررسی قرار دادند ، کهکشانهایی در زمانی که جهان تنها 6 میلیارد سال سن داشت . یعنی چیزی حدود نیمی از عمر عالم تا کنون .  در هفتاد درصد مواقع آنها توانستند کهشکانهای پنهان شده در نور شدید کوازارها را پیدا کنند. حتی ستاره شناسان این تیم توانستند 14 عدد از این کهشکان های پنهان شده در نور شدید  و باورنکردنی این کوازارها را با تلسکوپ VLT  ثبت کنند.

 

شکارکهکشان ها

 

 بوچ گفت او خیلی شگفت زده بود نه به این خاطر که او و  تیمش توانسته اند تعداد زیادی از کهکشانهای پنهان را کشف کنند بلکه به این خاطر که این کهشکان ها ، فقط کهکشان های معمولی نبودند او می افزاید :آنها فعالانه در حال ساخت  تعداد بیشماری از ستارگان جوان و پر قدرت  و  مانند کهشکانی از ستارگان انفجاری  هستند.

کلین پروکس از موسسه ستاره شناسی کمبریج می گوید:  این طیف از کهکشانها جایی برای تولید  20  ستاره ی معادل خورشید ما در هر سال می باشند .

این تیم   عقیده دارند  که کاوشهایشان محرکی خواهد بود برای کاوشهایی نو درکشف کهکشان ها در عالم هستی !

 

 

SPACE.com

methodical25 بازدید : 57 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

ترجمه : آرش فراست

وقتی تلسکوپهای ساخته شده در فضا به یاری و همکاری با تلسکوپهای عظیم روی زمین می آیند٬ می توانند گروه قدرتمندی برای اکتشافات فضایی بشوند. این دقیقاً همان چیزیست که اتفاق افتاد وقتی تلسکوپ شمالی غولپیکر جمینای در هاوایی اکتشاف بعمل آمده توسط ماهواره ی سوییفت ناسا را پیگیری کرد، آنها انفجاری قدرتمند و شگفت انگیز در نیمه ی راه دورترین نقاط رصد شده ی دنیا را کشف کردند.

سوییفت انفجار را در روز ۱۴ جولای ۲۰۰۷ به شکل شعله ای از انرژی در صورت فلکی ثور شناسایی کرد. چون انفجار بیشتر انرژی اش را به صورت پرتوهای گاما منتشر می کند ( صورت فوق العاده پر انرژی نور)٬  انفجار پرتوی گامایی! (GRB) نام دارد. و به دلیل اینکه انفجار فقط ۳ ثانیه به طول انجامید باعنوان انفجارات پرتو گامایی کوتاه شناخته می شود. و طبیعتاً انفجاراتی که به مدت زمان بیش از ۳ ثانیه طول می کشند انفجارات پرتو گامایی بلندمدت گویند.

اخترشناسان مدارک خیلی محکمی دارند که این انفجارات گامایی بلندمدت وقتی به وقوع می پیوندند که ستاره ای منفجر شود. اما واقعاً هنوز نمی دانند که انفجارات گامایی کوتاه به چه دلیل رخ می دهند. اخترشناسان فکر می کنند که این انفجارات کوتاه مدت وقتی اتفاق می افتند که دو ستاره بسیار چگال اما مرده ( که ستاره های نوترونی نامیده می شوند) با هم تصادم کنند و ادغام شوند و یک سیاهچاله را تشکیل دهند. این تصادم سهمگین و شدید احتمالاً باعث آزاد شدن اشعه های گاما و فوران آنها با فشار بسیار زیاد در دو جهت مخالف می شود.

GRBپس از اینکه سوییفت  انفجار را در روز ۱۴ جولای شناسایی کرد تیمی از اخترشناسان به رهبری جان گراهام از دانشگاه جونز هاپکینز بالتیمور تلسکوپ جمینای را به سمت کان انفجار هدایت کردند.  تلسکوپ کهکشانی را که انفجار در آن رخ داده بود را آشکار ساخت. با گرفتن طیف کهکشان و بررسی خصوصیات آن آنها توانستند فاصله ی انفجار از ما را تخمین بزنند.: این فاصله ی حیرت انگیز ۴/۷ میلیارد سال نوری بود!  یعنی انفجار ۴/۷ میلیارد سال پیش رخ داده که در آن زمان حتی زمین شکل نگرفته بوده! اخترشناسان انفجارات گامایی بلند مدت را در مسافتهای بسیار دور دیده بودند ولی این دورترین انفجار کوتاه دیده شده بود. گراهام در این باره می گوید: این کشف به طور هیجان انگیزی در زمانی را که ما می دانستیم این انفجارات کوچک رخ می داده اند را به عقب تر می برد.  این انفجار کوتاه تقریباً دو برابر دورتر از دورترین انفجار قبلی است.

نیل گهرلز سرپرست سوییفت از مرکز پروازهای فضایی گادرد ناسا در گرین بلت می گوید: این واقعیت که این انفجار کوتاه مدت اینقدر از ما دور است این معنی را می دهد که این نوع از انفجارها وسعت فاصله ای زیادی دارد اگرچه آنها هنوز به طور میانگین نزدیکتر از انفجارهای بلند مدت هستند.

وی افزود: انرژی این انفجار ۱۰۰ برابر بیشتر از انرژی متوسط برای دیگر انفجارهای کوچک است و بیشتر شبیه به انرژی انفجارهای بلند مدت است. هنوز نامشخص است که آیا مکانیسم دیگری برای توجیه این انجار نیاز است یا خیر٬ مانند ادغام یک سیاهچاله با یک ستاره نوترونی.

اندرو فروچر٬ یکی از اعضای تیم تلسکوپ فضایی موسسه ی علمی بالتیمور٬ نیز افزود: حالا با این پدیده ما تصور بهتری از ستاره هایی که انفجارهای بلندمدت درخشانتر تولید می کنند٬ خواهیم داشت.

01.08.08

RobertNaeye
GoddardSpaceFlightCenter

NASA.gov

Translated By PersianAstronomy( © 2008-01-12 )

methodical25 بازدید : 57 پنجشنبه 03 بهمن 1392 نظرات (0)

 

ترجمه : پدرام محمدطاهری

 

 در میان حلقه های زیبای سیاره کیوان قمر های عجیب و  خارق العاده وجود دارند که مدتهاست باعث گمراهی دانشمندان شده اند . شگفتی این قمرها زمانی برایتان آشکار می شود که بدانید ظاهر آن ها بسیار شبیه به بشقاب های پرنده است و همین ظاهر عجیب سوالات فراوانی را برای دانشمندان مطرح کرده است .

 

اکتشافات اخیر نشان می دهد که این اقمار از گرد هم آیی قطعات یخ شناور در حلقه های سیاره به وجود می آیند و چگونگی این فرآیند بی شباهت به شکل گیری زمین و دیگر سیارات منظومه شمسی نیست .

 

مدار حلقه های سیاره کیوان بر روی یک صفحه قرار دارد و از سوی دیگر خو د این صفحه نیز بر استوای سیاره منطبق است . همچنین مشابه چنین  موضوعی در مقیاسی بزرگتر در منظومه شمسی نیز تکرار شده است که تمامی سیارات بر روی یک صفحه قرار گرفته اند و مجددا" همین صفحه بر استوای خورشید انطباق دارد .

 

عقیده بر این است که سیارات در موقعی که کمترین صلابت  را داشتند به دنبال گردهمایی ذرات ریز و کوچکی که به دور خورشید جوان در حرکت بودند  شکل گرفته و به دنبال  برخورد های بیشتر اجرامی بزرگ و بزرگتر را به وجود آورده اند .

 

مشاهدات انجام شده توسط فضاپیمای کاسینی نقشه و طرحی از این قمرهای سیاره کیوان ارائه کرده است که اندازه ی آنها از یک قطب تا قطب دیگر  به حدود 12 مایل ( 20 کیلومتر ) می رسد همچنین در بخش میانی یا به طور فرضی در بخش استوایی این اقمار برآمدگی گرداگرد قمر را در برگرفته است که بلندی آن به 3.7 تا 6.5 مایل می رسد ( 6 تا  10.5 کیلومتر ) و همان طور که گفته شد ظاهری به یک بشقاب پرنده دارد .

 

        saturn

 

در اصل ، چرخش سریع و فرفره مانند این اجرام باعث شده که نیروی زیادی  به طرف بیرون ایجاد شود و این نیرو یک نوع کشیدگی غیر معمول را در اطراف آن ایجاد می کند ، درست به مانند پهن کردن یک صفحه از خمیر پیتزا به طرف بیرون و لبه های آن . همچنین یکبار گردش کامل این اقمار به اندازه 14 ساعت خواهد بود .

 

Carolyn Porco سیاره شناس در موسسه علوم فضایی بولدر و همکارش  گمان بردند که  قمر های خارق العاده زحل اساسا" از  حلقه های زحل شکل گرفته است و تا یک اندازه فقط از قطعات حاصل از برخورد های عظیم  بین اقمار بزرگ تر به وجود آمده است .

 

* طبق مشاهدات مکان برآمدگی های اقمار به طور دقیقی با محل ذرات ریز یخ موجود در حلقه ها مطابقت دارد *

 

بعد از تجزیه و تحلیل شکل ، تراکم و چگالی اقمار  در اطلاعات حاصله از  فضایپمای کاسینی اکنون تیم خانم کارولین پورسو   طرحی را که چگونگی پدیدار شدن این اقمار را توضیح می دهد تهیه کرده اند که اساسا ویژگی هایی چون خلل و فرجها و  بدنه ی یخی آن ها را روشن می سازد درست به مانند خرده سنگ های تشکیل دهنده ی حلقه های کیوان .  در ادامه ، شبیه سازی های رایانه ای نشان می دهد که یک دوم تا دو سوم  این اقمار عجیب  ،  از مواد موجود در حلقه درست شده اند و  نیزحاصل متمرکز شدن و انباشته شدن  خرده ذرات چگالی هستند که ، میلیارد ها سال پیش به دنبال برخورد های عظیم بین اقماری ( اقمار بزرگ سیاره ) به وجود آمده است .

 

*این گونه موارد می توانند توجیه خوبی برای یکپارچگی حلقه های سیاره در مقابل نیروهای کششی و رانشی مختلف باشند *

 

 آقای Sebastien Charnoz اخترفیزیکدان ، از دانشگاه Paris Diderot فرانسه می گوید :  این یکپارچگی صفحات می تواند در هر کجای عالم مشاهده شود  ، به دور  یک سیاهچاله ، به دور  یک ستاره و حتی بدو ر سیاره مشتری !

 

              saturn

 

درک چگونگی متراکم شدن ذرات یخی در بوجود آمدن این اشکال می تواند در   یافتن موضوع مکانیسم به وجود آمدن سیارات منظومه شمسی در گرداگرد خورشید جوان  که در میلیارد ها سال پیش  اتفاق افتاده تعمیم یابد .

 

03.14.08

Space.com

Translated By PersianAstronomy( © 2008-03-1

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 66
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 18
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 45
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 117
  • بازدید ماه : 262
  • بازدید سال : 948
  • بازدید کلی : 34,107